۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه

کیهان: تعلل جایز نیست، سران فتنه را بگیرید


کیهان - 19 آذر 1388 در سرمقاله امروز کیهان می خوانیم: روز دانشجو و فرداي آن برخي از دانشگاهها، شاهد بروز ناآرامي هايي از سوي عناصر جريان مقابل نظام بودند كه البته با حضور شعورمند و پرصلابت دانشجويان انقلابي، بار ديگر آرامش به صحنه دانشگاهها بازگشت. از چند هفته قبل از 16آذر تمام بنگاههاي تبليغاتي جريان سبز در مطبوعات، سايت هاي خبري، وبلاگ ها و همينطور شبكه هاي ماهواره اي ضدانقلاب خارجه نشين، تلاش كردند تا آخرين تير تركش خود را به سوي نظام نشانه روند و سوار بر موج جواني و احساسي و روحيه نقاد دانشجويان، بار كج خود را به منزل مقصود برسانند. آنها با تبليغات گسترده سعي كردند تا 16آذر را صحنه درگيري و آشوب كرده و قصد داشتند با انفجار بمب و انجام عمليات تروريستي و كشته شدن تعدادي از جوانان و مردم و انداختن تقصير آن بر گردن نظام، به زعم خود «خط خونخواهي» را زنده نگاه دارند تا از اين رهاورد ناجوانمردانه، بتوانند جسد در حال احتضار جنبش سبز را چند صباحي بيشتر زنده نشان دهند اما حضور كم تعداد و چندصد نفري دعوت شدگان بار ديگر ميرايي اين جريان را به وضوح نشان داد. ماهيت فتنه پس از انتخابات، واقعيتي تلخ اما در جاي خود مهم بود. تلخي و ناگواري اتفاقاتي از اين دست، بر كسي پوشيده نيست، اما اهميت وقايع پيش آمده در آن بود كه مردم- خصوصا خواص جامعه- در معرض آزموني سخت و البته تعيين كننده قرار گرفتند. كار «فتنه» به تعبير رسول اسلام(ص) ايجاد «تاريكي و ظلمت» است. در فضاي غبارآلود و ظلماني، قوه تشخيص سره از ناسره و راه هدايت از ورطه ضلالت كم مي شود، مرز حق و باطل درهم مي آميزد، حقيقت گم شده و تحير و سرگرداني و گمان و ترديد، عقل و دل انسان را تسخير مي كند. فضاي فتنه سبز، غبارآلود و ظلمت آفرين بود. بصيرت و درايت سكاندار انقلاب و رهبر فرزانه بود كه توانست كشتي نظام را به كرانه آرامش و امنيت برساند. رهبري انقلاب در وقايع اخير با تدبير، حكمت و قاطعيتي كه نشان دادند، توانستند حوادث را به گونه اي مديريت كنند كه به آرامش منتهي شود. مسلما زماني كه غبار فتنه بلند مي شود، كساني كه اهل بصيرت اند مي توانند ضمن درك صحيح از شرايط، دشمن شناسي و تشخيص دوست از دشمن به ابهام زدايي از جامعه كمك كرده و شرايط را به سمت امنيت و ثبات پيش ببرند. رهبري انقلاب در مناسبت هاي مختلف بحث «خواص» را پيش كشيده و از جنگ صفين و جناب عمار- به عنوان صحابه خاص اميرالمومنين(ع)- كه در جهت تنوير افكار سپاهيان حضرت علي(ع) تلاش بسيار كرد، مثال آوردند. به تعبير ايشان سكوت خواص هم كمك به فتنه بود. اما اكنون كه حدود 6 ماه از شروع فتنه مي گذرد، غبارها فرو نشسته و ابرهاي سياه ترديد كنار رفته است. مواضع سران فتنه در وقايع پيش آمده، بيانيه هايي كه پي درپي صادر مي شد و مي شود، جانبداري صريح و بدون شائبه دشمنان اسلام و انقلاب از آشوبگران و فتنه انگيزان و همنوايي رسانه هاي بيگانه و ضدانقلاب كه در دشمني با نظام از هيچ تلاشي دريغ نمي كنند، همه و همه دست سران فتنه را پيش مردم رو كرده است. امروز ديگر مراودات برخي از آقايان در پوشش مناسبات سياسي و يا فرهنگي و علمي با اشخاص و محافلي كه مبدع و طراح انقلابهاي رنگي در ديگر كشورها بودند و قصد آنان براي براندازي - و يا حداقل سست كردن پايه هاي- نظام اسلامي و حكومت ديني و همچنين همگرايي آمريكا و اسرائيل و برخي از قدرتهاي استعماري اروپا با سران فتنه، دم خروسي نيست كه بتوان آن را زير غبار فرو نشسته فتنه پنهان كرد. فتنه سبز رويارويي نامزد شكست خورده انتخابات با رئيس جمهور منتخب مردم را به تقابل دشمن با نظام و انقلاب كشاند. اگر روزهاي اول فتنه، داعيه تقلب و شعار «راي من كجاست»؟! بخشي از هواداران را به صحنه كشاند به مرور پرده ها كنار رفت، صورت مسئله تغيير كرد و شعار عليه اركان نظام و مباني انقلاب جاي آن را گرفت. شعار «مرگ بر اسرائيل» در روز قدس تغيير مي كند، شعار بنيادين «مرگ بر آمريكا» در روز جهاني مبارزه با استكبار (13 آبان) عوض مي شود و مشي جنبش دانشجويي در 16 آذر عليه استكبار و كانونهاي قدرت، تغيير ماهيت مي دهد. آيا اين نشانه ها براي آنكه ثابت كند نقطه مقابل اين جريان ، اصل و ريشه نظام و انقلاب است، كافي نيست؟ 22 خرداد در واقع يك بهانه براي تسويه حساب دشمنان و كينه توزان با انقلاب و اركان نظام بود. اگرچه آنان توانستند در روزهاي آغازين اغتشاش عده اي از مردم را با رمز تقلب در انتخابات به ميدان بياورند، اما همان مردم براي اثبات ادعاي تقلب دنبال دليل بودند و اين درست همان چيزي بود كه جريان مدعي دستش از آن خالي بود. حالا ديگر مردم از اطراف سران فتنه متفرق شده اند. دست آنان براي مردم رو شده و از ديگ 16 آذر نيز آبي براي آنان گرم نشد.جريان كم شماري هم كه دور و بر آنان مانده اند، همان طيف ضدانقلابي هستند كه هميشه در طول 30 سال انقلاب و نظام وجود داشته اند. هيچ نظام سياسي بدون جريان معارض وجود ندارد. جمهوري اسلامي هم از اين قاعده مستثني نيست جز آنكه در برابر بصيرت و شجاعت رهبري و حمايت مردم از نظام، دشمنان ما احمق آفريده شده اند! غربال گري خاصيت انقلاب است. در همه انقلابهاي سياسي و اجتماعي اين مسئله رخ مي دهد. انقلاب اسلامي كه مبتني بر آموزه هاي الهي و اسلامي است و با دست حضرت امام(ره) به ثمر نشسته، در طول حيات طيبه خود، علي الدوام سره از ناسره و دوست را از دشمن غربال كرده است. مردم ما هشيارند و همه اين مسايل را مي فهمند. آنان مي دانند كه امروز دشمن، هسته قدرت و كانون هدايت نظام و راهبري انقلاب را نشانه رفته است. اكنون از قله فتنه عبور كرده ايم. هرچند هنوز كاملا به دامنه آرامش نرسيده ايم، اما زواياي پنهاني اين جريان مسموم آشكار شده و جاي سوال چنداني باقي نگذاشته است. صعه صدر و خويشتن داري نظام در مقابل فتنه انگيزان حتماً از سر اقتدار و درايت بوده است، اما مسئولان امر بدانند كه اكنون سران فتنه در افكار عمومي مردم محكوم شده اند. مردم ديگر مسامحه و تعلل در برابر آنان را جايز نمي دانند و معتقدند بايستي نظام از حق خود و آحاد جامعه در برابر آنان دفاع كرده و فتنه گران را پاي ميز محاكمه و دستگاه عدالت بكشاند.باهنر: سیاست مخلوط با نظامی گری فساد آور است

هیچ نظری موجود نیست: