بهار است! زمینِ فرومرده به دمِ سردِ زمستان بار دیگر از نفسِ گرمِ بهار باغ و راغ را چراغان كرده است. بردمیدن سبزه، عطر گُل و نسرین، و شمیم شكوفههای رنگ در رنگ، نوید كوچِ زمستان و بازآمدنِ جان به رگهای فِسردهی زندگی میدهد. رفتنِ سیاهی و كهنگی، و آمدنِ روشنایی و نوشكفتگی، حكمِ طبیعت و خواستِ بیچونوچرای آدمی است.
در سال كهنه، اگرچه در پی اعلام نتایج انتخابات خردادماه و سرریز انبوه مردم معترض به خیابانها موج سركوب و شكنجه و زندان ابعادی باورنكردنی به خود گرفت، زندانها و سیاهچالها و بیغولههای بینامونشان انباشته از جوانانی شد كه خواستی جز آزادی و پاسِ كرامت انسانی نداشتند، مادران سوگوار را به زنجیر كشیدند، سانسور كتاب، رسانهها و ضربوشتم و بازداشت روزنامهنگاران و فعالان سیاسی و اجتماعی رفتاری روزمره شد، احكام اعدام را پشت سر هم و با شتاب به اجرا گذاشتند، به هر وسیلهی ممكن متوسل شدند تا جریان آزاد اطلاعات و اخبار را مختل و متوقف كنند... و باز اگرچه هزاران زندانی آزاردیده دور از خانه و خانوادهی خود در ضدانسانیترین شرایط به سر میبرند، و در پایان سال شمار بیشتری از خانوادهها تحویلِ سال را در پای دیوارهای زندان سر خواهند كرد، اما... سالی كه گذشت، سال شكفتنِ امید نیز بود؛ سال خودآگاهی مردمی كه از تبعیض و نابرابری، مردمستیزی و آزادیكُشی به جان آمدند و در طلب آزادی و برابری جانانه بر حق خود پای فشردند.
بهار است! امید است كه در كشاكشِ نیروهای تاریكی و سردی با میلِ سركش به زندگی و جوشش و روشنی، «زمستانِ نارضایی ما در پرتو پیكار آزادگانْ بهاری باشكوه گردد».
نوروز بر تمامی مردم خجسته باد!
كانون نویسندگان ایران
۲۶ اسفند ۱۳۸۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر