۱۳۹۰ خرداد ۱۱, چهارشنبه

جهنمی برپاست!


باورش سخت است. سخت است برای یکایک ما اما گریزی نیست. خبر را باید شنید و بهت زد. از درج این اخبار شرمساریم زیرا که اینچنین اندوه را به خانه شما نیز می آوریم. دختری غمزده و سوگوار را در سوگ پدرش می کشند و خم به ابرو نمی آورند. ازاده ای را طعمه خشونت وحشیانه خود میکنند و از کنار آن براحتی می گذرند. قاتلان بر اریکه قدرت اند و جنایت از پس جنایت فرو نمی گذارند. هاله را بزمین انداختند و با لگد به پهلویش زدند. پاداش یک زن آزاده را این چنین دادند. قلمزنان و قلم فروشان حکومتی نیز جرایدشان را پر میکنند از دروغ و ریا که هیچ خبری نیوده و کار کار ضد انقلاب است. بر طبق روال همیشگی حکومتی دو مشکوک یا مظنون مسلح را نیز دستگیر می کنند و برای روز مبادا ( بخوانید فشار افکار بین المللی ) ترشی! می اندازند.


در این آشفته بازار, حکومتیان تکذیب و حاشا میکنند و سبزهای اصلاح طلب مدارا کنان هواداران خود را به راهپیمائی سکوت تشویق میکنند و رهنمود میدهند که:


شورای هماهنگی راه سبز امید: با لبان بسته، آزادی رهبران جنبش و زندانیان سیاسی را فریاد خواهیم زد




ترغیب میکنند که در:


پیاده روهای خیابان ولی عصر از ساعت فلان تا لحظه بهمان فریاد آزادیخواهی خود را با سکوت اعلام میکنیم!! و راس ساعت هشت همه متفرق میشویم؟


گویا رهگذران و خریدارن کفش و کیف و .... تا کنون غیر از این می کردند؟


عجب آشفته بازاری است؟


پر واضح است که در چنین معرکه ای زندانیان سیاسی را اعدام میکنند و زنان و مردان آزاده طعمه وحوش حاکم و مزدورانشان میشوند. خشم عمومی اما انتظار معجزه را نخواهد کشید. طغیان مردمی نزدیک است و آن طوفان دودمان برانداز خواهد بود بی شک


گزارشگران
مصاحبه با هاله سحابی در شب درگذشت پدر

هیچ نظری موجود نیست: