از حوا و آدم تا رضاخان میرپنج و پسر کودتاگرش بر این منوال بوده است که تا حد امکان قربانی رابطه ای بلاواسطه با قربانی کننده داشته باشد.مستقیما با او درگیر نباشر و محلل هائی برای امکانات ارتباطی آنها در نظر گرفته شود. حدیث ما هم غیر از این نیست. اگر در این رسانه ها سانسور شوید که امری مکرر و روزمره است نمیدانید که عریضه اعتراضی خود را به چه کسی بفرستید. به آدرس امیل بی جان آنها که غالبا پاسخی نمیدهد و اخلاقان خود را موظف نمیداند که سلام رسید بنویسد و یا به گرایشات سیاسی سازمانی آنها نوشته شود؟ خلاصه اینکه در گردونه ای از ندانم ها می افتید و در آخر پشیمان از تلاشتان عطایشان را به لقایشان می بخشید.
گردانندگان این رسانه ها و بویژه دو سایت نامبرده روشنگر و پیک ایران نمونه بارزی از سکتاریسم پوسیده سازمانهائی است که سه دهه مقاومت ارتجاعی را جایگزین مناسبات رو در رو و ئمکراتیک کرده اند.
صفحات آنها را برانداز کنید: نام های تکراری و ملال آور و چند اطلاعیه برگزیده از رفقا و چند لینک متنوع و این همه ظرفیت های رسانه ای آنهاست
محتوی اما به تنهائی نمیتواند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر