۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه

شهيد راه آزادي ميهن ( امير جوادي فر )



شهيد راه آزادي ميهن ( امير جوادي فر )

يكي از نزديكان امير جوادي فر, شهيد قيام سراسري ايران كه در قيام 18تير امسال دستگير و در زير شكنجههاي وحشيانه دژخيمان به شهادت رسيد، در گفتگو با راديو فردا گفت:
حدوداً غروب 18تيرماه امير براي تماشا كردن اتفاقات به همراه همسر يكي از دوستانش كه دوست صميميش هست رفتند بيرون اونروز, به من هم زنگ زد گفت بيا بريم تماشا كنيم گفتم من امروز كار دارم و نمي توانم بيايم, در توي يكي از كوچه هاي محدوده خيابان اميرآباد به شدت توسط بسيجيها كتك خورده بود. حدود دوازده نفر بسيجي بودند, خيلي كتكش زدند. چشمش آسيب ديده بود, دستش شكسته بود و سرش شكسته بود و وقتي اينها را تحويل نيروي انتظامي مي دهند, … امير را با خودشان مي برند.
... امير را دقيقاً يك ساعت و نيم پيش ما به خاك سپرديم توي بهشت زهرا در صورتي كه جنازه اش تقريباً متلاشي شده بود, سرش را از ته تراشيده بودند, سرش شكسته بود, يك چشمش تقريباً له شده بود, تمام ناخنهاي پايش را كشيده بودند و كبود بود, تمام تنش كبود بود, جاي كالبد شكافي, كمر و سينه اش را شكافته بودند براي كالبد شكافي. و دندانهايش شكسته بود, فكش شكسته بود. امير اصلاً سياسي نبود, امير ترانه سرا بود, دانشجوي بازيگري بود توي مؤسسه كارنامه و دانشجوي مديريت صنعتي بود توي قزوين. ترانه مي گفت. پر از زندگي بود, پر از شور زندگي بود, …
ما هم فكر مي كرديم كه امير دو هفته است كه بازداشته. امير طبق گفته پزشكي قانوني 23تيرماه تحويل پزشكي قانوني شده و دو هفته, تقريباً دوازده روز بعد از مرگش, پريروز تازه به ما و خانواده اش خبر دادند كه اين جنازه توي پزشكي قانوني است. يعني هجده تير كه دستگير شد پنج روز بعد جنازه اش را تحويل پزشكي قانوني دادند و هر روز بچه ها مي رفتيم دم اوين, عكسش را نشان مي داديم و از كساني كه آزاد مي شدند مي خواستيم ببينيم كه ايا امير را ديدند يا نديدند. ظاهراً يك اقايي بوده آنجا كارچاق كن بوده, نمي دونم, پول بهش داده بودند كه برود آن تو و ببيند, به ظاهر پرونده اش را فقط خوانده بوده, مي آيد مي گويد كه بله من ديدمش, يك پول كلاني هم مي گيرد, مي گويد, بله من ديدمش حالش خوبه, اين شكلي و اين شكلي, پرونده اش هم اينجوريه.
... چون حجم درگيريها خيلي بالا بوده, توي كوچة بن بست امير را مي گيرند و كتك مي زنند و پرونده يي كه بسيج براي امير درست كرد و آن را به نيروي انتظامي داده بود اين بود كه ايشان در حال سخنراني بودند براي سي نفر و داشتند تحريك مي كردند آدمها را براي اغتشاش و علاوه بر اين كه گفته اند كه از اين پرونده هم سخن نگين, گفتند كه به هيچ عنوان هم نگيد كه امير توي اين حوادث دستگير شده, بگيد كه تصادف كرده. و اگر كه تصادف كرده پس چرا انقدر تأكيد مي كنند مصاحبه نكنيد. ما عزيزمان را توي يك سانحه رانندگي به قول شما از دست داديم, پس اجازه بديد مصاحبه كنيم. اجازه بديد از او حرف بزنيم... تأكيد خيلي زيادي كردند كه به هيچ عنوان مصاحبه نكنيد با كسي, امروز هنرمنداي زيادي توي تشييع جنازة امير شركت كردند كه اگر اجازه بديد من اسم آنها را نگم و رسم است وقتي جنازه را مي برند به سمت جايي كه مي خوان دفنش كنن, همه لا اله الا الله مي گويند, اما امروز همه الله اكبر مي گفتند براي امير و لحظه آخر هم قطعه اش را عوض كردند. قرار بود كه توي همان قطعه يي كه دختر نازنين ايران, نداي آقا سلطان هم دفن شده بود, آنجا دفنش كنن, و لحظة آخر عوض كردند. اون قطعه را قرار نشد كه امير را آنجا دفن كنيم. در كنار خانه اين كشته شده هاي اين پرواز ارمنستان امير را دفن كردند امروز.









هیچ نظری موجود نیست: