شورش علیه آن «پیامها» برحق است!
کریم قصیم
کریم قصیم
پس از مشاهده فهرست کابینه حس روحانی و به ویژه نام پورمحمدی ، به عنوان وزیر «وزیردادگستری» به یاد پیامهای آقای رجوی به رفسنجانی و خامنه ای افتادم و حمایت و دفاع آقای سامع از آن نصیحت نامه ها. بی فایدگی سیاسی و خسران بزرگ حیثیتی « پند نویسی به شیطان» اکنون بیشتر آشکار شده است. با گذشتن تصاویراعضای پیشنهادی کابینه و نوشتن دوسطر، پرسشی را در صفحه فیسبوکم گذاشتم . یکی از افراد مبارز عضو گروه (آقای امیرابراهیمی) با خواندن پرسش من عصبانی شد و توهینی کرد... که من امروزصبح(چهارشنبه 7 اوت) آن را خواندم و یادداشت زیررا آن پایش گذاشتم. این مکاتبه فیسبوکی به خواندش می ارزد.
[ تصویر: اعضای کابینه آخوند روحانی- عناصراصلی جنگ، سرکوب، ترور وفساد]
Karim Ghassim به بینید آن کف و دفی که با پیامهای چاره جویانه آقای رجوی به خامنه ای و رفسنجانی پا گرفت و با بازارگرمی آقای سامع تحت عنوان «ولایت مشروطه فقیه» ادامه یافت به کجا کشید؟
Amir Ebrahimi شما یا سیاست نمیدانید یا دیگران را ابله فرض کرده اید جناب قصیم ؟!!!لابد انتظار داشتید با پیام های فعالان سیاسی به سران حکومت ماهیت آن را تعویض کنید ؟؟ یا تغییرات اساسی در رفتارشان ایجاد شود ؟؟ همان بهتر که در موضع مخالف و منتقد ما باشید تا حامی و همراه ....زیرا تعادل ندارید .
آقای ابراهیمی،لطفا جانب ادب را مراعات کنید. فراموش نفرمایید «بیانیه ملی ایرانیان» -که احتمالا خود شما هم آن را امضاء کرده اید - خواهان سرنگونی رژیم با تمام دسته بند یهای درونی آنست. آقای رجوی در پیامهای خود برای خامنه ای و نظام فاشیسم اسلامی چاره جویی کردند .... رفسنجانی را به عنوان کاندید مطلوب توصیه فرمودند! .... به رفسنجانی پیام دادند که "نترسد" و .... و ....
شما مثل این که حواستان نیست چنین توصیه هایی مفهوم سرنگونی ندارند بلکه معنای سازگاری با رژیم می دهند. وانگهی شما نمی توانید انکار کنید که مبتکر تز ولایت مشروطه فقیه همان سعید حجاریان بوده که الان هم اعلام نموده مایلست دندانه «کلید» دست روحانی شود! آقای ابراهیمی شما فرد مبارزی بوده و هستید چرا مایلید اشتباهات وخیم آقای رجوی را پرده پوشی و آن پیامها را سمبلساری کنید؟ دیدن خطا و اقرار به اشتباه عیب نیست، عصبانی نشوید. از آن رفیقتان که بلافاصله به حمایت از پیامهای توصیه برخاست، بپرسید در کدام بحث شورایی سیاست «سلام کردن» به مسئولان قتل عامهای این 35 ساله مجاهدین (فدایی و دیگر مبارزین) تصویب شده یا حتی پیشاپیش بحث شده بود؟
تاکی شورا بایست نسبت به اعمال خطا و سرخود مسئول شوراسکوت کند یا بدتر - مثل آقای سامع - خود را «چریک فدایی خلق» بنامد و لی همزمان از پیام «سلام و انذار» به سران فاشیسم اسلامی/ و مسئولان قتل مجاهدان و فداییان و ... دفاع کند؟ ....
آیا سرسپردن به خودرأیی و اعمال "حقیر" آقای رجوی رویه «چریک فدایی خلق» بوده و هست؟ اینست تعادلی که مطلوب شماست؟ با وجدان خود خلوت کنید : آیا سلام و توصیه مسئول شورا و «فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی» به هیتلر اسلامی - آنهم از موضع "حقیر" - به معنای تعادل در رفتارست؟ به ندای درونتان و روح مبارزه جویانه خودتان و سنت حماسی چریکهای فدایی خلق مراجعه کنید، آیا سامع نباید اندیشناک لکه دارشدن حیثیت تاریخی عنصر فدایی خلق باشد؟ نباید از چنین حقارتی در مقابل سران رژیم خشمگین می شد و صدای اعتراض بلند می کرد؟ آیا وجداناٌ شما حاضرید مسئول شورای ملی مقاومت در مقابل سران جباریّت اسلامی اعلام "حقیر" بودن کند؟ شما موضع حقارت «فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی» را در مقابل دشمنان ضد بشری مردم ایران و منطقه می پذیرید؟
در خلوت خود پاسخ این پرسشهای وجدانی را می یابید. آن وقت متوجه می شوید کی تعادل داشته.... پی می برید که اتفاقا تعادل درونی و انسانی است که عنصر انقلابی را به شورش علیه این رفتارهای حقیرانه / در مقابل ظالمان مسلم زمان/ وامی دارد... شورشی که در قالب یک استعفای برحق ، اصولی و محترمانه صورت گرفت و صدای اعتراض کسانی را نیز بلند به گوش افکار عمومی رساند که در خلوت ترسیده خویش همین اعتراض را داشتند و دارند و به ما نیز بارها گفته اند، ولی متأسفانه امکان و شهامت بیانش را پیدا نکردند.... آقای ابراهیمی ، تعادل روانی در مقابل خودکامگی و تحمیل حقارت به جمع ، همیشه در سرکشی و اعتراض متبلور می شود نه در کرنش و ماستمالی و ....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر