۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

"سکوت سبز" درهندسه نظام ولایت
















































خميني جنايتکار با فرماندهان پاسداران جنايتکار


- عزیز پاک نژاد

جشن سرخ و آتشین چهارشنبه آخر امسال بدلایل مختلف دستگاه ولایت و طرفدارانش را به هراس و وحشت انداخته است. ولی فقیه برای مقابله با خشم شعله ور و سوزان جوانان و زنان ایران، یکبار دیگر «بسیج» را به میدان فراخوانده است. سرکوبگران، بازار تهدید و تطمیع تا بند و زندان و اعدام و خط و نشان کشیدن، را از همه طرف براه انداخته اند. این تهدیدات ظاهرا توان مقابله با رژیم ولایت در این شب و روز خاص را در جوانان ایران که از آن پیام ضعف رژیم را میفهمند بسیار بالا برده است. در حالیکه جوانان ایران در شور و هیجان قیامی دیگر علیه نظام ولایت، سراز پا نمی شناسند، طرفداران «تسلیم و سازش»، برای ایجاد تغییرات آرام و تدریجی در نظام ولایت، صحبت از طرحی با عنوان «سکوت سبز» برای چهارشنبه سوری امسال کرده و سعی می کنند آنرا بخورد مردم بدهند. این طرح ظاهرا به برگزاری خاموش و بی تحرک جشن امسال برای عصبانی نکردن نیروهای سرکوبگر رژیم فراخوان می دهد. معلوم نیست این «علامه های» پرمدعا، برگزاری چهارشنبه سوری که بزعم خودشان تنها یک جشن و شادمانی است را چگونه میخواهند با سکوت و آرامش برگزار کنند. اصلا جشن و شادمانی چگونه با سکوت برگزار می شود؟ احتمالا آنها جشن چهارشنبه سوری را با مجلس ترحیم و فاتحه خوانی اشتباه گرفته یا چنین وانمود می کنند. براستی چه چیزی اینهمه ترس و تسلیم طلبی در مقابل رژیمی که به گفته خودشان محکوم به زوال و نابودی است را توجیه می کند؟ اگر آنها را متهم به ترس از قیام مردم نکنیم، چه چیز دیگری برای ارائه کردن در چنته دارند؟ نگاهی به اتفاقات بعد از افتضاح مراسم 22 بهمن که به بار آوردند، نشان می دهد که آنها از گذشته درس نگرفته و همچنان مردم را به سازش و تسلیم در مقابل خشونت و جنایات رژیم فرامیخوانند. بعد از تظاهرات 22 بهمن که علیرغم تلاشهای همه جانبه رژیم، مردم توانستند تداوم قیام شجاعانه خود را تضمین کنند، اتفاقات و رویدادهایی که در درون نظام ولایت رخ داد، حاکی از ادامه گسست و غیرقابل حل بودن تضادها و تعمیق شکاف در بالا بود. در اسفند ماه امسال سه رویداد نه چندان مهم ولی پرسرو صدا در درون نظام ولایت فقیه رخ داد. اولین آنها نشست مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که با ریاست رفسنجانی برگزار گردید. قبل از تشکیل این نشست، ذهن و حواس جماعت «اصلاح طلب» رانده شده از نظام، روی عدم ابقای رئیس این مجمع در پست خود متمرکز شده بود. به دنبال اختلاف و شکاف عمیق شونده بین او و ولی فقیه، این امر، منطقی به نظر میرسید و عده ای از هر دوسو، روی آن شرط بندی کرده بودند. این کار اگر انجام می شد از نظر اینها اگرچه یک قلدرنمایی از طرف ولی فقیه، ولی شانسی برای قوی تر شدن طرف مقابل بوجود می آورد تا از وزنه سنگین این آخوند کهنه کار استفاده کند. این نمایش آنطور که منتقدان ولایت فقیه خواستند پیش نرفت و رفسنجانی در یک زدوبند ضمنی و شکننده، ریاست خود را بر این ارگان خنثی که بوی پوسیدگی آن مشام حتی شرکت کنندگان را آزار می داد، حفظ کرد. جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام با سخنرانی رئیس، و گردوخاک تغییر قانون انتخابات آغاز شد. از همان ابتدا که محسن رضایی دبیر این ارگان مصلحتی، اعلام کرد که قانون انتخابات دستکاری می شود، طرفداران کم فهم «گشایش در نظام ولایت» و کج فهم های معتقد به «تغییرات تدریجی» در این نظام، از اجابت یکی از خواسته های آقای میرحسین موسوی مبنی بر تغییر در سیاست انتخابات، دم زدند و این شائبه را پراکندند، که نقطه آغاز تسلیم ولی فقیه و سازش با آنها، با هدایت رفسنجانی آغاز شده است. این جریانات که در خارج کشور خود را «اتاق فکر جنبش سبز» می نامند، تا جایی پیش رفتند که خوشبینانه، از تن دادن ولی فقیه به آزادی زندانیان «سبز» و برگشتن سپاه پاسداران به داخل پادگانها تا پایان سال، صحبت و آنرا تبلیغ نمودند. در پایان هم برای خالی نکردن دست خود تا دیدن نتیجه این پیشنهادات مدبرانه!!، این اقدامات نسیه را، ترفندهای بی نتیجه ولایت خواندند. اما جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام بی سرو صدا خاتمه یافت و نتیجه آنرا آخوند «علی رازینی» معاون آدمکش رئیس قوه قضائیه رژیم در حاشیه نشست مجمع، به این شرح ارایه داد: «طرح مجمع تشخيص مصلحت نظام در خصوص كميسيون انتخابات به عنوان پيشنهاد تقديم رهبر معظم انقلاب مي شود و در صورت تصويب ايشان به مجلس ارائه خواهد شد...». کلیات این طرح که اینهمه سروصدا حول آن ایجاد شده است، از آن جهت مهم می نماید که گویا نظارت استصوابی شورای نگهبان را برای تایید صلاحیت کاندیداها در نمایشات انتخاباتی رژیم، منتفی، و این امر به ارگان دیگری محول می شود. این توهمات بچه گانه در مورد تزلزل و تسلیم ولی فقیه در این مورد بخصوص، یکبار دیگر با تاکید «رضا طلايي نيك» معاون امور قوا و شوراهاي دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام، در گفتگو با خبرنگاران بر آب نشست. نامبرده با صراحت اعلام کرد که «هر گونه تغيير و اصلاح در قوانين انتخابات در چارچوب قانون اساسي و سياست‌هاي كلي نظام پس از ابلاغ مقام معظم رهبري فقط در مجلس انجام مي‌شود و لذا برخي شبهات و ابهامات مطرح شده در هفته اخير مبني بر ورود مجمع در قانون‌گذاري صحت ندارد. كنار گذاشتن شوراي نگهبان و كاهش و وظايف اختيارات آن درهيچ پيشنهادي مطرح نشده است. شوراي نگهبان از نهادهاي تضمين‌كننده اسلاميت و جمهوريت نظام است و تضعيف شوراي نگهبان يا مجمع تشخيص از رفتارهاي انحرافي است كه بايد دوستداران نظام مراقبت كنند.» به این ترتیب این اجلاس به پایان رسید و رئیس، صندلی خود را حفظ کرد اما «سر زخم» همچنان باز ماند. رویداد دوم این ماه برگزاری پرسروصدای هفتمین اجلاس دوره چهارم مجلس خبرگان رژیم بود که آنهم با همین انتظار آغاز شد که آیا رئیس آن می تواند صندلی خود را ولو با پایه های لرزان حفظ کند یا نه؟ پیشتر بعضی از مقامات باند ولی فقیه در صحبتها و مناسبتهای مختلف، با تهدید حذف رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان، از او خواسته بودند سربراه شود و جانب ولی فقیه را بگیرد. سردمدار و رقیب اصلی رفسنجانی در این عرصه آخوند یزدی بود که از سالها قبل در خصومت و رقابت با رفسنجانی گوی سبقت از دیگران ربوده بود. اجلاس خبرگان خفته و فرسوده با غیبت رقیب اصلی رفسنجانی به بهانه بیماری برگزار شد. در ابتدا رفسنجانی یادی از او کرد و گفت «آیت الله یزدی بیمار است و باید ملاحظه بیماری شان را کرد» و بعد صحبتهای خود را در سکوت و بی تفاوتی و خلسه خبرگان ادامه داد. مسایلی که رفسنجانی در این سخنرانی مطرح کرد چیز تازه ای نداشت. تنها تغییر در لحن او و باج های پی در پی اما نسیه به ولی فقیه ارتجاع بود که هیچکدام از ایادی خامنه ای را گول نزد. در این جلسه رفسنجانی ابتدا زمزمه های سر داده شده قبل از برگزاری اجلاس برای بکار انداختن مکانیسمهای خلع ولی فقیه که طبق قانون در صلاحیت و قدرت مجلس خبرگان است، را به کلی سرپوش گذاشت و با صراحت از توان و صلاحیت ولی فقیه در آرام کردن اوضاع دم زد. او ضمن تشکر از حضور میلیونی مردم در 22 بهمن، حضور (منافقین) در پارلمان اروپا را توطئه آمریکا خواند و دین خود به ولی فقیه را در این مورد ادا نمود. رفسنجانی تاکید کرد که که رهبر نباید «سیبل» شود و هرکس هر چه کرد به اسم او تمام شود. و بالاخره اذعان کرد که برای وحدت باندهای مختلف و آرام کردن اوضاع هیچکس را بهتر از رهبری نمی شناسد. کلیه این باجهای نسیه به گوش سنگین دارودسته ولایت فرو نرفت. شاهرودی و دری نجف آبادی در سخنرانیهای خود به صراحت از او خواستند موضع خود را در برابر ولی فقیه روشن کند. بعضی دیگر گفتند که صحبتهای رفسنجانی خبرگان را قانع نکرده است. در این اجلاس دو میهمان هم دعوت شده بودند. منوچهر متکی وزیر امور خارجه، ظاهرا برای اطمینان دادن به دایناسورهای ارتجاع در مورد رفع خطر تهدیدات خارجی، و محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران، برای توضیح و توجیه و اطمینان دادن به آنها در مورد مهار تهدیدات داخلی و خطر مردم. البته وظیفه این فرد با توجه به نقش او در سرکوبی و کشتار مردم، به خط کردن فسیلهای خبرگان در پشت خمیده ولی فقیه و ترساندن کسانی باید بوده باشد که چشم و گوش به رئیس آن سپرده اند. اجلاس خبرگان با صدور یک بیانیه در مدح و رسای ولی فقیه خاتمه یافت. در این بیانیه که دری نجف آبادی آن را قرائت کرد، خامنه ای به عرش اعلا برده شد و از او در اداره کشور تمجید فراوان به عمل آمد و «فتنه» مردم خاتمه یافته تلقی شد. سومین صحنه آرایی بعد از تشکیل و خاتمه اجلاس خبرگان روی داد. بارعام ولی فقیه به خبرگان و رئیسش. در این جلسه که بشدت غیرعادی می نمود، ولی فقیه ارتجاع در جمله ای تهدید آمیز به رفسنجانی خطاب به حاضرین گفت: « در نظام اسلامی برخلاف غالب كشورهای مدعی دمكراسی، باندهای قدرت و ثروت تعیین كننده آرای مردم نیستند و ملت به تشخیص خود تصمیم می گیرد البته ممكن است این تشخیص در موردی غلط باشد اما بهرحال تصمیم مردم است و باید در مقابل آن تسلیم بود.» خامنه ای مسئله اساسی نظام را حفظ هویت و مرزها و شاخص های آن تعیین کرد و گفت «كسانیكه هندسه و هویت نظام را كه در قانون اساسی و حكمیت و داوری قانون متبلور شده است قبول دارند جزو مجموعه نظام بشمار می آیند اما افرادی كه با حرف و عمل و تحریك، این مبانی را زیر پا می گذارند به دست خودشان صلاحیت حضور در مجموعه عظیم نظام را از دست می دهند.» صحبتهای خامنه ای در این جلسه در ابتدا بصورت کامل در پایگاه خبررسانی او منعکس نشد. پاسخ ولی فقیه به اقدامات مجمع تشخیص مصلحت، برای تغییر قانون انتخابات، در تاریخ 19 اسفند در متنی جدید با اضافه کردن موضوع انتخابات، چاپ و به اطلاع «برادران سابق» و «خواص بی‌بصیرت»، به شکل زیررسانیده شد. «این طرح وقتی در مجمع تشخیص مطرح بشود، بالاخره نظر مجمع، نظر مشورتی است؛ این پیش ما خواهد آمد و آن چیزی را که معتقَد (مورد اعتقاد) ماست، اعمال می‌کنیم و به عنوان سیاست کلی گفته می‌شود. شورای نگهبان وظایفی قانونی دارد و به این وظایف مصرح در قانون اساسی (که نظارت بر انتخابات و تشخیص صلاحیت‌ها و این چیزهاست) باید تعرض نشود». این قسمت از صحبتهای خامنه ای نشان از تهاجم ولی فقیه به رقیبانی است که سعی می کنند او را با نصیحت به راه راست بکشانند. خامنه ای با دیدن تردیدها و ترس های طرف مقابل هر روز جری تر می شود و ترفند جدیدی بکار می گیرد. حرف آخر ولی فقیه، فرمان به تسلیم و اطاعت بی چون و چرای مخالفین است. او در عین ضعف و فرسودگی با لجاجت سعی در کنترل اوضاع و بقول خودش «خواص» دارد هرچند که در این کار ناموفق است. هرچه اوضاع انفجاری تر می شود و اعتراضات و قیامهای مردم اوج و شدت بیشتری می گیرد، او کنترل خود و اوضاع نابسامان رژیمش را بیشتر از دست می دهد. این حقیقتی است که امروز برکسی پوشیده نیست و عربده های توخالی و تهدیدهای او کسی را حتی در درون نظام نمی ترساند. همانطور که در بالا گفته شد، معلوم نیست کسانی که بسهم خود فرصت 22 بهمن را با سازش و تسلیم طلبی محض از مردم گرفتند و به شکست مفتضحانه تاکتیک خود به کرات اذعان کردند، چگونه بار دیگر آرزو دارند مردم به آنها گوش کنند و فرصت درخشان چهارشنبه سوری را با تبلیغ این گونه تاکتیک ها به نفع رژیم بسوزانند. این تلاشها و فرافکنی های آنها اگر برای حفظ این رژیم پوسیده و باقی ماندن در «هندسه» نظام نیست، پس برای چیست؟ نابسامانی و ضعف ولی فقیه و ترس او از ایجاد تغییرات حتی اندک در درون نظام در موارد بالا بخوبی مشهود است. سئوال برای کسانی که به این امر باور دارند اینستکه آیا در حال حاضر فشار اجتماعی در همه زمینه ها، کار را به نفع مردم هموارتر می کند یا سازش و تسلیم و نرمش مدعیان، با عامل و باعث این همه فلاکت؟ به نظر می رسد معنی فشار از پایین نزد این مدعیان، فشارهای کنترل شده بمنظور چانه زنی در بالاست و نه حتی در خدمت «تغییرات تدریجی» مورد ادعایشان در این نظام. ترس مردم مدتهاست فروریخته و همراه با آن، تهور و شجاعت آنها برای به میدان آمدن برای تغییرات رادیکال و سرنگونی کامل این رژیم خودنمایی می کند و این آن چیزی است که ترس و وحشت از آینده را در وجود سازشکاران نهادینه کرده است. چهارشنبه 19 اسفند 88 برابر با 10 مارس
2010

هیچ نظری موجود نیست: