27فروردين.
وضعيت به اصطلاح ندامتگاه مرکزی کرج توسط يكى از زندانيانى كه به تازگى آزاد شده است به اينصورت گزارش شده است:
“ در يك كلام در اين زندان با زندانيان همانند حيوان برخورد مى شود, کله گنده های زندانی به عنوان وکيل بند وظيفه تحقير ديگر زندانيان را به عهده دارند و اتاقهايشان از ديگر زندانيان جدا و تميز است, اما در اتاقهای ديگر که دوازده تخت دارد هميشه حدود بيست زندانى در يك اتاق هستند و شپش و بيماری های گوناگون از جمله ايدز و هپاتيت بسيار شايع است...
روزانه دو عدد نان جيره ميدهند و غذای آنجا به هيچ عنوان قابل استفاده نيست.
زندانيانی که وضع مالی خوبی دارند که اکثرا از مواد فروشان داخل زندان هستند, آنها غذای خود را از بوفه بند که اجناس را تا چند برابر قيمت عرضه ميکنند تهيه ميکنند و بقيه هميشه با گرسنگی دست به گريبانند .
اين مواد فروشان که در حقيقت فروشنده مواد زندانبانان هستند روش منحصر به فردی برای کار خود دارند آنها به هر زندانی شماره حسابی ميدهند و خانواده زندانی در بيرون پول را واريز ميکنند و در زندان جنس تحويل زندانی ميشود, اگر کسی خارج از اين سيستم مواد وارد کند همين فروشندگان او را به اصطلاح به بالای درخت ميبرند چون اين افراد مواد را به صورت انباری وارد ميکنند , تنبيه به اين صورت است كه در اتاقی زندانی را بالای يک توری مشبک ميبندند و او را وادار به نوشيدن مقدار زيادی روغن کرچک ميکنند و وادارش ميکنند که داخل مدفوع خود را وارسی واگر موادی بود تحويل آنها دهد .
ضمنا در آنجا آب شرب آب چاه است که بسيار آلوده است وکسانی که مدت زيادی مجبور به اقامت در اين زندان هستند از انواع بيماريهای کليوی و ميکروبی
رنج ميبرند, در اتاقها و حتی حياط شپش موج ميزند و شبها به راحتى شپش ها ديده ميشو د .
آب حمام در ساعت خاصی از4 تا 530, گرم است و بقيه ساعات بايد با آب سرد حمام کرد و تازه وقت اول صبح مخصوص وکيل بند ونوچه هايش است ساعت آب گرم به ساير زندانيان هيچ وقت نمى رسد.
بخواهم همه حرفهايم را دريك جمله بگويم , بودن درطويله صد شرافت به بودن در آنجا دارد , به ما به چشم حيوان نگاه ميكردند وباهما ن ديد هم با ما تنظيم ميكردند . براى آدم چيزى باقى نميماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر