http://www.roshangari.net/
روشنگری. نظر سنجی ها نشان ميدهد سه چهارم مردم جهان ترجيح ميدهند اوباما به کاخ سفيد برود. بی ترديد يک دليل مهم آن اين است که اکثريت مردم جهان از جنگ های بوش بيزارند و فکر ميکنند ,تغيير,ی که اوباما وعده ميدهد در سياست کشورگشايی کاخ سفيد بويژه در خاورميانه تحول بوجود خواهد آورد. اما همه با اين نظر موافق نيستند، و اگر نظر اين دسته درست باشد فرق نمی کند کدام نامزد به کاخ سفيد برود، رژيم اسلامی ايران که يک بار با تاخير در آزادی گروگان ها به پيروزی ريگان کمک کرد، ميتواند با پافشاری بر غنی سازی در خدمت اهداف تهديدآميز و خطرناک هردو نامزد کنونی رياست جمهوری آمريکا قرار گيرد. چکيده ای از تفسير الکساندر کابرن از اظهارات اوباما و جوزف بايدن معاون پيشنهادی اش را ميخوانيد:
صبر کنيد پرده ها بالا برود
پس چه شد حمله ی بوش/چنی به ايران در آستانه انتخابات؟ اين هم مثل چيزهای ديگر است. اول فکر ميکنيد ماه ها وقت داريد. آن را روی ,کارهايی که بايد فردا انجام شود, ميگذاريد. بعد ناگهان فقط چند هفته وقت داريد، بعد چند روز. بعد زمان از دست رفته است...
به نظرم بوش و چنی بيش از آن گرفتار خطاهای شان هستند که وقت برای کاری مثل حمله به ايران داشته باشند. ولی نگران نباشيد. آنطور که حرف های جوزف بايدن نشان ميدهد او و اوباما دارند روی اين مساله کار ميکنند. هرچند ممکن است آنها نخست به روسيه اعلام جنگ دهند. يا ونزوئلا. برای کارنامه 100 روز اول. در ژانويه هم آمريکا مثل اکتبر يک امپراتوری است. اين وضعيت ادامه خواهد يافت.
يک شنبه گذشته جوزف بايدن هنگام جمع آوری کمک مالی در سياتل با لحنی جدی گفت ,به حرف من توجه کنيد. شش ماه نخواهد گذشت که جهان اوباما را به آزمون خواهد گذاشت، درست همانطور که در مورد جان کندی شاهد بوديم. جهان نظارت ميکند. ما داريم يک سناتور درخشان 47 ساله را به عنوان رئيس جمهور ايالات متحده انتخاب ميکنيم. اگر هيچيک از حرف های مرا به ياد نداريد، چيزی را که اکنون دارم اينجا ميگويم به خاطر بسپريد. تماشا کنيد، ما يک بحران بين المللی خواهيم داشت، بحرانی درست شده برای امتحان جربزه ی اين مرد.,
بايدن در ادامه گفت:, من ميتوانم حداقل چهار يا پنج سناريو در اختيار شما بگذاريم که ميتواند منشاء اين بحران باشد., او از خاورميانه و روسيه نام برد و گفت:, و او به کمک نياز خواهد داشت – نه اينکه از نظر مالی به او کمک شود، ما به آن نياز داريم که شما از نفوذتان استفاده کنيد، نفوذتان در جامعه، و پشت او بايستيد. زيرا همه چيز از آغاز روشن نخواهد بود، اين طور نيست که بوضوح معلوم باشد حق با ماست.,
منظور بايدن از اين جمله آخر دقيقا چيست؟ با توجه به مضمون کل پاراگرف، برای من به اندازه کافی روشن است که او ميخواهد بگويد عليرغم اميد فزاينده کسانی مثل جمع آوری کنندگان کمک مالی در سياتل مبنی بر اينکه آمريکای بعد از بوش/چنی ممکن است از برخوردهای شتابان نظامی عقب نشينی کند، پرزيدنت اوباما محکم خواهد ايستاد و وقتش را به چشم غره بازی با کسانی که ميخواهند او را امتحان کنند، تلف نخواهد کرد.
وقتی جان اف کندی نگران بود که ممکن است جربزه او به چالش کشيده شود، و بخاطر نگرانی او از اينکه ضعيف به نظر بيايد، بحران برلين در جولای 1961 نصيب ماشد. ما درست در آستانه جنگ جهانی سوم قرار گرفتيم.
بنابراين هنوز حمله به ايران را کاملا رد نکنيد. در مورد ايران، اوباما تندرو تر از مک کين است، در مورد افغانستان و پاکستان هم چنين است.
بنا بر گزارشی در هاآرتص در 28 جولای امسال به نقل از يک منبع اسرائيلی ,اوباما در ملاقات با اولمرت به او گفت علاقه او به ديدار ايرانی ها برای صدور يک اولتيماتوم صريح است. اگر بعد از آن آنها همچنان تمايلی به تغيير سياست هسته ای شان نشان ندهند، آنوقت هراقدامی عليه آنها جايزخواهد بود.,
مارک شولر، که اين نقل قول را برای من فرستاه، نوشته است: ,از نظر من، اوبامادارد ميگويد مذاکرات را ,جفت و جور, خواهد آورد، درست همانطور که اطلاعات را در مورد عراق ,جفت وجور, کردند. اين به نظر من خيلی شبيه روش مذاکره ی بوش است. يک اولتيماتوم ميدهيد، بعد اگر طرف تسليم نشد و اطاعت نکرد، حمله نظامی را شروع ميکنيد.,
*برای مطالعه عين مطلب به منبع زير مراجعه کنيد:
http://www.counterpunch.org/cockburn10242008.html
روشنگری. نظر سنجی ها نشان ميدهد سه چهارم مردم جهان ترجيح ميدهند اوباما به کاخ سفيد برود. بی ترديد يک دليل مهم آن اين است که اکثريت مردم جهان از جنگ های بوش بيزارند و فکر ميکنند ,تغيير,ی که اوباما وعده ميدهد در سياست کشورگشايی کاخ سفيد بويژه در خاورميانه تحول بوجود خواهد آورد. اما همه با اين نظر موافق نيستند، و اگر نظر اين دسته درست باشد فرق نمی کند کدام نامزد به کاخ سفيد برود، رژيم اسلامی ايران که يک بار با تاخير در آزادی گروگان ها به پيروزی ريگان کمک کرد، ميتواند با پافشاری بر غنی سازی در خدمت اهداف تهديدآميز و خطرناک هردو نامزد کنونی رياست جمهوری آمريکا قرار گيرد. چکيده ای از تفسير الکساندر کابرن از اظهارات اوباما و جوزف بايدن معاون پيشنهادی اش را ميخوانيد:
صبر کنيد پرده ها بالا برود
پس چه شد حمله ی بوش/چنی به ايران در آستانه انتخابات؟ اين هم مثل چيزهای ديگر است. اول فکر ميکنيد ماه ها وقت داريد. آن را روی ,کارهايی که بايد فردا انجام شود, ميگذاريد. بعد ناگهان فقط چند هفته وقت داريد، بعد چند روز. بعد زمان از دست رفته است...
به نظرم بوش و چنی بيش از آن گرفتار خطاهای شان هستند که وقت برای کاری مثل حمله به ايران داشته باشند. ولی نگران نباشيد. آنطور که حرف های جوزف بايدن نشان ميدهد او و اوباما دارند روی اين مساله کار ميکنند. هرچند ممکن است آنها نخست به روسيه اعلام جنگ دهند. يا ونزوئلا. برای کارنامه 100 روز اول. در ژانويه هم آمريکا مثل اکتبر يک امپراتوری است. اين وضعيت ادامه خواهد يافت.
يک شنبه گذشته جوزف بايدن هنگام جمع آوری کمک مالی در سياتل با لحنی جدی گفت ,به حرف من توجه کنيد. شش ماه نخواهد گذشت که جهان اوباما را به آزمون خواهد گذاشت، درست همانطور که در مورد جان کندی شاهد بوديم. جهان نظارت ميکند. ما داريم يک سناتور درخشان 47 ساله را به عنوان رئيس جمهور ايالات متحده انتخاب ميکنيم. اگر هيچيک از حرف های مرا به ياد نداريد، چيزی را که اکنون دارم اينجا ميگويم به خاطر بسپريد. تماشا کنيد، ما يک بحران بين المللی خواهيم داشت، بحرانی درست شده برای امتحان جربزه ی اين مرد.,
بايدن در ادامه گفت:, من ميتوانم حداقل چهار يا پنج سناريو در اختيار شما بگذاريم که ميتواند منشاء اين بحران باشد., او از خاورميانه و روسيه نام برد و گفت:, و او به کمک نياز خواهد داشت – نه اينکه از نظر مالی به او کمک شود، ما به آن نياز داريم که شما از نفوذتان استفاده کنيد، نفوذتان در جامعه، و پشت او بايستيد. زيرا همه چيز از آغاز روشن نخواهد بود، اين طور نيست که بوضوح معلوم باشد حق با ماست.,
منظور بايدن از اين جمله آخر دقيقا چيست؟ با توجه به مضمون کل پاراگرف، برای من به اندازه کافی روشن است که او ميخواهد بگويد عليرغم اميد فزاينده کسانی مثل جمع آوری کنندگان کمک مالی در سياتل مبنی بر اينکه آمريکای بعد از بوش/چنی ممکن است از برخوردهای شتابان نظامی عقب نشينی کند، پرزيدنت اوباما محکم خواهد ايستاد و وقتش را به چشم غره بازی با کسانی که ميخواهند او را امتحان کنند، تلف نخواهد کرد.
وقتی جان اف کندی نگران بود که ممکن است جربزه او به چالش کشيده شود، و بخاطر نگرانی او از اينکه ضعيف به نظر بيايد، بحران برلين در جولای 1961 نصيب ماشد. ما درست در آستانه جنگ جهانی سوم قرار گرفتيم.
بنابراين هنوز حمله به ايران را کاملا رد نکنيد. در مورد ايران، اوباما تندرو تر از مک کين است، در مورد افغانستان و پاکستان هم چنين است.
بنا بر گزارشی در هاآرتص در 28 جولای امسال به نقل از يک منبع اسرائيلی ,اوباما در ملاقات با اولمرت به او گفت علاقه او به ديدار ايرانی ها برای صدور يک اولتيماتوم صريح است. اگر بعد از آن آنها همچنان تمايلی به تغيير سياست هسته ای شان نشان ندهند، آنوقت هراقدامی عليه آنها جايزخواهد بود.,
مارک شولر، که اين نقل قول را برای من فرستاه، نوشته است: ,از نظر من، اوبامادارد ميگويد مذاکرات را ,جفت و جور, خواهد آورد، درست همانطور که اطلاعات را در مورد عراق ,جفت وجور, کردند. اين به نظر من خيلی شبيه روش مذاکره ی بوش است. يک اولتيماتوم ميدهيد، بعد اگر طرف تسليم نشد و اطاعت نکرد، حمله نظامی را شروع ميکنيد.,
*برای مطالعه عين مطلب به منبع زير مراجعه کنيد:
http://www.counterpunch.org/cockburn10242008.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر