- ,اوا جازيويچ, (Ewa Jasiewicz) يک روزنامه نگار خانم و فعال حقوق بشر اروپايی است
.
وی از معدود روزنامه نگاران بين المللی حاضر در غزه محسوب می شود. ,اوا, در حال حاضر هماهنگ کننده ,جنبش غزه آزاد, است؛ گروهی متشکل از فعالان صلح مستقر در آمريکا که هدف آن شکستن محاصره غزه است. وی مشاهدات خود از حملات وحشيانه اسرائيل به نوار غزه در طول هفته گذشته را در روزنامه انگليسی گاردين به رشته تحرير درآورده که در ذيل می آيد: يک شنبه در اولين روز از حملات اسرائيل بيش از 230 نفر در عرض 24 ساعت قتل عام شدند. من و دوستم، محمد، امروز به سمت شهر بيت لاحيا در شمال نوار غزه حرکت کرديم تا شب را نزد خانواده يک فعال حقوق بشر محلی سپری کنيم. در اواسط راه از شليک يک موشک اسرائيلی شوکه شديم، از جا پريديم و تصميم گرفتيم تا از يک کارخانه رنگ در منطقه جباليا که بر اثر اصابت موشک در حال سوختن بود فيلم تهيه کنيم. هيچ کس در اين حادثه مجروح نشده بود. زمانی که از مهلکه گريختيم يک موشک ديگر، اين بار در پشت سر ما به يک کارخانه فولاد اصابت کرد. مردم فرياد می زدند: ,فی شهيد، فی شهيد,، به اين معنا که يک نفر شهيد شده است، اما ما کسی را مشاهده نکرديم. اتومبيل ما تنها خودروی عبوری در جاده بود. راننده به ما گفت: ,ترس و وحشت بر خيابان ها سايه افکنده است، هيچ کس تمايل ندارد از خانه اش بيرون بيايد., در شهر بيت لاحيا، دوست ما اعلاميه هايی را که از هواپيماهای اسرائيلی پخش شده بود، نشانمان داد. در اين اعلاميه ها با دستخط خوانا نوشته شده بود: ,نيروهای دفاعی اسرائيل مشغول انجام وظيفه عليه عاملان عمليات تروريستی (حماس) هستند... ما همه سعی خود را می کنيم که هيچگونه خسارت يا جراحتی را به غيرنظامی ها تحميل نکنيم,. دوستمان که فعال حقوق بشر است ما را به پشت بام خانه خود برد و اهداف احتمالی حملات اسرائيل را نشان داد. اينجا يک مسجد وابسته به حماس، يک پاسگاه محلی پليس و کاخی وجود دارد که زمانی محل رفت و آمد اعضای شاخه نظامی حماس بود. صدای تانک ها در امتداد نوار مرزي، حملات آپاچی ها به جباليا، بمباران ناوهای جنگی اسرائيل عليه ساحل غزه و حملات جنگنده های F16 به دانشگاه اسلامی غزه آرامش شب را از ما گرفته بود. يکی از دوستانم که عضو نيروهای داوطلب پزشکی است از جباليا تلفن کرد و گفت: ,آنها مسجد ايمان آجين را بمباران کرده اند، ما پنج دختر کوچک را از زير آوار بيرون آورده ايم که هر پنج نفر شهيد شده اند., دوشنبه به منطقه جباليا رفتيم. حملات متعدد اسرائيل يک مسجد و خانه مجاورش را با خاک يکسان کرده است. اعضای خانواده ای که فرزندان دختر خود را در اين حادثه از دست داده اند در مقابل اين مسجد تخريب شده به سوگواری نشسته اند. اصلاً و ابداً امکان دلداری به پدر دختران شهيد وجود نداشت. وی رهبران عرب و آمريکا را لعن و نفرين می کرد و می گفت: ,آنها خوابيده اند، آنها خوابيده اند و اسرائيلی ها خانه ما را بمباران کردند، جهان، مرده است. جهان، مرده است, سه شنبه ديروز دانشگاه اسلامی غزه، جايی که محل تحصيل دانشجويان از همه مذاهب، اقوام و مليت هاست، بمباران شد. برای مشاهده خسارت ها عازم اين محل شدم و از حجم خسارات وارده شوکه شدم. يک هفته قبل بود که درباره ژورناليسم و روزنامه نگاری در اين دانشگاه سخنرانی کرده بودم. هم اکنون ساختمان علوم، مهندسی و فناوری تخريب شده، کتاب های درسی پاره و روی زمين پخش و پلا شده، تجهيزات رايانه و ... همگی منهدم شده است. چهارشنبه صبح چهارشنبه مشغول بررسی آخرين خسارات وارده شديم. سقف، ديوارها، اثاثيه و کف خانه خانواده النعيم - که پنج شهيد دختر داده بودند - براثر فروريزی آوار ويران شده بود. در حالی که مشغول صحبت با اعضای خانواده و فيلم برداری از خرابی ها بوديم صدای ناهنجار قطعات شکسته به گوش می رسيد. عازم بيمارستان بيت حانون شديم. مردم سراسيمه و پريشان بودند و جمعيت عظيمی جمع شده بود. انتظار داشتم يک آمبولانس را مشاهده کنم که به سرعت جلوی بيمارستان می پيچد اما به جای آن يک گاری با الاغ ديدم که سه کودک و دو تن از بستگان شان را حمل می کرد. ,حيا,، 12 ساله، کشته شده بود، بدن سوخته وی سريعاً با يک ملافه سفيدرنگ پوشانده شد. ,لاما,، چهار ساله، نيز مقابل چشمان ما فوت کرد. ,اسماعيل,، 9 ساله، زنده بود. دکترها گفتند: ,تصور می کنيم حال اين پسربچه خوب شود. بايد از پاهای وی عکسبرداری کنيم, (اسماعيل صبح پنج شنبه فوت کرد). ساعاتی بعد عازم دفتر شبکه خبری رامتان (Ramattan News) � شبکه تازه تاسيس فلسطينی ها برای مقابله با شبکه الجزيره � شدم. شب را آنجا سپری کردم. خبرنگاران رامتان همگی محلی هستند، آنها فاقد لباس های ضدگلوله يا کلاه ايمنی هستند اما تعدادی از بهترين تصاوير و فيلم ها در اختيار دارند. مدير ,بخش غزه, در اين کانال خبری گفت: آنها نگرانند هر لحظه هدف حملات اسرائيل قرار بگيرند. انتشار شايعاتی درباره احتمال حمله اسرائيل، همه خبرنگاران را وادار به ترک ادارات خود کرده به نحوی که دوربين ها و رايانه هايشان را به يک خانه امن منتقل کرده اند. نزديک به سه ماه است که محموله ای حاوی نوارها، قطعات يدکي، تجهيزات ماهواره ای و تصويربرداری شبکه رامتان در مرز توقيف شده و اکنون مشخص نيست اين شبکه به چه طريقی تصاوير حملات اسرائيل را به طور زنده پخش می کند پنج شنبه از گوشه و کنار شنيديم روز گذشته دو بهيار که در تلاش برای تخليه تعدادی از مبارزان فلسطينی در جباليا بودند براثر اصابت موشک کشته و مجروح شده اند. ,محمد ابو حصيرا,، 24 ساله، در دم جان باخت و يک بهيار 35 ساله را نيز در بيمارستان کمال آدوين از نزديک ملاقات کردم. وی از چند نقطه بدنش آسيب ديده بود. او بی تاب و بی قرار بود، سرش باندپيچی شده و مايع مغزي، بالش پشت سرش را مرطوب کرده بود. وی اندکی بعد فوت کرد. من و علي، يک فعال حقوق بشر فلسطيني، تلاش کرديم صحنه اين حادثه را از نزديک تماشا کنيم اما موفق نشديم. علي، من را به خانه اش در حوالی جباليا برد. خانه وی فاقد پنجره بود و همه اعضای خانواده 12 نفره اش در کنار هم در يک اتاق خوابيده بودند. ,صالح, پسر سه ساله وی شجاع و نترس به نظر می رسيد. اصابت موشک به خيابانی در بيت حانون منجر به آسيب ديدگی 16 نفر از جمله ده کودک شده بود. بيمارستان بيت حانون مملو از کودکان وحشت زده و خون آلود بود. يک پسربچه توسط دو تن از بستگانش آورده شده بود. ای کاش حال وی خوب شود. يکی از بستگان کودک می گفت: ,مشاهده می کنيد که چگونه کودکان در اين سن و سال با موشک آشنا می شوند. آنها به محض آنکه بزرگ شوند همين موشک ها را به سمت دشمن خواهند فرستاد., در بيمارستان همه صحبت ها حول و حوش يک تجاوز زمينی احتمالی به غزه است. جمعه با گذشت يک هفته از آغاز حملات، هواپيماهای مراقبت همچنان بالای سر ما در پروازند. هر شب بيشتر نقاط غزه در خاموشی کامل فرو می رود. گاز، در دسترس قرار ندارد. مردم بر روی اجاق های گلی و سفالی دست ساز و با استفاده از چوب و نفت سفيد آشپزی می کنند، مواد خوراکی به ويژه نان، کمياب شده است. با گشتن در اينجا، هم نشينی با خانواده ها و مشاهده اين مصائب احساس می کنم که جزئی از آوارگان هستم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر