دسامبر 23, 2009 بدست اميد حسيني
اين تصاوير مربوط است به بخشنامهي آقايان ميرحسين موسوي و عبدالله نوري، مبني بر جمع آوري تصاوير و عكسهاي آقاي منتظري از نهادها و ادارات و سازمانهاي دولتي. هيچ توضيح اضافي براي اين بخشنامهها لازم نيست، چون هر دوي آنها به خوبي گويا است. نكته اينجاست كه صادر كنندگان اين بخشنامهها هر دو از مدعيان خط امام هستند. مخصوصا آقاي موسوي كه هنوز هم خودش را نخست وزير امام ميداند و منت آن سالها را بر سر مردم ميگذارد.
از دو حال خارج نيست و شكل سومي هم وجود ندارد. مدعيان خط امام، يا هنوز به امام وفادارند و به دستورات و نصايح و سفارشات و وصيتنامهاش پايبندند و يا اينكه به مرور زمان به اين نتيجه رسيدهاند كه بعضي از دستورات امام خميني، اشتباه بوده و آنها را بايد كنار گذاشت! اگر ادعا ميكنند كه هنوز به امام و خط امام وفادار هستند، پس چرا رفتار امروزشان چيز ديگري را نشان ميدهد؟ و اگر بعضي تصميمات امام را قبول ندارند، كه با ادعاي خط امامي بودنشان منافات دارد!اين تناقض را چطور حل ميكنند؟!
معناي وفاداري به امام و خط امامي بودن فقط اين نيست كه هركجا به نفعمان باشد، خودمان را يار و ياور هميشگي امام و فرزند محبوب و نخست وزير امام بناميم، اما وقت عمل كه شد، عكس دستورات امام عمل كنيم و با دشمنان و مخالفانش متحد شويم!
يك سوال: بالاخره ما نفهميديم آقاي موسوي آن زمان، خط امامي بودند يا اين زمان! نظر شما چيست؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر