۱۳۸۹ مرداد ۲۳, شنبه

برهان عظیمی: سرنوشت عایشه یک زن افغانی در جنگ امپریالیسم و بنیادگرایان اسلام رقم خورد

مجله تایم آمریکا با قرار دادن عکس عایشه بر روی جلد خود در 10 اوت 2010، در مقاله ای که با طرح سوال: " اگر ما از افغانستان حارج شویم چه اتفاقی خواهد افتاد"، شروع گشته، نوشته است که خروج نیروهای اشغالگر امپریالیستی به سرکردگی آمریکا، بازگشت نیروهای جهادگر طالبان به صحنه قدرت و روا داشتن ستم بر زنان این کشور، و آینده زن افغانی چیزی جز مگر سرانجام عایشه، نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت!
دوران خردسالی عایشه در یک ازدواج تحمیلی از او ربوده شد. سالها بعد زمانیکه عایشه از این ازدواج برده معابانه گریخت، در شهر تحت کنترل طالبان حکم قصاص بریدن بینی و گوش هایش داده شد. برادر شوهر عایشه او را محکم نگاه می‌دارد، شوهرش ابتدا گوش‌ها و سپس بینی او را می‌برد.

آیا سرنوشت محتوم عایشه این چهره زن افغانی، در یک ستیز بین نیروهای جنگ سالاران نظام سرمایه داری-امپریالیستی جهانی ( به سرکردگی آمریکا) و نیروهای بنیادگرای اسلامی طالبان، رقم نخوده است!؟ و چرا؟

در طول اشک تمساح ریختن این نشریه امپریالیستی نوشته شده است: عایشه برای یک عمل جراحی پلاستیک به آمریکا فرستاده خواهد شد. به خواننده این درک القا می شود که گویا که با عمل جراحی بینی و گوش عایشه ستم مردسالانه متکی بر ارتجاع اسلام ارتجاعی و نظم امپریالیستی وارده بر زنان افغانی از سوی دولت دست نشانده جمهوری اسلامی افغانستان به سرگردگی سگ دست آموزش شان حامد کرزی، از میان خواهد رفت!
به خواننده القا می شود که طالبان حکم قصاص گوش و بینی زن جوانی را عملی نموده است، و "ما" (!) گوش و بینی اش بعنوان نیروی طرفدار "آزادی" زنان افغان و همچون "دمکراسی" مان به او اهدا می کنیم!

این جریده امپریالیستی در شرایط عمیقتر شدن بحران افتصادی ساختاری نظم سرمایه داری-امپریالیستی در جهان و بخصوص آمریکا، برای سنگین تر کردن وزنه ادامه جنگ و خونریزی آمریکا، و اولتیماتوم دادن به شهروندان و نیروهای مردمی مخالف این جنگ در آمریکا، که اعترضشان در پایان دادن به بیکاری و خانه خرابی و هزینه ها و بودجه های سرسام آور این جنگ هر چه رساتر شده است، برای برقراری نظم نوینی که امپراتوری بی چون چرای آمریکا را بر جهان مسلط نماید، داستان عایشه را مستمسک قرار داده است! آنرا با چنان آب تاب فریبنده ای به رشته تحریر در آورده است که از یگ سو از آن چماقی برای ایجاد حس "انسان دوستی" در شهروندان آمریکائی که برای امرار معاش روزانه شان با مرگ بر آمده از بحران اقتصادی آمریکا، دست و پنچه نرم می کنند به تب خود راضی نماید! و از طرف دیگر با مهندسی داستان عایشه عمق جنایات دولت مطبوعش را پنهان سازد و هیئت حاکمه جنگ سالار به نمایندگی اوباما را به عنوان نیروی آزادکنندگان بشریت معرفی نماید.

امپریالیسم آمریکا از فردای اشغال و تحت استعمار نوین قرار دادن افغانستان قانون شریعه اسلامی را به سرلوحه قانون حیات و زندگی روزنانه مردم تحت ستم افغانستان و بخصوص زنان این سرزمین قرار داد، و اعلام کرد به خاطر "نجات" زنان افغانی از چنگال نیروهای واپسگرا و متکی به روابط کهنه و پوسیده اسلام طالبانی،جنگ را در افغانستان آغاز نموده است.
هیئت حاکمه آمریکا به یمن تقویت قوانین ضد زن اسلامی مردسالارانه و قرار دادن آن در قانون اساسی افغانستان و عراق ازدواج برده معابانه دختران خردسال این جوامع را به جنس مونث تحمیل و نهادینه نموده است.

کیست که نداند، اعطای "آزادی" و "دمکراسی" مورد نظر آمریکا برای شهروندان و خاصه زنان افغانی کلید پهن کردن شاخک های استعمار و استثمار نظم جهانی سرمایه داری به سرکردگی آمریکا بوده است!؟
کیست که نداند، آمریکا نه به فکر منافع زنان افغانی و عایشه بلکه در فکر گستردن منافع استراتژیکش در آسیای میانه و جنوب باختر آسیا و خاور مبانه ( عراق!) می باشد!؟
کیست که نداند، عایشه این چهره زن افغانی بواسطه جنگ و ستیز نظام امپریالیسم جهانی از یک طرف و نیروهای واپسگرای اسلامی طالبان مورد ستم سرکوب از طرف هر دوی این نیروی های ارتجاعی قرار گرفته است!؟
کیست که نداند، به میمنت تجاوز آمریکا به افغانستان و در جوار کشتار هزاران تن از مردم بی دفاع افغان تحت عملیات "بگیر یا بکش " کماندوهای ارتش آمریکا، نیروهای واپسگرا و ارتجاعی طالبان جان تازه ای گرفتند و تقویت شده است!؟
کیست که نداند، ماشین جنگی آمریکا و نیروهای ناتو در باتلاق افغانستان و عراق گیر کرده است و آمریکا برای پیشبرد جنگش در این دو کشور با مشکلات فزاینده ای روبرو گشته است!؟
کیست که نداند، اهداف جنگ نشم نوین امریکا آنچنان برقرار نشده است، و آمریکا با اعزام بیش از 30،00 سرباز امریکائی در سال 2010 تنها کشتار و جنایت را افزون نموده است!؟
کیست که نداند، این مزخرف نوشتن های نشریه جنگ سالار امپریالیستی و ضد زن تایم در زمانی بیرون داده می شود که چشمان شهروندان آمریکا و جهان در سایه به بیرون درز کردن بیش از 92،000 صفحه از اسناد نظامی محرمانه جنگ افغانستان در 26 ژوئیه 2010، بر جنایات هولناک آمریکا، باز شده است!؟
کیست که نداند، سایت ویکی لیکنس این اسناد را در اختیار روزنامه های نیویورک تایمز آمریکا، گاردین بریتانیا و مجله اشپیگل آلمان قرا داد. اسناد یاد شده از ژانویه ۲۰۰۴ تا دسامبر ۲۰۰۹ را در بر می گیرد و شامل گزارش های منتشر نشده از کشته شدن هزاران هزار نفر غیر نظامیان در عملیات پنهان "بگیر یا بکش" کماندوهای آمریکایی علیه رهبران طالبان است. این اسناد نشاندهنده ارتکاب جرائم جنگی و جنایت علیه بشریت توسط دولت آمریکاست.*
بقول باب آواکیان صدر حزب کمونیست انقلابی آمریکا: " آنچه که در این جنگ و ستیز بین جهادگرایان از یک طرف و نظام امپریالیستی از طرف دیگر، در مقابل ما قرار دارد، اقشار و نیروهای تاریخن کهنه در میان بشریت استعمار شده و ستمدیده علیه قشر تاریخا کهنه در حکومت سیستم امپریالیستی است. این دو قطب ارتجاعی حتی زمانیکه یک دیگر را نفی می کنند، یک دیگر را تقویت می کنند. اگر شما از هر یک از این دو نیروی "کهنه" جانبداری کنید، نهایتن به تقویت هر دو پرداخته اید

یکبار دیگر به این نکته اشاره می کنم که نباید فراموش کرد که امپریالیسم آمریکا و سگان زنجیریش در سراسر دنیا برای ادامه تروریسم دولتی در براه انداختن جنگ امپراتوریش خود را بانی آزادی بشریت و بسط دمکراسی امپریالیسمی ( و نه مردمی و رادیکال ) در مقابل تروریسم جهادگران اسلامی معرفی می نماید.
جنگی که بین دو نیروی ارتجاعی بنیادگرایان مذهب اسلام ( طالبان، حماس، القاعده و حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی ایران ) از یک طرف و امپریالیسم آمریکا و متحدینش برای بسط منافع استراتژیکش در جهان ( بویژه در آسیای میانه و خاورمیانه) در جریان است، یک جنگ ارتجاعی و ناعادلانه علیه بشریت است. این دو نیروی ارتجاعی در عین حال که با هم در جنگ و ستیزند، یکدیگر را تقویت می کنند و هر نیروئی که به هر نحوی و تحت هر توجیه بخواهد از هر یک از دو طرف این نیرو و چنین فرایند ارتجاعی دفاع نماید، به تقویت ادامه این جنگ ارتجاعی دامن می زند و هیزم بیار آتش چنین جنگی علیه اراده مردم تحت ستم جهان برای بوجود آوردن قطب مستقل خویش و آلترناتیوی سوای راهکار امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا از یک طرف و راهکار ارتجاعی نیروهای واپسگرای بنیادگرایان اسلامی شده اند.
در مقابل مردم تحت ستم جهان و بخصوص کارگران انقلابی کشورهای تحت ستم راه دیگری بجز سرنگونی نیروهای ارتجاعی بنیادگرای اسلامی ارتجاعی حاکم و قطع روابط رادیکال با نظم جهانی امپریالیسمی در یک انقلاب دمکراتیک نوین مبتنی بر سوسیالیسم علمی و کمونیسم انقلابی متصور نیست.
زنده باد سوسیالیسم علمی و کمونیسم انقلابی
برهان عظیمی
شنبه، بيست و سوم مرداد ۱۳۸۹ برابر با چهاردهم اوت ۲۰۱۰


* برای دیدن این اسناد به لینک سایت ویکی لینکس در زیر مراجعه شود
www.worldcantwait.net/index.php/home-mainmenu-289/6541-nearly-92000-classified-documents-leaked-expose-truth-of-afghan-war



هیچ نظری موجود نیست: