|
|
همنشين بهار |
«رفیق دست و دل باز» نام دیگر قذافی بود که گویا «حمید اشرف» در نامه ای به کار میبَرد. (صفحه ۶۴۳ کتاب چریکهای فدایی خلق. جلد اول. از نخستین کنشها تا بهمن ۱۳۵۷، موسسه مطالعات و پزوهشهای سیاسی، محمود نادری) *** سرهنگ مُعَمَّر ابومنیار قَذّافی که در روستای «جهنم» به دنیا آمده و اینک از چهره و لحن کلامش نیز، کبر و غرور میبارَد و مثل همه مرتجعین، منتقد خود را دشمن انقلاب و نفوذی بیگانه و بریده مزدور میپندارد، زمانی رهرو «جمال عبدالناصر» و امید اعراب ستمدیده بود، در برابر شیوخ مرتجع و فاسد عرب و نوکری و سرسپردگی به استعمار میایستاد. در برابر نظام میرا و کهنه ای که علیه آن برخاسته بود حرف نو داشت، مُبشّر کمیته های مردمی انقلابی بود و چون «رفیقی دست و دل باز»، جانب مبارزین راه آزادی را میگرفت، اما قدرت او را مسخ و فاسد کرد، مُدام به خودش دسته گل داد، خودش را نوک پیکان تکامل و مرکز عالم و آدم پنداشت، هوا برَش داشت و هواداران متملق و بیسوادش او را به عرش اعلا بردند. اگرچه از سال ۱۹۶۹ بر سر کار است و عملاً همه کاره لیبی و رئیس مجلس شورای انقلاب بشمار میآید و دلش نمیخواهد بدون اجازه او آب هم بخورند اما، مقام و عنوانی ندارد ! در بیانات حکومتی و مطبوعات دولتی از او با عنوان «رهنمای انقلاب کبیر سوسیالیستی یکم سپتامبر خلق جمهوری عربی لیبی»، «رهبر»، «برادر»، «رهنمای انقلاب» و، «عمر مختار ثانی» یاد میشود. در بیست ویکمین اجلاس سران اتحادیه عرب در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹ میلادی، در حالیکه سیگار میکشید و دودش را به صورت دیگر رهبران عرب فوت میکرد با تبختر تمام خودش را «بزرگ حکمای عرب و شاه شاهان قاره آفریقا و امیرالمومنین مسلمانان جهان» نامید و خطاب به رهبران جهان عرب گفت: «مقام من اصلاً اجازه نمیدهد در سطح شما باشم.» جزوات او که در لیبی به عنوان روح القوانین، کتاب مقدس جدید و راه حلی برای مشکلات تمام بشریت حلوا حلوا میشد کتاب الاخضر (کتاب سبز) نام دارد که از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ در تیراژ وسیع چاپ شده است. کتاب سبز به مدت چند دهه در مدارس لیبی در کنار قرآن تدریس میشود. به تقلید از مائو که عقایدش را در قالب کتابی تحت عنوان «کتاب سرخ» جمع آوری کرده و در اختیار مردم چین گذاشته بود، قذافی «کتاب سبز» را عَلم کرد تا به قول مریدان چاپلوسش توی سر سوسیالیسم و کاپیتالیسم بزند و زمینه ساز تحقق رویاهایی باشد که افلاطون و جان لاک و مارکس در سر میپروراندند ! تعریف و تمجید نهایت نداشت. کتاب سبز پاسخ همه مشکلات عالم از آدم ابوالبشر تا زمان کنونی بود و حل تضادهای نهفته در دو تئوری کمونیسم و کاپیتالیسم نیز فقط و فقط با نظریه قذافی جواب داشت !! *** بعد از واکنش دیکتاتورمآبانه قذافی به شورش مردم لیبی علیه دروغ و تبعیض و خالی بندی، باید پرسید: مگر تئوری قذافی در کتاب سبز، بازشدن زنجیرهایی که منافع نظام سیاسی حاکم به دست و پای مردم میبندد را وعده نمیداد، پس چرا همین تئوری در بستن زنجیر به دست و پای ملت لیبی به کار رفت؟! چرا تئوری سیاسی جناب قذافی هیچ نظریه مخالف و متفاوتی را بر نتاببد و نظامی که هدفش رهایی انسان های تحت سرکوب و ستم بود خود به ستم آلوده شد؟ *** کتاب سبز در دو بخش نگاشته شده است. فصل اول به حل مشکل دموکراسی (قدرت مردم) و فصل دوم به حل مسئله اقتصادی (سوسیالیزم) میپردازد کتاب سبز در ایران در چند قطع جیبی و نیم جیبی در ۱۲۸ صفحه با جلد سبز رنگ در تیراژ گسترده با حمایت کاغذ دولتی جمهوری اسلامی ترجمه و منتشر شده است. در سیستم مورد نظر قذافی، شرکت های کوچک به شکل خصوصی اداره میشد و در مقابل، دولت بر کمپانی های بزرگ نظارت داشت. قذافی در کتاب سبز طوری وانمود کرده که میخواهد دموکراسی واقعی را به مردم معرفی کند، لذا تمام مظاهر دموکراسی امروزی را به باد انتقاد گرفته و میگوید: ریاست جمهوری که به اساس رای گیری ۵۱ درصد انتخاب میگردد، دیکتاتوری است، چرا که این رئیس جمهور را ۴۹ در صد مردم قبول ندارند، پس حاکمیت مردم متحقق نمیشود. او شورای ملی و پارلمان را نیز دماغ درنمی آورَد و میگوید با شورای ملی و پارلمان، حاکمیت از مردم نشده، بلکه عده ای که به پارلمان راه مییابند، آنرا تصاحب میکنند. معمرالقذافی توجیه میکند تمام مظاهر دموکراسی امروزین مردود است و به دیکتاتوری میانجامد و به همین دلیل اگر در لیبی حزب سیاسی و تشکل منظمی وجود ندارد، مسئله مهمی نیست. او که توسط منتقدینش «پیکاسوی صحنه سیاسی خاورمیانه» توصیف شده، با این توجیه که حزبگرایی و تعدد احزاب، دیکتاتوری مدرن است و حزب بازی، در واقع مبارزه برای رسیدن به قدرت است نه حاکمیت مردم، مانع شکل گیری احزاب سیاسی و تشکیلات غیر دولتی شده و بیش از چهار دهه است خر خودش را سوار میشود و چهارنعل میتازد. *** نظام به اصطلاح نوین قذافی در کتاب سبز او بصورت نمودار یک چرخ کالسکه ترسیم شده است که لبه بیرونی آن را کنگره های اصلی خلق تشکیل میدهند. این کنگره ها کمیته های خلق را تعیین میکنند که با میله هایی به دبیرخانه مرکزی دمکراتیک خلق در محور وصل میشوند. اما اینها روی کاغذ و در عالم تئوری است. در واقعیت، نظام سیاسی در لیبی که به دروغ حکومت خلق ها (الجمهوریه) نامیده شد، یک هرم قدرت بود که قذافی و دار و دسته اش در راس آن بودند و یک دستگاه امنیتی بیرحم به حفظ قدرت شب و روز آنرا میپائید.. *** کتاب سبز (کلیک کنید)The Green Book *** الفصل الاول من الكتاب الاخضر - حل مشكلة الديمقراطية *** شروح الكتاب الأخضر *** صد رحمت به مرتجعین زن ستیز مصاحبه اوریانا فالاچی با قذافی اوریانا فالاچی: آیا شما به خدا اعتقاد دارید؟ قذافی: البته که اعتقاد دارم. چرا چنین سئوالی از من میکنید؟ فالاچی: برای این که فکر میکردم شما خود، خدا هستید. *** همنشین بهار |
۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه
کتاب سبز قذافی، تو زرد از آب درآمد
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر