۱۳۸۸ شهریور ۲۲, یکشنبه

تجاوز جنسی و مجازات اسلامی


حکایات دردناک وقایع اخیر زندانهای حاکمیت اسلامی آنچنان آبروی از این مدعیان دین فروش برده است که دیگر برای جبران آن هرچه کنند بی اثر است. جای تعجب نیست که هر جا می روی و می بینی همگان از این رسوایی بزرگ حرف می زنند. جوانان و دانشجویان معترض را بدون هیچ ضابطه ای برای مدتهای طولانی زندانی کردند و در این بلوای بی سرو صاحب، هرچه خواستند با این جماعت آزاده انجام دادند.
ترانهء موسوی و رامین قهرمانی دو شهید از مجموعهء چند صد نفری هستند که به نا حق و از سر شرارت ماموران اجرای مجازات اسلامی در این ایام اخیر زیر شکنجه و تجاوز جنسی کشته شدند و مردم از آنها بیشتر شنیده اند. لیست تا به امروز هفتادو دو نفر کروبی و موسوی انتشار یافت و شاید خانوادههای بیشتری هنوز برای افشای ظلم روا شده به آنها زمان نیازدارند.
کهریزک که سالها در ذهن مردم ایران به واسطهء آسایشگاه خیره سالمندانش معروف بود به ناگاه چهره اش تغییر کرد و به قتلگاه فرزندان ایران مبدل گشت.
در ایام که ملت ایران در برابر ظلم و ستم دیکتاتور مبارزه می کردند و رای خود را مطالبه می نمودند بسیاری از فرزندانشان در زیر وحشیانه ترین شکنجه ها جان دادند. در بازداشتگاه مخفی کهریزک بدوی ترین رفتار با انسان عملی شد و دختران و پسران ما را با زشترین روشها شکنجه دادند.
تجاوز جنسی دختران و پسران آن هم به شکل عمومی و سیستماتیک مرام و معرفت واقعی حکام مذهبی را بیشتر از هر زمان دیگری برای مردم ایران و دیگر ملل جهان نمودار ساخت. مردی متقلب و فریب کار در راس این جنایت نشسته است و کمترین احترامی برای حقوق ملت ایران و مخالفین خودش قائل نیست. ایشان برای هیچ چیز بیشتر از قدرت مطلقهء خود ارزش قائل نیست.
خامنه ای با این احکامی که برای مردم خود صادر کرد دیگر ذره ای آبرو برای دین و دینداری و حکومتداری اسلامی در این کشور باقی نگذاشت. نسل جدید با دقت بسیار این حاکمیت ظالمانه را زیر نظر دارد و برای کندن ریشهء این منبع فساد و زور باید بیشتر حوصله داشته باشد.
کشتار و فساد و ظلم سرعت فروپاشی حاکمیت را افزایش داده است اما برای دوره ای کوتاه موجب وحشت عده ای از مردم نیز شد و همین موضوع، شعله های خشم را از میان اجتماع به درون پستوههای خانه ها برد. رحمت و برکت و بخشش اسلامی در این حاکمیت دیگر کارساز نیست و به طور حتم ساده ترین مردم هم نمی توانند خاطرات تلخ و دردناک ایام بعد از انتخابات را فراموش کنند.
چهار سال پیش احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا با بی خردی تمام ادعا نمود در ایران ما همجنس گرا نداریم و چهار ماه پیش از سر بی ادبی و بی خردی، او هم جنس گرایان را عده ای مردم کثیف توصیف نمود. این زالویه قدرت و نماینده روسیه در ایران، باید پاسخ گوی تمام این توهینها و بی حرمتی ها باشد.
ریس جمهوری که برای آزار مخالفین خود از روشهای کثیف و غیر انسانی تجاوز جنسی استفاده می کند دیگر با چه آبروی می تواند مدافع حقوق ملت ایران در جوامع بین المللی باشد؟ انسانی که به سادگی دروغ می گوید و منافع مالی و سیاسی دولت دیگری را پی میگیرد چگونه می بایست انتظار داشت سرنوشت ملتی را به سلامت پیش ببرد؟
آن چه مسلم است در ایران حکومتی با معیارههای اسلامی وجود ندارد و این حاکمیت با استفاده از این نام درصدد کیسه کردن مردم است. مدعیان و طرفداران این نظام هر روز بیشتر با ماهیت آن آشنا می شوند و به طور حتم بسیاری از مومنین واقعی دین پروردگار حساب و کتاب خود را از این خون ریزان دنیا طلب جدا کرده اند.

جهل و بی خردی حاکم بزرگترین دشمن اوست و هیچ گاه دشمنی به اندازه جهل ریشهء جاهلین را نزده است. برای درک بهتر این واقعیت باید نگاهی انداخت به سوابق و رفتار عده ای چون قاضی مرتضوی و یا خود احمدی نژاد و یا مجتبی خامنه ای که در این چند سال در بالاترین مشاغل دولتی و حکومتی بوده اند و با رفتار و گفتار جاهلانه اشان چگونه بیشترین اعتبار نظام را هزینهء کرده اند و توان و اعتبار و آبروی نظام را به کثافت کشانده اند. حقیقتاً کدام مخالف می توانست به اندازهء این عده به تداوم و استمرار نظام اسلامی ضربه بزنند؟
مسیر پیش روی این نظام در مقابل مسیر سعادت طلبی مردم قرار گرفته است و به همین منظور عاقبتی جز شکست پیش رویش نیست اما چگونه شکست خوردنش موضوعی است که امروز مردم در آن اندیشه بسیار می کنند.
به امید آزادی مردم از دست دین فروشان جاهل
احمد طباطبایی
سیزدهم شهریور هشتادوهشت

هیچ نظری موجود نیست: