*اين بار خامنه ای و نظاميان, امنيتی ها, لباس شخصی ها و سرداران فاسدش, اصلا به آيينه تمام نما و تجسم عريان فجايع هولناک کهريزک تبديل شده اند. مردم وقتی در شعارهايشان به کهريزک اشاره می کنند به روشنی آفتاب, همين نمادها را به چالش می گيرند.... روشنگری: از لحظه ای که مرگ پزشک وظيفه نيروی انتظامی, دکتر رامين پوراندرجانی, جوان 26 ساله اعلام شد؛ آن هم به علت ايست قلبی, ترديدهای نخستين در مورد مشکوک بودن اين مرگ ناگهانی شکل گرفت. بسرعت معلوم شد که او پزشک شکنجه گاه کهريزک بوده است و شاهد جنايات سرداران و فرماندهان متجاوز و شکنجه گر و از وضعيت برخی از قربانيان از جمله محسن روح الامينی به دقت خبر داشته است. پس از آن فاش شد که اين پزشک وظيفه به کميته تحقيق مجلس در باره مشاهدات خود و نقش فرماندهان نظامی و بسيجی در شکنجه و ضرب و شتم و قتل اسرای اين اردوگاه گزارش داده است. به گفته خانواده رامين, او پس از ارائه اطلاعاتش به کميته ويژه مجلس سخت برای جان خود بيمناک بود. و مرگ "ناگهانی" وی ثابت کرد که نگرانی های وی بی مورد نبوده است. جلادان و متجاوزان جنسی در کهريزک که از بيت رهبری هدايت می شدند نمی توانستند "شاهد زنده" باقی بگذارند تا جزئيات جنايات آنها را به افکار عمومی برساند. مگر رهبر نگفته بود بزرگنمايی شکنجه های کهريزک "بی انصافی" در حق رژيم است, و امری فرعی است! و مگر او برای بيرون کشيدن عناصر متجاوز و جنايتکار از زير نورافکن افکار عمومی آنها را جابجا نکرده بود؟ پس حالا چطور ممکن بود ايادی اش به شاهد زنده ای امکان بدهند که رازهای جنايت و ارتباط سرداران و فرماندهان شکنجه گر کهريزک را با بيت رهبر فاش کند؟ به اين ترتيب رامين پوراندرجانی از سر راه برداشته شد تا لااقل بخشی از جنايات نظاميان شکنجه گر و متجاوزان جنسی پنهان بماند. اين درست همان شيوه ای است که رژيم شکنجه و کشتار و تجاوز در موارد مشابه رفتار کرده است. فراموش نکرده ايم که به جای آمران و عاملان قتل های زنجيره ای وکيل خانواده های گروهی از قربانيان اين قتل ها را راهی زندان کردند, و از ياد نبرده ايم که به جای مجازات عاملان و آمران حمله وحشيانه به کوی دانشگاه تهران, يک گروهبان دوم را به جرم دزديدن يک ريش تراش محکوم کردند. حالا هم به جانيان ارتقا مقام داده اند و به جای محاکمه علنی آنها در حالی که حداقل 90 فقره شکايت رسمی از آنها وجود دارد به نابود کردن شاهدان زنده جناياتشان رو آورده اند. بيت رهبری دست در دست متجاوزان, قاتلان و شکنجه گران سنگدل به شکار قربانيان و خاموش کردن صدای شاهدان زنده جنايات کهريزک رو کرده و منتظر است زمان بگذرد و گذشت زمان حساسيت افکار عمومی را کاهش دهد و اين بار نيز قاتلان و متجاوزان جنسی از مجازات رهايی يابند. خامنه ای و ايادی آدمکش و متجاوزش اما سخت اشتباه می کنند. اين بار برخلاف گذشته جنايات آنها با شاهدانی چون ابراهيم شريفی که در برابر دوربين ها شرح تجاوز جنسی به خويشتن را بازگفت, و با افشاگری مهدی کروبی و تمرکز رسانه ها سخت به درون افکار عمومی کشور نفوذ کرده است. اين بار خامنه ای و دستگاه جنايتکاری که به فرمان او از هيچ جنايتی روگردان نيست, در افکار عمومی چنان رسوا شده که کهريزک به شعار مردم تبديل شده است. اين بار خامنه ای و نظاميان, امنيتی ها, لباس شخصی ها و سرداران فاسدش, اصلا به آيينه تمام نما و تجسم عريان فجايع هولناک کهريزک تبديل شده اند. و راست آن است که برای اين نمادهای کهريزک, يعنی قتل, شکنجه و تجاوز جنسی ديگر گريزگاهی نمانده است. مردم وقتی در شعارهايشان به کهريزک اشاره می کنند به روشنی آفتاب همين نمادها را به چالش می گيرند, وقتی می گويند, "توپ, تانک, کهريزک, ديگر اثر ندارد" در واقع خطاب به خامنه ای و سردارانش می گويند: تو و سردارانت حتی اگر ما را به خاطر اعتراض مان به کهريزک بيری و مورد تجاوز جنسی قرار بدهی و شکنجه کنی و به قتل برسانی, باز هم نمی توانی ما را بترسانی و به سکوت ناگزيرمان سازی. يک هفته پس از "ايست قلبی" کاملا "ناگهانی" يک جوان 26 ساله که به گفته خانواده و دوستان و آشنايانش هيچ گونه سابقه بيماری قلبی هم نداشته, حالا مجلس, آری! همان مجلسی که اعضای کميسيون تحقيق اش در واقع مانند دام گذارانی در شکار شاهدان برای رد کردن اطلاعات آنها به سرداران جانی و متجاوز جنسی و گرا دادن به آنها برای سربه نيست کردن شاهدان عمل کرده, زمزه سر داده است که می خواهد در باره "مرگ مشکوک" دکتر رامين پوراندرجانی تحقيق و تفحص کند. مردم ايران اما می دانند که از اين مجلس و کميته هايش و وعده هايش جز وهن حق و عدالت چيزی بيرون نمی آيد. مردم می دانند که فقط با درهم ريختن بساط اين ظالمان و درهم شکستن سرنيزه آنهاست که ممکن است بتوانند از دست شکنجه و جنايت و تجاوز اين ها نجات يابند. 26 آبان 1388
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر