هرکـــه او دعوی مستی میــکند
آشــــکارا بت پرستــی میــــکند
. . . .
هرکه از خاک درش رفعت نیافت
لاجـرم سـر ســوی پستی میکـند
(عراقی)
بخش نهم
محمد حسیبی
اولین بخش: درفروردین ماه ۱۳۹۰ و این بخش در ۲۸ مرداد ۱۳۹۰ منتشر شد
چون عمــر تبه کــردم چندانکه نگه کــردم
در کنـــج خـراباتــی افتــــاده خــــراب اولی
چون مصلحت اندیشی دور است ز درویشی
هــم سینه پـر از آتش هـم دیـده پـرآب اولی
در این بخش به مناسبت سالگرد پنجاه و هشتمین سال کودتای ننگین سیا(CIA)، اینتلیجنس سرویس بریتانیا، آیت الله کاشانی، دربار فاسد پهلوی، و جمعی از الوات و فواحش جنوب شهر تهران علیه مصدق بزرگ و دولت قانونی و دموکراتیک وی مطلب زیر به هم میهنان، خصوصا جوانان پرشور میهن و جنبش افتخار آمیزشان علیه استعمار و استبداد تقدیم می گردد:
از فردای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نه تنها مدارک و اسناد غیرقابل کتمان، بلکه کردار خمینی و دیگر آیت الله های حاکم بر ایران کنونی نشان داد که امریکا و انگلیس محال بود بتوانند آن کودتای خانمان برانداز را بدون خیانتی که آیت الله ابوالقاسم کاشانی به ملت بزرگ ایران کرد به ثمر برسانند. باز نویسی تمامی آن مدارک و اسناد در این کوتاه نوشتار ممکن نیست، اما انتشار نامه ای از زنده یاد مهندس کاظم حسیبی(عموزاده این نگارنده که بمناسبت شناخت فامیلی کوچکترین شکی در صداقت و شرافت او در مبارزه برای دسترسی به استقلال ایران به عنوان کلید رسیدن به آزادی و عدالت اجتماعی نداشته و ندارم) که یک مسلمان دو آتشه و معتقد به اصول اسلام و در عین حال در صداقت و راستی و درستی کم نظیر بود می تواند در رابطه با خیانت بزرگی که آیت الله کاشانی به نسل های بعدی در ایران کرد و در حقیقت پایه های روی کار آمدن نظام حکومت اسلامی را محکم کرد بس گویا باشد.
مهندس کاظم حسیبی بعد از آن کودتای ننگین، دو نامه به آیت الله کاشانی نوشته است. دستگاه دروغ پراکنی و تبلیغاتی نظام ولایت مطلقه فقیه، از مجموعه این دو نامه و تغییراتی که در آن ها داده است دست به سوء تفسیر و تعبیری از این دو نامه زده است که باعث رسوائی بیش از پیش این نظام و آیت الله کاشانی خواهد بود. اولا می گوید که این نامه را (نامه اول)، مهندس کاظم حسیبی هیچگاه برای آیت الله کاشانی نفرستاده است!، بلکه نامه دوم خود را بجای آن ارسال نموده؛
اما، از آنجا که تار و پود و تاریخچه نظام حکومتی ولایت مطلقه فقیه از آغاز تا کنون با دروغ و حیله و نیرنگ درهم آمیخته، و از سوی دیگر از آنجا که گفتار و کردار آیت الله کاشانی پس از آن کودتا نیز نزد همگان آشکار است مگر ممکن است کسی بتواند برای تعبیر و تفسیرهای دروغین دستگاه تبلیغاتی شاگرد و جانشیین وی یعنی خمینی ارزش و اعتباری قائل شد؟. بنابراین در اینجا ابتدا، عین نامه اول زنده یاد مهندس کاظم حسیبی را که دستگاه تبلیغاتی نظام ولایت فقیه اجبارا منتشر کرده و گفته است که این نامه هیچگاه برای آیت الله کاشانی فرستاده نشده درج می کنیم، ما حتا چنین فرض می کنیم که مهندس کاظم حسیبی این نامه را برای کاشانی هم نفرستاده باشد، اما خوشبختانه دستگاه دروغ پردازی اطلاعات و تبلیغات ولایت مطلقه فقیه نوشته شدن این نامه توسط مهندس کاظم حسیبی را نتوانسته است کتمان کند. اهمیت موضوع در این است که مهندس کاظم حسیبی در آن نامه با وجود براینکه هنوز مدارک همکاری نزدیک کاشانی با سازمان سیا (CIA) و دریافت کیسه های دلار از نماینده این سازمان در تهران را نشنیده و ندیده و اطلاعی از آن ها نداشته است اینگونه که در زیر می بینیم با کاشانی سخن گفته است! وای به حالی که وی زنده مانده بود و مدارک سرسپردگی کاشانی به سیاستمداران آمریکا را با چشم خود می دید و با گوش خود می شنید. ایکاش زنده مانده بود و کتاب رابرت دریفوس (بازی شیطان) را می خواند و خود از زبان او می شنید که آن اولین مأمور جوان سیا (CIA) در ایران به نقاشی نیز علاقمند بود و یک روز پس از تحویل دادن چند کیسه دلار به کاشانی از او تقاضا کرده بود تا مدتی بدون حرکت بنشیند که بتواند صورتش را روی ورقه کاغذ بزرگی که با خود آورده بود نقاشی کند!. (آن پورتره چنان که آقای رابرت دریفوس به این نگارنده گفت هم اکنون نزد خانواده آن مأمور سیا CIA در ایالت ویرجینیا موجود است). . . . و حالا به نامه اول مهندس کاظم حسیبی به کاشانی توجه می کنیم:
نامـه اول مهندس کاظـم حسیبی
به شرافت فاطمه زهرا قسم، با تحمّل و تأمّل نامه را بخوانید.
حضور محترم آیت الله کاشانی
امیدوارم که خدای بزرگ توفیق خدمت گزاری به همه ی مدعیان خدمت به خلق عنایت فرماید و بنده را نیز توفیق دهد که در زمره ی خدمت گزاران باقی بمانم. علت تصــدیع بنــده این است که فعــلا کــه از ظلــم دوستان و هم داستان های آن جناب، در این خانه و آن خانه همه با آغوش باز و محبت، مرا می پذیرند تا از گزند خدمت گزاران! در امان باشم و با توجه به اختناقی که فــراهم آورده اند، به هیچ وجه وسیله مطبوعاتی بــرای انتشار حقایق در دسترس ما نیست، خواستم به وظیفه دینی و وجدانی خود عمل کرده باشم و جنابعالی را که سهم بزرگی در ایجــاد وضعیت فعلی دارید، از سرنوشتی که در انتظار ملت ستمدیده ی ایران است، اقلا از نظر حل قضیه نفت آگاه نمایم تا هر اقدامی را که وجدان یک مسلمان شرافتمنــد و میهن دوست قضاوت می کند و دستور می دهد، مجزا(محمد حسیبی: این کلمه صحیح نیست. چه بسا "اجرا" باشد) بفرمایید که توفیق حاصل شود که حل مسأله ی نفت، ایـــران را گرفتار استعمار ظاهری آمریکا که شامل استعمار باطنی انگلستان است، نکند (انشاالله).
شما بایستی بدانید که در صورت ادامه ی سکوت مرگبار فعلی که متأسفانه خود آن جناب نیز از آن برکنار نیستید، خیــانتی بــه کشور ایران تحقق خواهد یافت که مردم ایران الی الابد نــام شمــا را که روزی نــام بزرگترین پیشوای نهضت ملی، یعنی نهضت آزادی بخش ملل شرق، می شناختند با لعنت و نفرین یاد خواهند نمود.
آقای محترم، مگر جنابعالی خود را بزرگ ترین دشمن سرسخت آمریکا و بخصوص انگلیس معرفی نمی فرموده و نمی فرمایید؟. مگـر شما صد بار اظهار نفرموده بودید و اخیرا نیز ضمن مصاحبه ها نفرموده اید که تنها اختلاف شما با مصدق در زمینه ی سیاست داخلی او بوده است و نسبت به سیاست خارجی کاملا با او هم عقیده و هم صدا بوده و هستید؟ مگر نه این بود که شما خود را دشمن دشمنان ایران و خدمت گزاران به سیاست اجنبی و بخصوص سیاست انگلیس معرفی می فرموده و می فرمایید؟.
ممکن است لطفا به طریقی که مقتضی می دانید، بفرمایید چرا با فطانت سیاسی که دارید، متوجه این نکته نمی شوید که دولت فعلی و دربار دست به دست هم داده و کشور را در مقابل چند میلیون دلار تسلیم هوا و هوس های آمریکائی ها می نمایند؟
ممکن است لطفا توضیح بفرمایید و ما را روشن کنید که بندگی آمریکا با بنـدگی انگلستان فرقی دارد؟ وآیا بندگی آمریکا دنبال خود و زیر پرده ی همان بندگی سیاست استعمار شوم انگلستان نیست؟ ممکن است بفــرماییــد که آیا سبک تبلیـغات فعــلی که در زمینه ی نفت می شود چه هــدفی جـز اسیر نگاه داشتن و اسیر معرفی کردن ایران در چنگال استعمار سیاه دارد؟ آیا راهی که دولت فعلی در پیش گرفته با آرزوهایی که آن جناب همواره ابراز می فرموده اید مطابقت و موافقت دارد یا مغایرت؟
ممکن است که بفرمایید اشخاصی مانند عمیدی نوری و دولت آبادی و خانم اعتضادی و غیره و غیره که در دولت فعلی حاکم بـــر سرنوشت کشورند، کسانی هستند که از نظر سیاست داخلی نظریات جناب عالی را دارند یا نمی توانند جز راه خیانت به کشور راهی را بپیمایند؟
ممکن است بفرمایید که شما طرف دار طرد اشخاص نادرست و یا خدمت گزاران به اجانب از دستگاه دولتی و بخصوص مقامات حساس کشور بوده اید با برگشت افسران و سران بازنشسته و بسیاری اشخاص دیگر که در رأس امور حساس کشورند، نظرات آن جناب تأمین شده یا نظریات دشمنان ملت ایران و خارجیان و بخصوص دولت فخیمه ی انگلستان !؟.
ممکن است که بفرمایید آیا رفتاری که با مشتی جوان خداپرست و در همه حال پاکدامن به جــرم انتساب به احزاب ملی کــرده اند با روح حق پرستی و خداشناسی آن جناب موافقت دارد یا مخالفت؟.
ممکن است بفرمایید که خفقانی که هم اکنون بر مطبوعات ملی و وسایل نشر افکار تحمیل کرده اند مطابق آرزوی آن جناب است یا طبق خواسته ی اجنبی؟.
ممکن است بفرمایید که ... و که...و که....
اگر راهی که دولت فعلی می رود از نظر حل مسأله ی نفت و سیاست خارجی مطابق نظر جناب عالی است؟ که عرضی ندارم و فقط بایستی از خدای بزرگ، مصرّانه، ملت ایران بخواهد که اورا از خطرات سرنوشتی که در انتظار اوست به تفضّل خود در امان بدارد و بحثی نیست، ولی اگر در دوره ی دکترمصدق که به نظرشما خطاکار است آن همه فعالیت برای تنقید از او داشتید، چرا فعلا از جریان خود را کنار کشیده و در مورد دولت فعلی که با نیرنگ و پول اجنبی و کودتا سر کار آمده است، سکوت اختیار می فرمایید؟
این سکوت عجیب شما را در وضع حاضر، ملت به چه تعبیر کند؟
اگر راهی که دولت فعلی از نظر سیاست داخلی طی می کند مطابق آرزوهای شماست که بازهم بحثی نیست، ولی اگر مخالف آمال اصلاح طلبانه ی شماست، همان آمالی که به علت آن با دولت دکتر مصدق مثل یک دشمن مخالفت می کردید، ممکن است مردم را روشن بفرمایید که چرا دیگر مهر سکوت بر لب زده اید؟
آیا خیال نمی کنید که موقع اقدام شما همین امروز است و هر ساعتی که تأخیرشود واجبی فوری وعلنی را ترک فرموده اید، مخصوصا این که ترک این واجب با حیات ۲۵ میلیون ایرانی و چندین صد میلیون مسلمان تمام جهان که نهضت ملی ایران را نهضت نجات بخش خود شناخته اند ارتباط دارد؟
حضرت آقای کاشانی، به خدا قسم که من تمام مطالب بالا را از روی سوز دل و علاقه به شرافت و نهضت ملی ایران که نام شما اقلا در خارج ازایران درردیف اول ذکر شده ومی شود، اظهارمی نمایم و اگر به شخص شما هم علاقه نداشته باشم به شرافت ملی ایران و آبروی کشور و به وجود نهضت که خود سهم کوچکی در آن داشته ام علاقه مندم و برای این است که شمه]ای[ از مطالبی را که به نظرمن درست برعلیه منافع ملی از نظر داخلی و خارجی در دولت فعلی انجام شده و یا در شرف انجام است به عرض رسانیدم و خود یقین دارم که جواب تمام مطالب بالا در جهتی است که خود خیال می کنم جناب عالی را شناخته ام و بنابراین حق دارم ازسکوت جناب عالی اظهارتأسف وتأثر نمایم و چنان چه چندبار نظریات خود را بدون پرده، گرچه تلخ و ناگوار بود، به عرض تان برسانم.
من وظیفه فرزندی و کوچکی را در مقابل جناب عالی و قسمتی از وظیفه ی میهن پرستی خودرا درمقابل ملک وملت با گرفتاری و ناراحتی فکری که فعلا دچارآن می باشم؛ با این برنامه ای که ازنظرجناب عالی که شخص موثری هستید می گذرانم انجام داده ام و خوشنود هم هستم و امیدوارم که با استفاده از نبوغ سیاسی خود اقدامی بفرمایید که جلو این جریانات که مارا به طرف استبداد مطلق (استعمار سیاه و بندگی آمریکا و انگلستان و قربانی شدن برای منافع آمریکا و انگلیس به ضرر ملل مسلمان) سوق می دهد، گرفته شود واگر گرفته نمی شود، لااقل وظیفه ی وجدانی و میهنی و مسلمانی خود را انجام داده باشید. شعار ما در جنگ نفت این بوده و هنوزهم همین آیه ی مبارکه از سوره ی توبه باید باشد: «قاتلوهم یعذبهم الله بایدیکم و یخزهم و ینصرکم علیهم و یشف صدور قوم مومنین.»
خدا یار خدمت گزار صدیق می باشد.
مهندس کاظم حسیبی - جاوید باد ایــران
همانطور که در سرآغاز این نوشتار آمد، اهمیت چنین نامه ای حتا اگر برای کاشانی فرستاده نشده باشد در این است که در آن زمان حتا روح مهندس کاظم حسیبی هم از پیوستن کاشانی به سیا CIA و دربار پهلوی بی خبر بوده. او چنانکه نامه اش نشان می دهد حیران و سرگردان مانده که چرا کاشانی با دکتر مصدق برای بیرون راندن انگلستان از ایران همکاری و مساعدت می کرده، اما با قید و بندی که امریکا قرار است بر گردن مردم ستمدیده ایران بگذارد نه تنها مشکلی ندارد بلکه همکاری هم می کند!.
مهندس کاظم حسیبی چنانکه در نامه بالا دیدیم از جمله به کاشانی چنین نوشته بود که:
« شما بایستی بدانید که در صورت ادامه ی سکوت مرگبار فعلی که متأسفانه خود آن جناب نیز از آن برکنار نیستید، خیــانتی بــه کشور ایران تحقق خواهد یافت که مردم ایران الی الابد نــام شمــا را که روزی نــام بزرگترین پیشوای نهضت ملی، یعنی نهضت آزادی بخش ملل شرق، می شناختند با لعنت و نفرین یاد خواهند نمود.»
و امروز می دانیم که بزرگ ترین دلیل «ادامه ی سکوت مرگبار» کاشانی بود و کسی در آن روزگار نمی دانست، اما امروز همه می دانند و همانطور که مهندس کاظم حسیبی اشاره کرده بود نام کاشانی الی الابد . . . با لعنت و نفرین یاد می شود. لعنت ابدی بر او باد.
در عین حال مراجعه به متن مصاحبه های خبرنگاران خارجی با کاشانی پس از کودتای ننگین بسیار قابل توجه است و نشان می دهد که امریکائی ها او را از مدت مدیدی پیش از کودتا خریده بودند و به وسیله او ریشه درخت مسموم حکومت ولایت مطلقه فقیه را در خاک ایران برنشانده بودند. دوصد لعنت بر کاشانی باد.
در بخش دهم این سلسله نوشتار، به درج دومین نامه زنده یاد مهندس کاظم حسیبی و تفسیر و تعبیراتی که دستگاه دروغ پراکنی سازمان اطلاعاتی/تبلیغاتی نظام مطلقه فقیه در رابطه با هردو نامه منتشر کرده خواهیم پرداخت و متن بسیاری از مصاحبه های کاشانی با خبرنگاران خارجی را نیز درج خواهیم نمود.
زنده باد استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی در سراسر ایران بزرگ. برکنده باد بساط ننگین جا مانده از خیانت کاشانی به مردم استقلال طلب و مبارز ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر