بیانیه مطبوعاتی عفو بین الملل
عفو بین الملل: گزارش اعدام ۲۰۱۱
ایران
متن کامل گزارش عفو بین الملل
سه شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۱ - ۲۷ مارس ۲۰۱۲
|
ممنوعیت مطلق انتشار: ساعت 00:001 به وقت گرینویچ، سه شنبه 27 مارچ 2012 (8 فروردین 1391)
مجازات اعدام در سال 2011: افزایش نگران کننده اعدام ها در چند کشوری که می کشند
براساس یافته های عفو بین الملل در گزارش سالانه مجازات اعدام و صدور حکم اعدام، کشورهایی که در سال 2011 مجازات اعدام را اجرا کردند با سرعت نگران کننده ای به این کار دست زدند، اما تعداد کشورهایی مجری اعدام در مقایسه با یک دهه پیش بیش از یک سوم کم شده است.
تنها 10 درصد کشورهای جهان، یعنی 20 کشور از 198 کشور، در سال گذشته مجازات اعدام را اجرا کردند.
اعدام شدگان به خاطر طیفی از جرایم اعدام می شدند، از جمله زنای محصنه و لواط در ایران، کفرگویی در پاکستان، جادوگری در عربستان سعودی، قاچاق استخوان های انسان در جمهوری کنگو، و جرایم مواد مخدر در بیش از 10 کشور.
روش های اعدام در سال 2011 شامل گردن زنی، دار، تزریق کشنده و تیرباران بود.
در سال 2011، در حدود 18750 نفر محکوم به اعدام بودند و حداقل 676 نفر در سراسر جهان اعدام شدند.
اما این آمار شامل هزاران نفری نیست که به باور عفو بین الملل در چین، که آمار اعدام را پنهان نگه می دارد، اعدام می شوند.
در عین حال، این آمار وسعت احتمالی کاربرد مجازات اعدام در ایران را در برنمی گیرد. عفو بین الملل گزارش های معتبری در باره تعداد قابل توجه اعدام های تایید نشده رسمی دریافت کرده است.
سلیل شِتی، دبیر کل عفو بین الملل می گوید، «اکثریت بزرگ کشورها از استفاده از مجازات اعدام دست برداشته اند.»
«پیام ما به رهبران اقلیت کشورهای در انزوا که به اعدام ادامه می دهند، روشن است: شما با بقیه جهان هماهنگ نیستید و زمان آن رسیده که برای پایان دادن به ظالمانه ترین، غیرانسانی ترین و تحقیرآمیزترین مجازات اعدام گام بردارید.»
در خاورمیانه، افزایش شدیدی در تعداد اعدام های ثبت شده به چشم می خورد: تقریبا 50 درصد بیش از سال پیش.
این افزایش به چهار کشور مربوط می شد ـ عراق (حداقل 68 اعدام)، ایران (حداقل 360)، عربستان سعودی (حداقل 82) و یمن (حداقل 41) ـ که 99 درصد از کل اعدام های ثبت شده در خاورمیانه و افریقای شمالی را در برمی گرفت. افزایش در ایران و عربستان سعودی با میزان دقیق افزایش تعداد اعدام ثبت شده در سراسر جهان به نسبت سال 2010 ـ 149 مورد ـ برابر بود.
در سال 2011، هزاران نفر در چین اعدام شدند، یعنی بیش از تمامی بقیه جهان. آمار مجازات اعدام در این کشور اسرار دولتی است. عفو بین الملل از انتشار آماری که از منابع رسمی چین گردآوری می کند دست برداشته است، زیرا این آمار احتمالا باعث کاهش شدید در برآورد تعداد واقعی خواهد بود.
این سازمان یک بار دیگر از دولتمردان چین خواست برای تایید ادعای خود که تغییرات مختلف در قانون و عمل در چهار سال گذشته باعث کاهش زیادی در کاربرد مجازات اعدام در این کشور شده، آمار اعدام ها و احکام اعدام صادر شده را منتشر کنند.
در ایران، عفو بین الملل گزارش های معتبری در باره تعداد زیادی اعدام های تایید نشده یا حتا پنهانی دریافت کرد که تعداد اعدام های رسما تایید شده را تقریبا به دوبرابر می رساند.
با نقض حقوق بین المللی در ایران، حداقل سه نفر به اتهام جرایمی اعدام شدند که در زیر سن 18 سالگی مرتکب شده بودند. چهار مورد تایید نشده اعدام مجرمان نوجوان در این کشور و یک مورد مشابه در عربستان سعودی گزارش شد.
ایالات متحده امریکا تنها کشوری در قاره امریکا و تنها عضو گروه 8 از اقتصادهای پیشرفته بود که زندانیان را اعدام می کرد: 43 مورد در سال 2011. اروپا و کشورهای اتحاد شوروی پیشین منطقه بدون اعدام بودند، به جز بلاروس که دو نفر را اعدام کرد. اقیانوسیه، به استثنای پنج اعدام در پاپائو گینه جدید، منطقه بدون اعدام بود.
در بلاروس و ویتنام، زندانیان و خانواده و وکلایشان از اعدام قریب الوقوع خود مطلع نمی شدند . اعدام های قضایی در انظار عمومی گویا در کره شمالی، عربستان سعودی و سومالی و نیز ایران انجام شد.
در اکثر کشورهایی که مردم به اعدام محکوم یا اعدام می شدند، محاکمه ها موازین بین المللی محاکمه عادلانه را برآورده نکرد. در بعضی از این کشورها، از جمله چین، ایران، عراق، کره شمالی و عربستان سعودی، گرفتن «اعتراف» از طریق شکنجه یا فشارهای دیگر از جمله این روش ها بود.
شهروندان خارجی به میزان بی تناسبی، به ویژه در عربستان سعودی، مالزی، سنگاپور و تایلند، در معرض استفاده از مجازات اعدام بودند.
اما حتا در این کشورها که به اعدام در تعداد زیاد ادامه می دهند، در سال 2011 پیشرفت هایی به دست آمد.
در چین، دولت مجازات اعدام را برای 13 جرم «اداری» حذف کرد و اقداماتی انجام شد تا کاهش تعداد موارد شکنجه در بازداشت، تقویت نقش وکلا و اطمینان از این که متهمان پرونده های اعدام وکیل داشته باشند، به کنگره ملی خلق پیشنهاد شود.
در ایالات متحده امریکا، تعداد اعدام ها و حکم های اعدام تازه به نسبت یک دهه پیش به شدت کاهش پیدا کرده است. ایلینوی شانزدهمین ایالتی بود که مجازات اعدام را ملغا کرد. در ایالت اُرگون تعلیق مجازات اعدام اعلام شد. و قربانیان جنایت های خشونت آمیزعلیه مجازات اعدام سخن گفتند.
سلیل شِتی گفت: « پیشرفت تدریجی را حتا می توانیم در میان تعداد کم کشورهایی که در سال 2011 اعدام می کردند، مشاهده کنیم. اینها گام های کوچکی بوده است، اما دیده شده که این اقدامات رو به رشد به پایان یافتن مجازات اعدام انجامیده است.»
«این مساله یک شبه انجام نخواهد شد، اما ما مصمم هستیم روزی را ببینیم که مجازات اعدام به تاریخ واگذار شده باشد.»
عفو بین الملل در تمام موارد بدون استثنا و صرفنظر از ماهیت جرم، ویژگی های مجرم و روش مورد استفاده یک کشور برای انجام اعدام، با مجازات اعدام مخالف است. مجازات اعدام حق زندگی را نقض می کند و نهایتِ مجازات های ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیزاست.
خلاصه وضعیت در مناطق
قاره امریکا
ایالات متحده امریکا یک بار دیگر تنها کشور اعدام کننده در قاره امریکا بود. در سال 2011، در مجموع 43 اعدام در 13 ایالت از 34 ایالت حافظ مجازات اعدام ثبت شد که به نسبت سال 2001 یک سوم کاهش نشان می داد، و 78 حکم اعدام تازه صادر شد که به نسبت 2001 نصف شده بود.
کارائیب
این منطقه بدون اعدام بود و تعداد کشورهایی که حکم اعدام تازه صادرمی کنند رو به کاهش است. تنها سه کشور گویا در مجموع شش حکم اعدام صادر کردند: گویان، سنت لوسیا و ترینیداد و توباگو.
آسیا ـ اقیانوسیه
نشانه های مثبتی در مورد تردید قرار دادن مجازات اعدام در سال 2011 در سراسر این منطقه آشکار بود. بدون در نظر گرفتن هزاران اعدام که گمان می رود در چین انجام شده است، حداقل 51 اعدام گویا در هفت کشور منطقه آسیا ـ اقیانوسیه انجام شد. گویا حداقل 833 حکم اعدام تازه در 18 کشور منطقه صادر شد. بخش اقیانوسیه این منطقه، به استثنای پنج حکم اعدام که در پاپائو گینه جدید صادر شد، بدون اعدام بود. هیچ مورد اعدام در سنگاپور و برای اولین بار ظرف 19 سال در ژاپن ثبت نشد. دولتمردان هر دو کشور در گذشته از مجازات اعدام به شدت حمایت کرده اند.
کشورهای جنوب صحرای افریقا
پیشرفت بزرگی در سال 2011 به دست آمد. بنین قانونی را برای پذیرش عهدنامه اصلی سازمان ملل با هدف الغای مجازات اعدام را به تصویب رسانید. سیرا لیون تعلیق رسمی اجرای اعدام را اعلام و نیجریه آن را تایید کرد. و کمیسیون بازنگری قانون اساسی در غنا الغای مجازات اعدام را توصیه کرد. حداقل22 اعدام در سه کشور جنوب صحرای افریقا انجام شد: سومالی، سودان و سودان جنوبی. تنها 14 کشور از 49 کشور این منطقه به عنوان مجری مجازات اعدام توصیف می شوند.
خاورمیانه و افریقای شمالی
حداقل 558 اعدام در هشت کشور قابل تایید بود. حداقل 750 حکم اعدام در سال 2011 در 15 کشور قابل تایید بود. خشونت ادامه دار در کشورهایی مثل لیبی، سوریه و یمن در سال 2011 گردآوری اطلاعات کافی در باره کاربر مجازات اعدام در منطقه را بسیار سخت کرد. هیچ اطلاعی در باره اعدام های قضایی در لیبی در دست نبود و گویا هیچ حکم اعدامی صادر نشد. در مقابل، اعدام های فراقضایی، شکنجه و بازداشت خودسرانه اغلب رخ می داد.
چهار کشور ـ عراق، ایران، عربستان سعودی و یمن ـ مسئول 99 درصد کل اعدام های ثبت شده در خاورمیانه و افریقای شمالی بودند.
دولتمردان در الجزایر، اردن، کویت، لبنان، مراکش/صحرای غربی و قطر حکم اعدام صادر کردند، اما به خودداری از انجام حکم اعدام ادامه دادند.
اروپا و آسیای مرکزی
بلاروس تنها کشور اروپا و اتحاد شوروی پیشین و، به جز ایالات متحده امریکا، تنها کشور سازمان امنیت و همکاری در اروپا (OSCE) است که در سال 2011 با اعدام دو مرد، مجازات اعدام را اجرا کرده است.
ـ پایان ـ
یادداشت برای سردبیران
کارشناسان مجازات اعدامِ عفو بین الملل آماده مصاحبه هستند.
برای اطلاعات بیشتر، درخواست نسخه ای از گزارش ممنوع از انتشارِ پیش از موعد و مطالب دیگر کمکی برای رسانه ها از جمله آمار و حقایق، طرح و گرافیک، مطالعات موردی و پویانمایی کوتاه با تام مک کِی در دفتر مطبوعات عفو بین الملل تماس بگیرید:
Tom Mackey
Amnesty International Press Office
+44 207 413 55 66 tom.mackey@amnesty.org @amnestypress
International Secretariat, Amnesty International, 1 Easton St., London WC1X 0DW, UK
www.amnesty.org
متن کامل گزارش عفو بین الملل (فارسی) (انگلیسی)متن کامل گزارش عفو بین الملل
****
عفو بین الملل: گزارش اعدام ۲۰۱۱
ایران
به جز چین، ایران تنها کشوری است که عفو بین الملل اعدام صدها نفر را در سال مورد تایید قرار می دهد. همچون سال های پیش، این سازمان معتقد است که تعداد زیادی قتل های قضایی دیگر انجام شده ولی رسما تایید نشده است. در سال 2011، ایران همچنین یکی از چند کشور معدود در جهان بود که به طور کلی روند رو به افزایشی را در استفاده از مجازات اعدام به نمایش گذاشت. عفو بین الملل در سال 2011 افزایش قابل توجهی را در اعدام ها ثبت کرد که از اواسط 2010 شروع شده بود. این افزایش بیشتر ناشی از تعداد بسیار بالای اعدام به اتهام جرایم مواد مخدر بود.
عفو بین الملل 360 اعدام را که قوه قضاییه یا رسانه های مجاز رسمی در داخل ایران تایید کرده بودند ثبت کرد. در میان این عده حداقل چهار زن و سه نفر افرادی بودند که در زمان ارتکاب جرایم اتهامی زیر 18 سال داشتند. اما، گمان می رود تعداد واقعی به مراتب بیشتر باشد. [i] بنا به اطلاعاتی که منابع معتبر در داخل و خارج از ایران ارایه کردند، در سال 2011، حداقل 274 اعدام دیگر انجام شد که رسما تایید نشد، از جمله 148اعدام در زندان وکیل آباد مشهد. این تعداد مجموع اعدام ها را به 634 مورد می رساند. حداقل 50 اعدام در انظار عمومی انجام شده است که تقریبا چهار برابر تعداد سال 2010 است، با وجود این که رییس پیشین قوه قضاییه در بخشنامه ای در سال 2008 اعلام کرده بود که اعدام در انظار عمومی نباید بدون اجازه وی انجام شود. [ii] صدور حداقل 156 حکم تازه اعدام رسما تایید شد، اما تعداد واقعی احتمالا خیلی بیشتر است.
دولتمردان اطلاعات دقیق و کامل در باره تعداد افراد محکوم به اعدام در ایران را منتشر نمی کنند و وضعیت قانونی بسیاری از افراد ماه ها و گاهی سال ها ناروشن می ماند. فقدانِ اطلاعات را نه تنها دسترسی محدود خانواده یا وکلا به شخص محکوم، بلکه تناقض بین اظهارات شاخه های مختلف حکومت، و نیز بین مسئولان محلی و مرکزی بدتر می کند. به نظرمی رسد در بعضی موارد شاید دولت به عمد، با مقاصد سیاسی و برای آزمایش کردن واکنش جامعه بین المللی، اغتشاش آفرینی کند.
گستره مجازات اعدام در ایران بسیار وسیع است. حداقل سه اعدام به خاطر «لواط» و یک اعدام به خاطر «اشاعه فساد روی زمین» و «ارتداد» از اسلام انجام شد. در یک مورد دیگر، یک کشیش مسیحی به نام یوسف ندرخانی به خاطر «ارتداد» به اعدام با دار محکوم شد. در پایان سال، نتیجه محاکمه هنوز روشن نبود. قانون تازه مبارزه با مواد مخدر در تاریخ 4 ژانویه 2011 به اجرا در آمد و کاربرد مجازات اعدام را گسترده تر کرد. درآخرین تغییرات برای قاچاق یا داشتن بیش از 30 گرم مواد روانگردان صنعتی غیرداروئی ، و برای استخدام یا به خدمت گرفتن دیگران برای ارتکاب جرایم تعیین شده در قانون، سازماندهی، مدیریت و پشتیبانی مالی یا سرمایه گذاری در فعالیتهای مذکور، در مواردی که مجازات عمل مجرمانه حبس ابد باشد، مجازات اعدام تعیین شده است. به طور کلی 17جرمی که در قانون تازه مجازاتشان اعدام است، مجازات الزامی اعدام را برای «سرکرده يا رئيس باند يا شبکه» مقرر می دارند، اگر چه تعریفی برای باند یا شبکه ارایه نشده است.
در صورت جمع زدن آمار منابع رسمی و غیررسمی، حداقل 488 نفر در سال 2011 به اتهام جرایم مواد مخدر اعدام شده اند؛ این تعداد بیش از سه چهارم جمع 634 نفر اعدامی رسمی و غیررسمی برای تمام جرایم درطول سال 2011 و افزایش تقریبا سه برابر در مقایسه با سال 2009 است که عفو بین الملل تعداد حداقل 166 اعدام برای جرایم مشابه مواد مخدر را ثبت کرد. اعضای گروه های حاشیه ای ـ شامل مردم تهی دست، اقلیت های قومی که از تبعیض رنج می برند، و افراد تبعه خارج به ویژه افغان ها ـ بیش از همه در خطر اعدام به اتهام جرایم مواد مخدر هستند. شاید در حدود 4000 افغان به خاطر جرایم مواد مخدر محکوم به اعدام باشند. کودکان محکوم به جرایم مواد مخدر نیز حکم اعدام دریافت کرده اند.
فعالان ایرانی اظهار نگرانی کرده اند که دولت ممکن است پوشش «جنگ با مواد مخدر» را برای اعدام مخالفان سیاسی به کار بگیرد.
در 2 ژانویه 2011، زهرا بهرامی، دارای تابعیت دوگانه ایرانی ـ هلندی، به اتهام مواد مخدر به اعدام محکوم و در 29 ژانویه ظاهرا در زندان اوین اعدام شد. او ماه ها در انزوای کامل در بازداشت بود و در این مدت گویا مورد محاکمه ناعادلانه قرار گرفته بود که پس از آن حق درخواست تجدید نظر هم نداشت. او در سال 1388 در پی تظاهراتی مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری 1388 دستگیر شده بود و در انتظار به پایان رسیدن محاکمه به خاطر اتهام های مربوط به تظاهرات و ارتباط مورد ادعا با یک گروه مخالف غیرقانونی بود. جنازه او به خانواده اش تحویل نشد و او را در جایی دوردست دفن کردند تا خانواده او نتوانند در مراسم دفن شرکت کنند.
محمد جنگلی، کمک راننده کامیون، 38 ساله، از اقلیت کوره سُنی پس از این که در کامیونی به رانندگی او در سال 2008 مواد مخدر یافت شد، در تاریخ 10 اکتبر 2011 اعدام شد. گویا او یک «اقرارنامه» را که وزارت اطلاعات تهیه کرده بود زیر شکنجه امضا کرده بود. دولتمردان به خانواده او در باره پرونده هیچ اطلاعی نداده بودند تا این که از زندان با آنها تماس گرفتند و گفتند او هشت ساعت بعد اعدام می شود و اگر مایل به دیدار با او هستند باید بلافاصله به زندان بروند. او تا زمان مرگ اظهار می کرد که نمی دانست در کامیون مواد مخدر وجود داشته است.
دولتمردان به اعدام زندانیان سیاسی و به کارگیری مجازات اعدام به عنوان ابزاری علیه اقلیت ها ادامه دادند.
حسین خضری، از اقلیت کُرد پس از محکومیت به محاربه به خاطر عضویت در حزب حیات آزاد کُردستان (پژاک) در تاریخ 15 ژانویه 2011 اعدام شد. او در ماه اکتبر 2010 در نامه ای از زندان ارومیه نوشت که پس از دستگیری شکنجه شده است. او ادعا کرد که شکنجه در بازداشتگاه های سپاه پاسداران در کرمانشاه و ارومیه در شمال غربی ایران و یک بازداشتگاه وزارت اطلاعات انجام گرفته و شامل روش های زیر بوده است: ضرب و شتم به مدت چند ساعت؛ تهدید علیه او و خانواده اش؛ لگد به آلت تناسلی او که باعث خونریزی و تورم به مدت 14 روز شده؛ لگد به ساق هایش که منجر به یک زخم 8 سانتی متری شد و در اواخر سال 2010 هنوز باز بود؛ و ضربه های شدید با باتون به تمام بدنش به مدت 49 روز که باعث کبودی و التهاب شده بود. او گفت پس از شکایت از این رفتار به مدت سه روز به بازداشتگاه وزارت اطلاعات منتقل شده و در باره شکایتش مورد بازجویی قرار گرفته، اما درخواستش برای تحقیق در باره شکایت رد شده است. زندانی سیاسی کُرد زینب جلالیان در دسامبر مطلع شد که حکم اعدام او کاهش یافته است.
در دوسال گذشته، اعدام هایی با انگیزه سیاسی در ارتباط با ناآرامی های پیرو انتخابات ریاست جمهوری 1388 انجام شده است. چندین اعدام به طور مشخص هر ژانویه انجام شده که به عنوان هشداری به معترضان مخالف در آستانه جشن های سالگشت انقلاب ایران در 11 فوریه [22 بهمن] به حساب می آید. در سه سال گذشته، دولتمردان بر تلاش هایشان برای محدود کردن آزادی بیان در رسانه های عمومی افزوده اند. قانون مربوط به جرایم سمعی و بصری سال 2008 که مجازات اعدام را مقرر می دارد، از سال 2011 به طور جدی ازجمله علیه اشخاص مرتبط با رسانه های منتقد دولت و مدیران فنی اینترنتی به اجرا در آمده است. این پیگردها به عنوان بخشی از استراتژی کلی دولت ایران برای سرکوب و خاموش کردن مخالفان از جمله در اینترنت و بستن خدمات پیامک، فیلترکردن وبگاه ها و مسدود کردن شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک، حمله الکترونیکی به وبگاه های منتقد دولت و حمله به روزنامه نگاران، وبلاگ نگاران و کارکنان صنعت سینما تلقی می شود.
غلامرضا خسروی سوادجانی، متهم به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران (س.م.خ.ا) در اواخر 2011 پس از مجرمیت به محاربه (دشمنی با خدا) در ارتباط با کمک به فرستنده تلویزیونی حامی س.م.خ.ا به نام سیمای آزادی، به اعدام محکوم شد. سه متهم دیگر به هواداری از س.م.خ.ا ـ علی صارمی، جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی ـ به همین دلیل در فاصله 26 دسامبر 2010 و 24 ژانویه 2011 اعدام شدند.
نگرانی از محاکمه های ناعادلانه، شامل نداشتن دسترسی به وکیل و فرایند واقعی تجدید نظر، زیاد بود. بعضی از متهمان پیش از شروع محاکمه وادار به «اعتراف» تلویزیونی شدند که باعث پیش داوری در باره بی گناهی آنها می شد. دسترسی به وکیل اغلب نفی می شود، به همین ترتیب دسترسی به کمک کنسولی در مورد متهمان خارجی، به ویژه در مورد افغان ها و دارندگان تابعیت دوگانه دریغ می گردد. فرصت متهمان برای درخواست تجدید نظر، طبق الزام حقوق بین المللی، به شدت محدود شده است. بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری، تجدید نظر در حکم محکومیت بیش از 10 سال زندان، قطع عضو یا اعدام به عهده دیوان عالی کشور است. در ارتباط با جرایم مواد مخدر که بر اساس قانون مبارزه با مواد مخدر تحت پیگرد قرار می گیرد، محکومان به اعدام اصلا حق درخواست تجدید نظر ندارند. براساس این قانون، حکم های اعدام باید به وسیله رییس دیوان عالی کشور یا دادستان کل تایید شود، اما گزارش ها حاکی است که تمام این گونه حکم ها به دادستان کل ارجاع می شود. برای محکومان امکان عفو مقام رهبری به توصیه کمیسیون عفو و بخشودگی وجود دارد. زندانیان، به ویژه زندانیانی که به دلایل سیاسی در زندان هستند، اغلب در مدت بازداشت پیش از محاکمه هفته ها، ماه ها یا گاهی حتا سال ها در سلول انفرادی می مانند. گزارش های معتبر زیادی از شکنجه و بدرفتاری های دیگر، بیشتر پیش از محاکمه و گاهی پس از محاکمه، بوده است. با وجود الزام قانون در ایران که وکلا باید 48 ساعت پیش از اعدام موکل خود ابلاغیه دریافت کنند، به خانواده ها و وکلای متهمان اغلب اطلاعی در باره انجام اعدام داده نمی شود. در بعضی موارد، اعضای خانواده گفته اند که برای دریافت جنازه خویشاوندانشان باید به دولتمردان ایران پول پرداخت می کردند.
اعدام اغلب به وسیله دار و گاهی در انظار عمومی با استفاده از جرثقیل های بزرگ ساختمانی انجام می شود. در ماه ژوئیه، شرکت جرثقیل ساختمانی تادانوی ژاپن اعلام کرد که به این دلیل فروش جرثقیل هایش به ایران را متوقف می کند. دولتمردان ایران مدعی هستند که قتل قضایی به شکل «تلافی» (قصاص) در مجازات به خاطر قتل، بر اساس اسلام در چارچوب مجازات اعدام قرار نمی گیرد و می گویند این موارد به حقوق خصوصی خانواده قربانیان مربوط است که قوه قضاییه نمی تواند رد کند.[iii] اما، این ادعا در حقوق بین المللی پذیرفته نیست، زیرا حکم اعدام را هنوز دولتمردان کشور صادر و اجرا می کنند. به علاوه، امکان پرداخت دیه ـ بخشش خانواده در مقابل جبران مالی ـ در همین زمینه شرط عفو دولتی را بر اساس حقوق بین المللی برآورده نمی سازد حتا اگر یک دادگاه دولتی این «عفو خصوصی» را بپذیرد و حکم اعدام را کاهش دهد.
بعضی از اعدام ها در خفا انجام می شود که معنای آن این است که رسما گزارش آنها منتشر نمی شود و خانواده اشخاص اعدامی و وکلای آنها اطلاع کافی از اعدام دریافت نمی کنند. به گفته فعالان محلی، خود زندانیان تنها چند ساعت پیشتر از کشته شدن خود مطلع می شوند. در تاریخ 21 دسامبر، آیت الله صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه، با قطعیت انجام اعدام مخفی را در ایران تکذیب کرد. گاهی در زندان ها، اعدام های دسته جمعی هم زمان در گروه های بین 20 تا 60 نفر انجام می شود. در زندان وکیل آباد، افراد را از تیرهای دراز در راهروهای زندان به دار می کشند. اعدام دسته جمعی در زندان های دیگر نیز انجام می شود.
در سال 2011، مثل 2010، ایران تنها کشوری در سطح جهان بود که هنوز مجرمان نوجوان را که در زمان ارتکاب جرم زیر 18 سال داشته اند، اعدام کرد. این اعدام ها در حقوق بین المللی به صراحت منع شده است. با وجود ادعای دولتمردان ایران که این اعدام ها دیگر انجام نمی شود،[iv] عفو بین الملل هنوز چنین اعدام هایی را ثبت می کند. اکثر مجرمان نوجوان که در ایران اعدام می شوند به خاطر قتل محکوم شده اند، اما بعضی از حکم های اعدام برای کودکان محکوم به خاطر جرایم مواد مخدر صادر می شود. بر اساس گزارش های رسمی، در آوریل دو مجرم نوجوان در شهر ساحلی بندر عباس در جنوب اعدام شدند. نفر سوم، علیرضا ملا سلطانی، در تاریخ 21 سپتامبر در میدان گلشهر کرج در نزدیکی تهران در جایی که یک مرد را با چاقو زده بود در انظار عمومی به دار آویخته شد. او ادعا کرد این کار را در دفاع از خود انجام داده است. دولتمردان ایران ادعا کردند که او بر اساس سالِ کوتاه تر قمری 18 سال داشته است. به علاوه، عفو بین الملل گزارش هایی در باره اعدام احتمالی چهار مجرم نوجوان دیگر دریافت کرد.
در نوامبر، دیوان عالی کشور ایران حکم اعدام شایان امیدی و یک بزرگسال را به خاطر قتل و سرقت صادر کرد. بنا به گزارش ها، شایان امیدی در اکتبر 2010 که مرتکب جرم شد 16 سال داشته است. در پایان سال 2011، عفو بین الملل فهرستی از 145 مجرم نوجوان محکوم به اعدام در ایران را گردآوری کرده بود که در سال 2008 شروع شد، گرچه دنبال کردن سرنوشت افراد درهمه موارد سخت است.
زنان تنها بخش کوچکی از کل تعداد افراد محکوم به اعدام و اعدامی را در ایران تشکیل می دهند. اکثر آنها به خاطر قتل محکوم می شوند، اما بعضی از زنان نیز پس از شرکت در قاچاق مواد مخدر در سطح خُرد برای تامین خانواده شان به اعدام محکوم می گردند. سه زن به نام های حوریه صباحی، لیلا حیاتی و رقیه خلجی، که همه دارای فرزندان وابسته به آنها بودند، به خاطر قاچاق مواد مخدر در مقیاس کوچک در سپتامبر 2011 اعدام شدند. حداقل 14 زن و مرد پس از محکومیت به خاطر«زنای محصنه» محکوم به اعدام به وسیله سنگسار هستند، گرچه از سال 2009 هیچ حکم سنگسار اجرا نشده است. سکینه محمدی آشتیانی در سراسر سال درخطر اعدام بود. او در سال 2006 به اتهام نقش خود در قتل شوهرش سنگسار و یک حکم زندان محکوم شده است. در دسامبر 2011، دولتمردان ایران گویا بحثی در باره اعدام او به وسیله دار به راه انداختند.
جنبش کوچک اما رو به رشد ایرانی، بیشتر شامل ایرانیان تبعیدی، در سال 2011 بیشتر به چشم می خورد. شرکت کنندگان در آن شامل مدافعان حقوق بشر و وکلای آنها هستند که مجبور شدند از ایران به کشورهای دیگر مثل ترکیه فرار کنند.
عفو بین الملل همچنین از مورد حداقل نُه وکیل مطلع است که در حال حاضر گویا به خاطر فعالیت دفاعی و فعالیت های حقوق بشری دیگر یا استفاده برحق از آزادی بیان خود در زندان به سر می برند. با وجود این، محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، در کنفرانسی در سازمان ملل در تاریخ 16 نوامبر 2011 اعلام کرد: «هیچ وکیلی به خاطر این که وکیل یا مدافعان حقوق بشر است در زندان به سر نمی برد.»
وکیل حقوق بشری عبدالفتاح سلطانی در تاریخ 10 سپتامبر 2011 دستگیر شد و در انتظار پایان محاکمه به اتهام «ارتباط با گروه های تروریستی»، «تبلیغ علیه نظام»، «تشکیل گروه غیرقانونی مخالف با نظام» [کانون مدافعان حقوق بشر] و «اجتماع و تبانی به قصد اخلال در امنیت کشور» در بازداشت به سر می برد. او با اتهام دیگری نیز در ارتباط با دریافت جایزه بین المللی حقوق بشر نورنبرگ در سال 2009 روبرو است که دولتمردان «جایزه غیرقانونی» نامیده اند، گرچه او از سفر به آلمان برای دریافت آن منع شد.
کاربرد مجازات اعدام در ایران از توجه زیادی در سازمان ملل برخوردار شده است. در فوریه، کمیسرعالی حقوق بشر سازمان ملل، گزارشگر ویژه برای اعدام های فراقضایی، فوری یا خودسرانه وگزارشگر ویژه برای استقلال قضات و وکلا در بیانیه های عمومی در باره افزایش شدید اعدام در ایران که در غیاب تضمین های رسمی بین المللی انجام می شود هشدار دادند. دبیرکل سازمان ملل در سراسر سال به جلب توجه ویژه به تعداد رو به افزایش موارد اتهام محاربه (دشمنی با خدا) با مجازات اعدام علیه زندانیان سیاسی ادامه داد. [v] بر اساس قانون در ایران، محاربه در ارتباط با استفاده از خشونت مسلحانه است. اما، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، ناظران ویژه سازمان ملل و دیگر کارشناسان مستقل بارها ماهیت مساله آفرین و خودسرانه این گونه اتهام ها را مورد سوال قرار داده اند. گزارشگر ویژه حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، در گزارش خود به مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر، نگرانی ویژه خود را از اعدام های دسته جمعی مخفی در داخل زندان ها و نیز اعدام در انظار عمومی ابرازکرد. [vi] گزارشگر ویژه شکنجه و مجازات ها و رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز در ماه سپتامبر در فراخوانی عمومی به دولت ایران برای اعلام تعلیق فوری مجازات اعدام به ویژه در مورد جرایم مواد مخدر و مجرمان نوجوان به همکاران خود پیوست. کمیته حقوق بشر، در ملاحظات پایانی خود در نوامبر 2011 بر گزارش کشوری ایران، نگرانی خود را از موارد زیر ابراز کرد: خطر آزار و تعقیب، مجازاتهای ظالمانه و حتا مجازات اعدام برای هم جنس گرایان زن و مرد، دوجنس گرایان، و دگرجنس گونه ها؛ دامنهی گسترده جرایم اغلب مبهمی که به اجرای مجازات اعدام میانجامد؛ تداوم اجرای مجازات اعدام در انظار عمومی، و سنگسار به عنوان شیوهی اعدام. کمیته همچنین با نگرانی تعداد زیاد اعدامهای دولتی در مناطق اقلیت نشین، تداوم اعدام کودکان و صدور حکم اعدام برای کودکان، و الزام مادهی 225 لایحه قانون مجازات به صدور حکم اعدام برای مردان محکوم به ارتداد را مورد ملاحظه قرار داد. [vii]
[i]در بعضی موارد، مسئولان قضایی آمار اعدام ها و حکم های اعدام را بر اساس سال شمسسی اعلام می کنند که در مارس 2010 یا مارس 2011 شروع شده است. از آنجا که همیشه امکان برقراری ارتباط دقیق این اعدام ها به دوره ژانویه ـ دسامبر وجود ندارد، این ارقام از این آمار حذف شده است.
[ii]عفو بین الملل شش اعدام دیگر در انظار عمومی از طریق منابع غیررسمی ثبت کرده، که جمع کل را به 56 مورد می رساند.
[iii]گزارش میان دوره ای دبیر کل به شورای حقوق بشر در باره وضعیت حقوق بشر در ایران، 14 مارس 2011، سند سازمان ملل A/HRC/16/75 به تاریخ 14 مارس 2011، بند 15
[iv] عفو بین الملل، «معتاد به مرگ: اعدام به اتهام جرایم مواد مخدر در ایران»،MDE 13/090/2011، دسامبر 2011
[v]گزارش میان دوره ای دبیر کل به شورای حقوق بشر در باره وضعیت حقوق بشر در ایران، 14 مارس 2011، سند سازمان ملل A/HRC/16/75 ، گزارش دبیر کل به مجمع عمومی سازمان ملل، وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، 15 سپتامبر 2011، سند سازمان ملل A/66/361، بند 13
[vi]گزارشگر ویژه حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران: وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، سند سازمان ملل A/66/374 به تاریخ 23 سپتامبر 2011، بندهای 72ـ69
[vii] ملاحظات پایانی: ایران، کمیته حقوق بشر، اجلاس 103، 17 اکتبر ـ 4 نوامبر 2011، بندهای 10، 13ـ12، 23
مجازات اعدام در سال 2011: افزایش نگران کننده اعدام ها در چند کشوری که می کشند
براساس یافته های عفو بین الملل در گزارش سالانه مجازات اعدام و صدور حکم اعدام، کشورهایی که در سال 2011 مجازات اعدام را اجرا کردند با سرعت نگران کننده ای به این کار دست زدند، اما تعداد کشورهایی مجری اعدام در مقایسه با یک دهه پیش بیش از یک سوم کم شده است.
تنها 10 درصد کشورهای جهان، یعنی 20 کشور از 198 کشور، در سال گذشته مجازات اعدام را اجرا کردند.
اعدام شدگان به خاطر طیفی از جرایم اعدام می شدند، از جمله زنای محصنه و لواط در ایران، کفرگویی در پاکستان، جادوگری در عربستان سعودی، قاچاق استخوان های انسان در جمهوری کنگو، و جرایم مواد مخدر در بیش از 10 کشور.
روش های اعدام در سال 2011 شامل گردن زنی، دار، تزریق کشنده و تیرباران بود.
در سال 2011، در حدود 18750 نفر محکوم به اعدام بودند و حداقل 676 نفر در سراسر جهان اعدام شدند.
اما این آمار شامل هزاران نفری نیست که به باور عفو بین الملل در چین، که آمار اعدام را پنهان نگه می دارد، اعدام می شوند.
در عین حال، این آمار وسعت احتمالی کاربرد مجازات اعدام در ایران را در برنمی گیرد. عفو بین الملل گزارش های معتبری در باره تعداد قابل توجه اعدام های تایید نشده رسمی دریافت کرده است.
سلیل شِتی، دبیر کل عفو بین الملل می گوید، «اکثریت بزرگ کشورها از استفاده از مجازات اعدام دست برداشته اند.»
«پیام ما به رهبران اقلیت کشورهای در انزوا که به اعدام ادامه می دهند، روشن است: شما با بقیه جهان هماهنگ نیستید و زمان آن رسیده که برای پایان دادن به ظالمانه ترین، غیرانسانی ترین و تحقیرآمیزترین مجازات اعدام گام بردارید.»
در خاورمیانه، افزایش شدیدی در تعداد اعدام های ثبت شده به چشم می خورد: تقریبا 50 درصد بیش از سال پیش.
این افزایش به چهار کشور مربوط می شد ـ عراق (حداقل 68 اعدام)، ایران (حداقل 360)، عربستان سعودی (حداقل 82) و یمن (حداقل 41) ـ که 99 درصد از کل اعدام های ثبت شده در خاورمیانه و افریقای شمالی را در برمی گرفت. افزایش در ایران و عربستان سعودی با میزان دقیق افزایش تعداد اعدام ثبت شده در سراسر جهان به نسبت سال 2010 ـ 149 مورد ـ برابر بود.
در سال 2011، هزاران نفر در چین اعدام شدند، یعنی بیش از تمامی بقیه جهان. آمار مجازات اعدام در این کشور اسرار دولتی است. عفو بین الملل از انتشار آماری که از منابع رسمی چین گردآوری می کند دست برداشته است، زیرا این آمار احتمالا باعث کاهش شدید در برآورد تعداد واقعی خواهد بود.
این سازمان یک بار دیگر از دولتمردان چین خواست برای تایید ادعای خود که تغییرات مختلف در قانون و عمل در چهار سال گذشته باعث کاهش زیادی در کاربرد مجازات اعدام در این کشور شده، آمار اعدام ها و احکام اعدام صادر شده را منتشر کنند.
در ایران، عفو بین الملل گزارش های معتبری در باره تعداد زیادی اعدام های تایید نشده یا حتا پنهانی دریافت کرد که تعداد اعدام های رسما تایید شده را تقریبا به دوبرابر می رساند.
با نقض حقوق بین المللی در ایران، حداقل سه نفر به اتهام جرایمی اعدام شدند که در زیر سن 18 سالگی مرتکب شده بودند. چهار مورد تایید نشده اعدام مجرمان نوجوان در این کشور و یک مورد مشابه در عربستان سعودی گزارش شد.
ایالات متحده امریکا تنها کشوری در قاره امریکا و تنها عضو گروه 8 از اقتصادهای پیشرفته بود که زندانیان را اعدام می کرد: 43 مورد در سال 2011. اروپا و کشورهای اتحاد شوروی پیشین منطقه بدون اعدام بودند، به جز بلاروس که دو نفر را اعدام کرد. اقیانوسیه، به استثنای پنج اعدام در پاپائو گینه جدید، منطقه بدون اعدام بود.
در بلاروس و ویتنام، زندانیان و خانواده و وکلایشان از اعدام قریب الوقوع خود مطلع نمی شدند . اعدام های قضایی در انظار عمومی گویا در کره شمالی، عربستان سعودی و سومالی و نیز ایران انجام شد.
در اکثر کشورهایی که مردم به اعدام محکوم یا اعدام می شدند، محاکمه ها موازین بین المللی محاکمه عادلانه را برآورده نکرد. در بعضی از این کشورها، از جمله چین، ایران، عراق، کره شمالی و عربستان سعودی، گرفتن «اعتراف» از طریق شکنجه یا فشارهای دیگر از جمله این روش ها بود.
شهروندان خارجی به میزان بی تناسبی، به ویژه در عربستان سعودی، مالزی، سنگاپور و تایلند، در معرض استفاده از مجازات اعدام بودند.
اما حتا در این کشورها که به اعدام در تعداد زیاد ادامه می دهند، در سال 2011 پیشرفت هایی به دست آمد.
در چین، دولت مجازات اعدام را برای 13 جرم «اداری» حذف کرد و اقداماتی انجام شد تا کاهش تعداد موارد شکنجه در بازداشت، تقویت نقش وکلا و اطمینان از این که متهمان پرونده های اعدام وکیل داشته باشند، به کنگره ملی خلق پیشنهاد شود.
در ایالات متحده امریکا، تعداد اعدام ها و حکم های اعدام تازه به نسبت یک دهه پیش به شدت کاهش پیدا کرده است. ایلینوی شانزدهمین ایالتی بود که مجازات اعدام را ملغا کرد. در ایالت اُرگون تعلیق مجازات اعدام اعلام شد. و قربانیان جنایت های خشونت آمیزعلیه مجازات اعدام سخن گفتند.
سلیل شِتی گفت: « پیشرفت تدریجی را حتا می توانیم در میان تعداد کم کشورهایی که در سال 2011 اعدام می کردند، مشاهده کنیم. اینها گام های کوچکی بوده است، اما دیده شده که این اقدامات رو به رشد به پایان یافتن مجازات اعدام انجامیده است.»
«این مساله یک شبه انجام نخواهد شد، اما ما مصمم هستیم روزی را ببینیم که مجازات اعدام به تاریخ واگذار شده باشد.»
عفو بین الملل در تمام موارد بدون استثنا و صرفنظر از ماهیت جرم، ویژگی های مجرم و روش مورد استفاده یک کشور برای انجام اعدام، با مجازات اعدام مخالف است. مجازات اعدام حق زندگی را نقض می کند و نهایتِ مجازات های ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیزاست.
خلاصه وضعیت در مناطق
قاره امریکا
ایالات متحده امریکا یک بار دیگر تنها کشور اعدام کننده در قاره امریکا بود. در سال 2011، در مجموع 43 اعدام در 13 ایالت از 34 ایالت حافظ مجازات اعدام ثبت شد که به نسبت سال 2001 یک سوم کاهش نشان می داد، و 78 حکم اعدام تازه صادر شد که به نسبت 2001 نصف شده بود.
کارائیب
این منطقه بدون اعدام بود و تعداد کشورهایی که حکم اعدام تازه صادرمی کنند رو به کاهش است. تنها سه کشور گویا در مجموع شش حکم اعدام صادر کردند: گویان، سنت لوسیا و ترینیداد و توباگو.
آسیا ـ اقیانوسیه
نشانه های مثبتی در مورد تردید قرار دادن مجازات اعدام در سال 2011 در سراسر این منطقه آشکار بود. بدون در نظر گرفتن هزاران اعدام که گمان می رود در چین انجام شده است، حداقل 51 اعدام گویا در هفت کشور منطقه آسیا ـ اقیانوسیه انجام شد. گویا حداقل 833 حکم اعدام تازه در 18 کشور منطقه صادر شد. بخش اقیانوسیه این منطقه، به استثنای پنج حکم اعدام که در پاپائو گینه جدید صادر شد، بدون اعدام بود. هیچ مورد اعدام در سنگاپور و برای اولین بار ظرف 19 سال در ژاپن ثبت نشد. دولتمردان هر دو کشور در گذشته از مجازات اعدام به شدت حمایت کرده اند.
کشورهای جنوب صحرای افریقا
پیشرفت بزرگی در سال 2011 به دست آمد. بنین قانونی را برای پذیرش عهدنامه اصلی سازمان ملل با هدف الغای مجازات اعدام را به تصویب رسانید. سیرا لیون تعلیق رسمی اجرای اعدام را اعلام و نیجریه آن را تایید کرد. و کمیسیون بازنگری قانون اساسی در غنا الغای مجازات اعدام را توصیه کرد. حداقل22 اعدام در سه کشور جنوب صحرای افریقا انجام شد: سومالی، سودان و سودان جنوبی. تنها 14 کشور از 49 کشور این منطقه به عنوان مجری مجازات اعدام توصیف می شوند.
خاورمیانه و افریقای شمالی
حداقل 558 اعدام در هشت کشور قابل تایید بود. حداقل 750 حکم اعدام در سال 2011 در 15 کشور قابل تایید بود. خشونت ادامه دار در کشورهایی مثل لیبی، سوریه و یمن در سال 2011 گردآوری اطلاعات کافی در باره کاربر مجازات اعدام در منطقه را بسیار سخت کرد. هیچ اطلاعی در باره اعدام های قضایی در لیبی در دست نبود و گویا هیچ حکم اعدامی صادر نشد. در مقابل، اعدام های فراقضایی، شکنجه و بازداشت خودسرانه اغلب رخ می داد.
چهار کشور ـ عراق، ایران، عربستان سعودی و یمن ـ مسئول 99 درصد کل اعدام های ثبت شده در خاورمیانه و افریقای شمالی بودند.
دولتمردان در الجزایر، اردن، کویت، لبنان، مراکش/صحرای غربی و قطر حکم اعدام صادر کردند، اما به خودداری از انجام حکم اعدام ادامه دادند.
اروپا و آسیای مرکزی
بلاروس تنها کشور اروپا و اتحاد شوروی پیشین و، به جز ایالات متحده امریکا، تنها کشور سازمان امنیت و همکاری در اروپا (OSCE) است که در سال 2011 با اعدام دو مرد، مجازات اعدام را اجرا کرده است.
ـ پایان ـ
یادداشت برای سردبیران
کارشناسان مجازات اعدامِ عفو بین الملل آماده مصاحبه هستند.
برای اطلاعات بیشتر، درخواست نسخه ای از گزارش ممنوع از انتشارِ پیش از موعد و مطالب دیگر کمکی برای رسانه ها از جمله آمار و حقایق، طرح و گرافیک، مطالعات موردی و پویانمایی کوتاه با تام مک کِی در دفتر مطبوعات عفو بین الملل تماس بگیرید:
Tom Mackey
Amnesty International Press Office
+44 207 413 55 66 tom.mackey@amnesty.org @amnestypress
International Secretariat, Amnesty International, 1 Easton St., London WC1X 0DW, UK
www.amnesty.org
متن کامل گزارش عفو بین الملل (فارسی) (انگلیسی)متن کامل گزارش عفو بین الملل
****
عفو بین الملل: گزارش اعدام ۲۰۱۱
ایران
به جز چین، ایران تنها کشوری است که عفو بین الملل اعدام صدها نفر را در سال مورد تایید قرار می دهد. همچون سال های پیش، این سازمان معتقد است که تعداد زیادی قتل های قضایی دیگر انجام شده ولی رسما تایید نشده است. در سال 2011، ایران همچنین یکی از چند کشور معدود در جهان بود که به طور کلی روند رو به افزایشی را در استفاده از مجازات اعدام به نمایش گذاشت. عفو بین الملل در سال 2011 افزایش قابل توجهی را در اعدام ها ثبت کرد که از اواسط 2010 شروع شده بود. این افزایش بیشتر ناشی از تعداد بسیار بالای اعدام به اتهام جرایم مواد مخدر بود.
عفو بین الملل 360 اعدام را که قوه قضاییه یا رسانه های مجاز رسمی در داخل ایران تایید کرده بودند ثبت کرد. در میان این عده حداقل چهار زن و سه نفر افرادی بودند که در زمان ارتکاب جرایم اتهامی زیر 18 سال داشتند. اما، گمان می رود تعداد واقعی به مراتب بیشتر باشد. [i] بنا به اطلاعاتی که منابع معتبر در داخل و خارج از ایران ارایه کردند، در سال 2011، حداقل 274 اعدام دیگر انجام شد که رسما تایید نشد، از جمله 148اعدام در زندان وکیل آباد مشهد. این تعداد مجموع اعدام ها را به 634 مورد می رساند. حداقل 50 اعدام در انظار عمومی انجام شده است که تقریبا چهار برابر تعداد سال 2010 است، با وجود این که رییس پیشین قوه قضاییه در بخشنامه ای در سال 2008 اعلام کرده بود که اعدام در انظار عمومی نباید بدون اجازه وی انجام شود. [ii] صدور حداقل 156 حکم تازه اعدام رسما تایید شد، اما تعداد واقعی احتمالا خیلی بیشتر است.
دولتمردان اطلاعات دقیق و کامل در باره تعداد افراد محکوم به اعدام در ایران را منتشر نمی کنند و وضعیت قانونی بسیاری از افراد ماه ها و گاهی سال ها ناروشن می ماند. فقدانِ اطلاعات را نه تنها دسترسی محدود خانواده یا وکلا به شخص محکوم، بلکه تناقض بین اظهارات شاخه های مختلف حکومت، و نیز بین مسئولان محلی و مرکزی بدتر می کند. به نظرمی رسد در بعضی موارد شاید دولت به عمد، با مقاصد سیاسی و برای آزمایش کردن واکنش جامعه بین المللی، اغتشاش آفرینی کند.
گستره مجازات اعدام در ایران بسیار وسیع است. حداقل سه اعدام به خاطر «لواط» و یک اعدام به خاطر «اشاعه فساد روی زمین» و «ارتداد» از اسلام انجام شد. در یک مورد دیگر، یک کشیش مسیحی به نام یوسف ندرخانی به خاطر «ارتداد» به اعدام با دار محکوم شد. در پایان سال، نتیجه محاکمه هنوز روشن نبود. قانون تازه مبارزه با مواد مخدر در تاریخ 4 ژانویه 2011 به اجرا در آمد و کاربرد مجازات اعدام را گسترده تر کرد. درآخرین تغییرات برای قاچاق یا داشتن بیش از 30 گرم مواد روانگردان صنعتی غیرداروئی ، و برای استخدام یا به خدمت گرفتن دیگران برای ارتکاب جرایم تعیین شده در قانون، سازماندهی، مدیریت و پشتیبانی مالی یا سرمایه گذاری در فعالیتهای مذکور، در مواردی که مجازات عمل مجرمانه حبس ابد باشد، مجازات اعدام تعیین شده است. به طور کلی 17جرمی که در قانون تازه مجازاتشان اعدام است، مجازات الزامی اعدام را برای «سرکرده يا رئيس باند يا شبکه» مقرر می دارند، اگر چه تعریفی برای باند یا شبکه ارایه نشده است.
در صورت جمع زدن آمار منابع رسمی و غیررسمی، حداقل 488 نفر در سال 2011 به اتهام جرایم مواد مخدر اعدام شده اند؛ این تعداد بیش از سه چهارم جمع 634 نفر اعدامی رسمی و غیررسمی برای تمام جرایم درطول سال 2011 و افزایش تقریبا سه برابر در مقایسه با سال 2009 است که عفو بین الملل تعداد حداقل 166 اعدام برای جرایم مشابه مواد مخدر را ثبت کرد. اعضای گروه های حاشیه ای ـ شامل مردم تهی دست، اقلیت های قومی که از تبعیض رنج می برند، و افراد تبعه خارج به ویژه افغان ها ـ بیش از همه در خطر اعدام به اتهام جرایم مواد مخدر هستند. شاید در حدود 4000 افغان به خاطر جرایم مواد مخدر محکوم به اعدام باشند. کودکان محکوم به جرایم مواد مخدر نیز حکم اعدام دریافت کرده اند.
فعالان ایرانی اظهار نگرانی کرده اند که دولت ممکن است پوشش «جنگ با مواد مخدر» را برای اعدام مخالفان سیاسی به کار بگیرد.
در 2 ژانویه 2011، زهرا بهرامی، دارای تابعیت دوگانه ایرانی ـ هلندی، به اتهام مواد مخدر به اعدام محکوم و در 29 ژانویه ظاهرا در زندان اوین اعدام شد. او ماه ها در انزوای کامل در بازداشت بود و در این مدت گویا مورد محاکمه ناعادلانه قرار گرفته بود که پس از آن حق درخواست تجدید نظر هم نداشت. او در سال 1388 در پی تظاهراتی مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری 1388 دستگیر شده بود و در انتظار به پایان رسیدن محاکمه به خاطر اتهام های مربوط به تظاهرات و ارتباط مورد ادعا با یک گروه مخالف غیرقانونی بود. جنازه او به خانواده اش تحویل نشد و او را در جایی دوردست دفن کردند تا خانواده او نتوانند در مراسم دفن شرکت کنند.
محمد جنگلی، کمک راننده کامیون، 38 ساله، از اقلیت کوره سُنی پس از این که در کامیونی به رانندگی او در سال 2008 مواد مخدر یافت شد، در تاریخ 10 اکتبر 2011 اعدام شد. گویا او یک «اقرارنامه» را که وزارت اطلاعات تهیه کرده بود زیر شکنجه امضا کرده بود. دولتمردان به خانواده او در باره پرونده هیچ اطلاعی نداده بودند تا این که از زندان با آنها تماس گرفتند و گفتند او هشت ساعت بعد اعدام می شود و اگر مایل به دیدار با او هستند باید بلافاصله به زندان بروند. او تا زمان مرگ اظهار می کرد که نمی دانست در کامیون مواد مخدر وجود داشته است.
دولتمردان به اعدام زندانیان سیاسی و به کارگیری مجازات اعدام به عنوان ابزاری علیه اقلیت ها ادامه دادند.
حسین خضری، از اقلیت کُرد پس از محکومیت به محاربه به خاطر عضویت در حزب حیات آزاد کُردستان (پژاک) در تاریخ 15 ژانویه 2011 اعدام شد. او در ماه اکتبر 2010 در نامه ای از زندان ارومیه نوشت که پس از دستگیری شکنجه شده است. او ادعا کرد که شکنجه در بازداشتگاه های سپاه پاسداران در کرمانشاه و ارومیه در شمال غربی ایران و یک بازداشتگاه وزارت اطلاعات انجام گرفته و شامل روش های زیر بوده است: ضرب و شتم به مدت چند ساعت؛ تهدید علیه او و خانواده اش؛ لگد به آلت تناسلی او که باعث خونریزی و تورم به مدت 14 روز شده؛ لگد به ساق هایش که منجر به یک زخم 8 سانتی متری شد و در اواخر سال 2010 هنوز باز بود؛ و ضربه های شدید با باتون به تمام بدنش به مدت 49 روز که باعث کبودی و التهاب شده بود. او گفت پس از شکایت از این رفتار به مدت سه روز به بازداشتگاه وزارت اطلاعات منتقل شده و در باره شکایتش مورد بازجویی قرار گرفته، اما درخواستش برای تحقیق در باره شکایت رد شده است. زندانی سیاسی کُرد زینب جلالیان در دسامبر مطلع شد که حکم اعدام او کاهش یافته است.
در دوسال گذشته، اعدام هایی با انگیزه سیاسی در ارتباط با ناآرامی های پیرو انتخابات ریاست جمهوری 1388 انجام شده است. چندین اعدام به طور مشخص هر ژانویه انجام شده که به عنوان هشداری به معترضان مخالف در آستانه جشن های سالگشت انقلاب ایران در 11 فوریه [22 بهمن] به حساب می آید. در سه سال گذشته، دولتمردان بر تلاش هایشان برای محدود کردن آزادی بیان در رسانه های عمومی افزوده اند. قانون مربوط به جرایم سمعی و بصری سال 2008 که مجازات اعدام را مقرر می دارد، از سال 2011 به طور جدی ازجمله علیه اشخاص مرتبط با رسانه های منتقد دولت و مدیران فنی اینترنتی به اجرا در آمده است. این پیگردها به عنوان بخشی از استراتژی کلی دولت ایران برای سرکوب و خاموش کردن مخالفان از جمله در اینترنت و بستن خدمات پیامک، فیلترکردن وبگاه ها و مسدود کردن شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک، حمله الکترونیکی به وبگاه های منتقد دولت و حمله به روزنامه نگاران، وبلاگ نگاران و کارکنان صنعت سینما تلقی می شود.
غلامرضا خسروی سوادجانی، متهم به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران (س.م.خ.ا) در اواخر 2011 پس از مجرمیت به محاربه (دشمنی با خدا) در ارتباط با کمک به فرستنده تلویزیونی حامی س.م.خ.ا به نام سیمای آزادی، به اعدام محکوم شد. سه متهم دیگر به هواداری از س.م.خ.ا ـ علی صارمی، جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی ـ به همین دلیل در فاصله 26 دسامبر 2010 و 24 ژانویه 2011 اعدام شدند.
نگرانی از محاکمه های ناعادلانه، شامل نداشتن دسترسی به وکیل و فرایند واقعی تجدید نظر، زیاد بود. بعضی از متهمان پیش از شروع محاکمه وادار به «اعتراف» تلویزیونی شدند که باعث پیش داوری در باره بی گناهی آنها می شد. دسترسی به وکیل اغلب نفی می شود، به همین ترتیب دسترسی به کمک کنسولی در مورد متهمان خارجی، به ویژه در مورد افغان ها و دارندگان تابعیت دوگانه دریغ می گردد. فرصت متهمان برای درخواست تجدید نظر، طبق الزام حقوق بین المللی، به شدت محدود شده است. بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری، تجدید نظر در حکم محکومیت بیش از 10 سال زندان، قطع عضو یا اعدام به عهده دیوان عالی کشور است. در ارتباط با جرایم مواد مخدر که بر اساس قانون مبارزه با مواد مخدر تحت پیگرد قرار می گیرد، محکومان به اعدام اصلا حق درخواست تجدید نظر ندارند. براساس این قانون، حکم های اعدام باید به وسیله رییس دیوان عالی کشور یا دادستان کل تایید شود، اما گزارش ها حاکی است که تمام این گونه حکم ها به دادستان کل ارجاع می شود. برای محکومان امکان عفو مقام رهبری به توصیه کمیسیون عفو و بخشودگی وجود دارد. زندانیان، به ویژه زندانیانی که به دلایل سیاسی در زندان هستند، اغلب در مدت بازداشت پیش از محاکمه هفته ها، ماه ها یا گاهی حتا سال ها در سلول انفرادی می مانند. گزارش های معتبر زیادی از شکنجه و بدرفتاری های دیگر، بیشتر پیش از محاکمه و گاهی پس از محاکمه، بوده است. با وجود الزام قانون در ایران که وکلا باید 48 ساعت پیش از اعدام موکل خود ابلاغیه دریافت کنند، به خانواده ها و وکلای متهمان اغلب اطلاعی در باره انجام اعدام داده نمی شود. در بعضی موارد، اعضای خانواده گفته اند که برای دریافت جنازه خویشاوندانشان باید به دولتمردان ایران پول پرداخت می کردند.
اعدام اغلب به وسیله دار و گاهی در انظار عمومی با استفاده از جرثقیل های بزرگ ساختمانی انجام می شود. در ماه ژوئیه، شرکت جرثقیل ساختمانی تادانوی ژاپن اعلام کرد که به این دلیل فروش جرثقیل هایش به ایران را متوقف می کند. دولتمردان ایران مدعی هستند که قتل قضایی به شکل «تلافی» (قصاص) در مجازات به خاطر قتل، بر اساس اسلام در چارچوب مجازات اعدام قرار نمی گیرد و می گویند این موارد به حقوق خصوصی خانواده قربانیان مربوط است که قوه قضاییه نمی تواند رد کند.[iii] اما، این ادعا در حقوق بین المللی پذیرفته نیست، زیرا حکم اعدام را هنوز دولتمردان کشور صادر و اجرا می کنند. به علاوه، امکان پرداخت دیه ـ بخشش خانواده در مقابل جبران مالی ـ در همین زمینه شرط عفو دولتی را بر اساس حقوق بین المللی برآورده نمی سازد حتا اگر یک دادگاه دولتی این «عفو خصوصی» را بپذیرد و حکم اعدام را کاهش دهد.
بعضی از اعدام ها در خفا انجام می شود که معنای آن این است که رسما گزارش آنها منتشر نمی شود و خانواده اشخاص اعدامی و وکلای آنها اطلاع کافی از اعدام دریافت نمی کنند. به گفته فعالان محلی، خود زندانیان تنها چند ساعت پیشتر از کشته شدن خود مطلع می شوند. در تاریخ 21 دسامبر، آیت الله صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه، با قطعیت انجام اعدام مخفی را در ایران تکذیب کرد. گاهی در زندان ها، اعدام های دسته جمعی هم زمان در گروه های بین 20 تا 60 نفر انجام می شود. در زندان وکیل آباد، افراد را از تیرهای دراز در راهروهای زندان به دار می کشند. اعدام دسته جمعی در زندان های دیگر نیز انجام می شود.
در سال 2011، مثل 2010، ایران تنها کشوری در سطح جهان بود که هنوز مجرمان نوجوان را که در زمان ارتکاب جرم زیر 18 سال داشته اند، اعدام کرد. این اعدام ها در حقوق بین المللی به صراحت منع شده است. با وجود ادعای دولتمردان ایران که این اعدام ها دیگر انجام نمی شود،[iv] عفو بین الملل هنوز چنین اعدام هایی را ثبت می کند. اکثر مجرمان نوجوان که در ایران اعدام می شوند به خاطر قتل محکوم شده اند، اما بعضی از حکم های اعدام برای کودکان محکوم به خاطر جرایم مواد مخدر صادر می شود. بر اساس گزارش های رسمی، در آوریل دو مجرم نوجوان در شهر ساحلی بندر عباس در جنوب اعدام شدند. نفر سوم، علیرضا ملا سلطانی، در تاریخ 21 سپتامبر در میدان گلشهر کرج در نزدیکی تهران در جایی که یک مرد را با چاقو زده بود در انظار عمومی به دار آویخته شد. او ادعا کرد این کار را در دفاع از خود انجام داده است. دولتمردان ایران ادعا کردند که او بر اساس سالِ کوتاه تر قمری 18 سال داشته است. به علاوه، عفو بین الملل گزارش هایی در باره اعدام احتمالی چهار مجرم نوجوان دیگر دریافت کرد.
در نوامبر، دیوان عالی کشور ایران حکم اعدام شایان امیدی و یک بزرگسال را به خاطر قتل و سرقت صادر کرد. بنا به گزارش ها، شایان امیدی در اکتبر 2010 که مرتکب جرم شد 16 سال داشته است. در پایان سال 2011، عفو بین الملل فهرستی از 145 مجرم نوجوان محکوم به اعدام در ایران را گردآوری کرده بود که در سال 2008 شروع شد، گرچه دنبال کردن سرنوشت افراد درهمه موارد سخت است.
زنان تنها بخش کوچکی از کل تعداد افراد محکوم به اعدام و اعدامی را در ایران تشکیل می دهند. اکثر آنها به خاطر قتل محکوم می شوند، اما بعضی از زنان نیز پس از شرکت در قاچاق مواد مخدر در سطح خُرد برای تامین خانواده شان به اعدام محکوم می گردند. سه زن به نام های حوریه صباحی، لیلا حیاتی و رقیه خلجی، که همه دارای فرزندان وابسته به آنها بودند، به خاطر قاچاق مواد مخدر در مقیاس کوچک در سپتامبر 2011 اعدام شدند. حداقل 14 زن و مرد پس از محکومیت به خاطر«زنای محصنه» محکوم به اعدام به وسیله سنگسار هستند، گرچه از سال 2009 هیچ حکم سنگسار اجرا نشده است. سکینه محمدی آشتیانی در سراسر سال درخطر اعدام بود. او در سال 2006 به اتهام نقش خود در قتل شوهرش سنگسار و یک حکم زندان محکوم شده است. در دسامبر 2011، دولتمردان ایران گویا بحثی در باره اعدام او به وسیله دار به راه انداختند.
جنبش کوچک اما رو به رشد ایرانی، بیشتر شامل ایرانیان تبعیدی، در سال 2011 بیشتر به چشم می خورد. شرکت کنندگان در آن شامل مدافعان حقوق بشر و وکلای آنها هستند که مجبور شدند از ایران به کشورهای دیگر مثل ترکیه فرار کنند.
عفو بین الملل همچنین از مورد حداقل نُه وکیل مطلع است که در حال حاضر گویا به خاطر فعالیت دفاعی و فعالیت های حقوق بشری دیگر یا استفاده برحق از آزادی بیان خود در زندان به سر می برند. با وجود این، محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، در کنفرانسی در سازمان ملل در تاریخ 16 نوامبر 2011 اعلام کرد: «هیچ وکیلی به خاطر این که وکیل یا مدافعان حقوق بشر است در زندان به سر نمی برد.»
وکیل حقوق بشری عبدالفتاح سلطانی در تاریخ 10 سپتامبر 2011 دستگیر شد و در انتظار پایان محاکمه به اتهام «ارتباط با گروه های تروریستی»، «تبلیغ علیه نظام»، «تشکیل گروه غیرقانونی مخالف با نظام» [کانون مدافعان حقوق بشر] و «اجتماع و تبانی به قصد اخلال در امنیت کشور» در بازداشت به سر می برد. او با اتهام دیگری نیز در ارتباط با دریافت جایزه بین المللی حقوق بشر نورنبرگ در سال 2009 روبرو است که دولتمردان «جایزه غیرقانونی» نامیده اند، گرچه او از سفر به آلمان برای دریافت آن منع شد.
کاربرد مجازات اعدام در ایران از توجه زیادی در سازمان ملل برخوردار شده است. در فوریه، کمیسرعالی حقوق بشر سازمان ملل، گزارشگر ویژه برای اعدام های فراقضایی، فوری یا خودسرانه وگزارشگر ویژه برای استقلال قضات و وکلا در بیانیه های عمومی در باره افزایش شدید اعدام در ایران که در غیاب تضمین های رسمی بین المللی انجام می شود هشدار دادند. دبیرکل سازمان ملل در سراسر سال به جلب توجه ویژه به تعداد رو به افزایش موارد اتهام محاربه (دشمنی با خدا) با مجازات اعدام علیه زندانیان سیاسی ادامه داد. [v] بر اساس قانون در ایران، محاربه در ارتباط با استفاده از خشونت مسلحانه است. اما، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، ناظران ویژه سازمان ملل و دیگر کارشناسان مستقل بارها ماهیت مساله آفرین و خودسرانه این گونه اتهام ها را مورد سوال قرار داده اند. گزارشگر ویژه حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، در گزارش خود به مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر، نگرانی ویژه خود را از اعدام های دسته جمعی مخفی در داخل زندان ها و نیز اعدام در انظار عمومی ابرازکرد. [vi] گزارشگر ویژه شکنجه و مجازات ها و رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز در ماه سپتامبر در فراخوانی عمومی به دولت ایران برای اعلام تعلیق فوری مجازات اعدام به ویژه در مورد جرایم مواد مخدر و مجرمان نوجوان به همکاران خود پیوست. کمیته حقوق بشر، در ملاحظات پایانی خود در نوامبر 2011 بر گزارش کشوری ایران، نگرانی خود را از موارد زیر ابراز کرد: خطر آزار و تعقیب، مجازاتهای ظالمانه و حتا مجازات اعدام برای هم جنس گرایان زن و مرد، دوجنس گرایان، و دگرجنس گونه ها؛ دامنهی گسترده جرایم اغلب مبهمی که به اجرای مجازات اعدام میانجامد؛ تداوم اجرای مجازات اعدام در انظار عمومی، و سنگسار به عنوان شیوهی اعدام. کمیته همچنین با نگرانی تعداد زیاد اعدامهای دولتی در مناطق اقلیت نشین، تداوم اعدام کودکان و صدور حکم اعدام برای کودکان، و الزام مادهی 225 لایحه قانون مجازات به صدور حکم اعدام برای مردان محکوم به ارتداد را مورد ملاحظه قرار داد. [vii]
[i]در بعضی موارد، مسئولان قضایی آمار اعدام ها و حکم های اعدام را بر اساس سال شمسسی اعلام می کنند که در مارس 2010 یا مارس 2011 شروع شده است. از آنجا که همیشه امکان برقراری ارتباط دقیق این اعدام ها به دوره ژانویه ـ دسامبر وجود ندارد، این ارقام از این آمار حذف شده است.
[ii]عفو بین الملل شش اعدام دیگر در انظار عمومی از طریق منابع غیررسمی ثبت کرده، که جمع کل را به 56 مورد می رساند.
[iii]گزارش میان دوره ای دبیر کل به شورای حقوق بشر در باره وضعیت حقوق بشر در ایران، 14 مارس 2011، سند سازمان ملل A/HRC/16/75 به تاریخ 14 مارس 2011، بند 15
[iv] عفو بین الملل، «معتاد به مرگ: اعدام به اتهام جرایم مواد مخدر در ایران»،MDE 13/090/2011، دسامبر 2011
[v]گزارش میان دوره ای دبیر کل به شورای حقوق بشر در باره وضعیت حقوق بشر در ایران، 14 مارس 2011، سند سازمان ملل A/HRC/16/75 ، گزارش دبیر کل به مجمع عمومی سازمان ملل، وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، 15 سپتامبر 2011، سند سازمان ملل A/66/361، بند 13
[vi]گزارشگر ویژه حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران: وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، سند سازمان ملل A/66/374 به تاریخ 23 سپتامبر 2011، بندهای 72ـ69
[vii] ملاحظات پایانی: ایران، کمیته حقوق بشر، اجلاس 103، 17 اکتبر ـ 4 نوامبر 2011، بندهای 10، 13ـ12، 23
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر