۱۳۹۲ شهریور ۱۳, چهارشنبه

درخواست مادر ستار بهشتی از حسین رونقی ملکی برای پایان دادن به اعتصاب غذای اعتراضی اش


ronagho-maleki-gohar-eshghi-zoleykha-mosavi-sattar-beheshti-sahamnews
حسین رونقی ملکی نیز در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ در ۲۲ آذرماه همان سال بازداشت و به اتهامات تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به رییس دولت به ۱۵ سال حبس محکوم شد. کلیه های او در دوران بازجویی دچار آسیب شدید شد و تا به حال چند بار تحت عمل جراحی و مراقبت های ویژه پزشکی قرار گرفته است. این زندانی سیاسی از تاریخ ۱۸ مرداد ماه به دلیل بی توجهی مسولان به وضعیت کلیه اش و عدم انتقال او به بیمارستان برای درمان دست به اعتصاب غذا زده است. یک هفته پس از آغاز اعتصاب غذا و بی توجهی مسئولان قضایی به این اعتراض مادر وی، زلیخا موسوی، نیز دست به اعتصاب غذا در خانه زده است.
روز گذشته حسین رونقی ملکی در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی از وی خواسته بود تا به وضعیت وی در زندان رسیدگی نماید.
مادر این زندانی سیاسی نیز از هفته گذشته در حمایت از فرزندش دست به اعتصاب غذا زده است.
سید حسین رونقی ملکی در نامه روز گذشته خود به آیت الله خامنه ای ضمن شکایت از وضعیت موجود که به گفته وی بی تدبیری برخی مسئولان عامل آن است و با توجه به اصرار بازجویان اطلاعات سپاه و دادستانی تهران بر نگهداری وی در زندان، اعلام کرده که مسئولیت هر اتفاقی برای سلامت و جان من و مادر رنج کشیده‌ام با مسئولان جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران، بازجویان اطلاعات سپاه، قوه قضاییه، دادستانی تهران و سازمان زندان هاست.
متن کامل نامه درخواست مادر ستار بهشتی از حسین رونقی ملکی برای پایان دادن به اعتصاب غذای خود و مادرش به شرح زیر است:
بسمه تعالی
حسین عزیزم !
باور دارم که راهی جز اعتصاب غذا برای رسیدن به هدفت نمانده، میدانم و آگاهم که حق “ستاندنی” ست و نه “دادنی”. اما فرزندان این مرز و بوم که دل در گرو مام میهن دارند، از منظر سواران بر اریکه قدرت و ثروت و بی تقوایی، “جاهل و منافق و فتنه گر و دشمن” پنداشته می شوند ،حال آنکه جهل، سراپای وجود مدعیان را گرفته است.
حسین جان !
همه می دانند خانواده ما سیاسی نیستند، اما یکی از مزایای این حکومت آنست که اگر “درد دلت” را با دیگران در میان بگذاری ، فورا “برچسب سیاسی” میخوری ، حاشا که اگر این انگ ها ما را از بیان حقایق باز دارد.
حسین عزیز !
تنها خواسته من بعنوان مادری داغدیده، این است که بدون درنگ پس از شنیدن درخواست من، اعتصاب غذایت را بشکنی. چرا که می دانم از دست دادن فرزند برای مادر، بسیار سهمگین و سنگین است و نیک می دانم آنانی که دل در گرو این آب و خاک ندارند، از شهادت تک تک فرزندان میهن پرست و آزادیخواه نه تنها غمگین نمی شوند، بلکه خوشحال نیز خواهند شد و به این می اندیشند که غل و زنجیر رها شده از شهادت آن عزیز را، بر دست و پای جوان دیگری خواهند بست.
فرزندم !
درخواست این مادر داغدیده را بشنو و اعتصابت را پایان ده !
چرا که رفتار خشونت طلبان، اگر مورد قبول “ساکتین” حکومت اسلامی نباشد، به آن نیز اعتراضی نخواهند کرد.
اینک انتظار می کشم که خبر شکست اعتصاب غذای تو و مادر مهربانت را بشنوم.
گوهر عشقی – یازدهم شهریور ۱۳۹۲

هیچ نظری موجود نیست: