۱۳۹۲ خرداد ۱۴, سه‌شنبه

سنگ بنای نابسامانی‌های کشور را هاشمی گذاشته- گفت و گو با ایرج مصداقی تحلیلگر مسایل سیاسی


سنگ بنای نابسامانی‌های کشور را هاشمی گذاشته- گفت و گو با ایرج مصداقی تحلیلگر مسایل سیاسی

هاشمی رفسنجانی یا استوانه‌ی نظام جمهوری اسلامی، از زمان پیروزی انقلاب تا مرگ آیت الله خمینی همواره نفر دوم حکومت و پس از آن هم تاثیرگذارترین شخصیت نظام بوده است.
 
ایرج مصداقی،  متولد ۱۳۳۹، تهران است. در آمریکا به همکاری با کنفدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی برای احیای واحد جنبش دانشجویی پرداخت و مقارن پیروزی انقلاب به ایران بازگشت. وی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ به اتهام هواداری  سازمان مجاهدین خلق به مدت ده سال در زندان‌های قزل‌حصار، اوین و گوهردشت به سر برده است.
 
پس از آزادی از زندان، در سال ۱۳۷۳ مجبور به فرار از ایران می‌شود. در خارج از کشور دوباره فعالیت‌های سیاسی ـ اجتماعی خود را از سر می‌گیرد.
 
با ایرج مصداقی در مورد  نامزدهای شاخص یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت و گو کرده‌ایم که می خوانید:
 
خودنویس:آقای مصداقی با آمدن هاشمی و مشایی در آخرین دقایق روز آخر ثبت نام، بازی دو جناح اصول‌گرا و اصلاح طلب وارد فاز تازه‌ای شده است، ارزیابی شما به عنوان  یک تحلیل‌گر مسایل سیاسی ایران در این خصوص چیست؟
 
ایرج مصداقی: از نظر من این مهم ترین انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی است، به همین خاطر تا دقیقه نود هنوز مشخص نبود که کاندیداهای اصلی چه کسانی هستند و چه کسانی قرار است با چه رقیبانی در روز انتخابات مواجه شوند، بر همین اساس این نشان دهنده ی بحران در درون نظام است که هیچ یک از جناح‌ها تا دقیقه آخر نمی‌دانند کاندیدای واقعی‌شان کیست. مصداق آن هم ثبت نام آقای هاشمی است که در ساعت پنج و ده دقیقه بعد از تلفنی که از جانب رهبری به او شد عازم وزارت کشور شده، همین هم باز نشان دهنده بحران از بالا تا پایین نظام است و به خاطر حضور مشایی و هاشمی  در انتخابات، قطعا در روزهای آینده با بحران و شکاف بیشتری در درون نظام مواجه خواهیم بود.
 
از طرف دیگر باید توجه داشته باشیم که هدف خامنه‌ای این بار مهندسی معکوس انتخابات است؛ از دید دستگاه رهبری و هرم قدرت اساسا سه نفر نباید کاندیدا می‌شدند، اسفندیار رحیم مشایی، اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی، در این میان حساسیت روی خاتمی بیشتر بود و دست بستگی در مورد آقای هاشمی بیشتر وجود داشت، به همین دلیل است که دفتر خاتمی را تا آخرین لحظه محاصره کرده بودند و طبیعی است که چنین کاری را نمی‌توانستند با رفسنجانی بکنند، اما انواع و اقسام فشارها را وارد کردند.  با این حال تا این لحظه خامنه‌ای قافیه را باخته است و اینکه ضد حمله‌ای بعدا اتفاق بیافتد هم بر می‌گردد به مساله تعادل قوا، بنابر این مشخص است که خط خامنه‌ای جلوگیری از حضور این سه نفر بوده که عملا دو نفرشان وارد صحنه شده‌اند. حالا اینکه مشایی  از فیلتر شورای نگهبان رد بشود یا نشود، موضوعی است که در مورد هاشمی مصداق ندارد و هاشمی قطعا تایید صلاحیت خواهد شد، به عبارت دیگر هاشمی یکی از کاندیداهایی است که در روز رای گیری حضور دارد.
 
 اما مساله تایید صلاحیت مشایی بر می گردد به موضوع تعادل قدرت و شطرنجی که اینها دارند بازی می‌کنند و بر اساس افرادی که در صحنه هستند نیروهاشان را وارد می‌کنند، رحیم مشایی می‌تواند با توجه به رایزنی‌هایی که صورت می گیرد و با توجه به حضور هاشمی در صحنه یکی از رقبای هاشمی باشد، علت آن هم این است که در واقع آنهایی که در پشت صحنه هستند و انتخابات را اداره می‌کنند و شخص خود خامنه‌ای روی این حساب می‌کنند که رحیم مشایی چه بسا بتواند بخشی از آرای هاشمی رفسنجانی را بگیرد، چون مشایی آرای کاندیدای مورد نظر بیت رهبری را نخواهد گرفت و سبد رای او هم با سبد رای هاشمی متفاوت است، حالا با توجه به مهره‌هایی که در آخرین لحظه وارد انتخابات شدند، قالیباف شانس خود را به کل از دست داده و مطمئن باشید که قالیباف دیگر کاندیدای بیت رهبری نیست، بیت رهبری با سه کاندیدا وارد عرصه شده بود، قالیباف، ولایتی و حداد عادل، الان شانس هر سه آنها پایین آمده و به همین خاطر جلیلی هم وارد عرصه کردند و بعید نیست که در روزهای آینده تبلیغات و امکانات وبسیج رای و حزب پادگانی سمت و سو بگیرد در جهت حمایت از سعید جلیلی، اینها برای اینکه به تصور خود در جناح اصول‌گرا وحدتی به وجود بیاورند بین کسانی که پیرو به اصطلاح گفتمان سوم تیر هستند و بین اصول‌گرایان سنتی، اما همین موضوع برای آنها دارد مشکل ساز می‌شود، به خاطر اینکه کسی مثل مصباح یزدی و جبهه پایداری نشان داده‌اند که حاضر نیستند به نفع کسی کنار بروند و قبلا هم اعلام کرده‌اند که کاندیدای اصلح ما انتخاب شده و حرام است که ما به کس دیگری رای بدهیم.
حالا اگر چنانچه بخواهند عقب نشینی کنند، موضوع حرامی که مطرح کرده بودند را زیر پا گذاشته‌اند، بنابراین ما در جناح اصول‌گرا ما با دو کاندیدا مواجه هستیم، سعید جلیلی و علی اکبر ولایت، قالیباف شانسی ندارد و حداد عادل هم مطلقا شانسی ندارد و می ماند رفسنجانی، ولایتی و سعید جلیلی به عنوان نامزدهای اصلی که بین این دو نفر یعنی جلیلی و ولایتی هم خامنه ‌ی باید سبک و سنگین کند که چه کسی در لحظه آخر کاندیدای بیت باشد، این را هم باید توجه داشت که در جناح اصول‌گرایان سنتی، ولایتی عملا نمی‌تواند در مقابل رفسنجانی قرار بگیرد و چه بسا کسانی در درون نظام که می خواهند به ولایتی رای بدهند، نگاهی هم به رفسنجانی داشته باشند، بنابر این باید چند روز صبر کرد و سمت وسوی نیروها را دید و دریافت که خامنه‌ای روی چه کسی سرمایه‌گذاری کرده و نهادهای قدرت مساله را پیش می‌برند.
 
 
خودنویس: آقای مصداقی، کسانی که در بین سال‌های ۷۸ تا هشتاد و چهار هاشمی را به عنوان عالیجناب سرخ پوش و سرکرده قتل‌های زنجیره‌ای معرفی کرده و او را تخریب کردند، در یکی دو روز اخیر به زبان بی‌زبانی، از هاشمی به عنوان منجی اصلاحات  یاد می‌کنند، نمونه‌ی بارز آن هم آقای اکبر گنجی است که در مقاله‌ای نوشته است آقای هاشمی امید اول و آخر اصلاحات است و بهترین گزینه برای ریاست جمهوری، حالا به اعتقاد شما این چرخش ناگهانی در جبهه اصلاحات تلقی می‌شود یا اینکه موج سواری برخی نیروهای اصلاح‌طلب؟
 
ایرج مصداقی: قطعا هم ناشی از موج سواری است و هم استیصال مطلق، باید دقت کرد که اصلاح‌طلبان به دنبال منافع ملی نیستند و در پی منافع خود و رانتی که در سال‌های گذشته از آن برخوردار بوده اند هستند، باید توجه کرد که رفسنجانی هم نمی تواند  عملا جرعه نجاتی برای مردم ایران باشد و یا کشتی نظام را در این دریای طوفانی اداره کند، این را از منظر نفع مردم ایران عرض می کنم، باید توجه داشت آنچه که بر سر مردم ایران آمده یکی از عواملش رفسنجانی بوده است، چه در دوران جنگ، اداره جنگ و تحمیل ادامه‌ی جنگ به مردم ایران از سال شصت و یک تا سال شصت و هفت به اعتبار همه گزارش ها او مسوول بوده، از سوی دیگر در نابسامانی هایی که هست هم هاشمی مسوول بوده و هست،رییس مجلس بوده، هشت سال رییس جمهوری بوده و بعد از آن رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و در سالهایی که آیت الله خمینی در حیات بود هاشمی نفر دوم در کشور بوده، پس هر نابسامانی که امروز در کشور ما وجود دارد بخشی از آن به هاشمی بر می‌گردد چرا که او یکی از استوانه های نظام هست.
 
خودنویس: به نظر می رسد با آمدن هاشمی به عرصه انتخابات سطح توقع مردم هم بالا رفته و در انتظار آمدن منجی هستند،  حال با توجه به اینکه هشت سال فساد اقتصادی در سراسر کشور فراگیر شده و تمام مسایل ریز و درشتی که باعث شده وضعیت کشور به اینجا برسد، آیا هاشمی رفسنجانی قادر خواهد بود از نظر اقتصادی که دغدغه معیشت مردم هست اقدامی کند یا اینکه اوضاع کشور به همین منوال پیش خواهد رفت و اصلاح طلبان هم به اضمحلال حکومت جمهوری اسلامی کمک خواهند کرد؟
 
ایرج مصداقی: از نظر من نظام جمهوری اسلامی با بحران فروپاشی وسرنگونی مواجه است، همین که هر سال جشن می گیرند که سرنگون نشدیم و توطئه ها نقش برآب شد، نشان دهنده ی هراسی است که خود نظام و مسوولان آن  از سرنگونی دارند و براین موضوع واقف هستند، منتهای مساله ای که وجود دارد مساله ی زمان است، در چه زمانی یا در چه دوره ای این موضوع اتفاق بیافتد.
رفسنجانی امروز مواجه است با یک نهاد قدرتمندی به نام سپاه پاسداران که بخش اعظم اقتصاد ایران را در دست دارد و بخش عمده ی قدرت هم در اختیار گرفته است، که شامل مجلس، دولت ، رسانه ها و در مساله هسته‌ای، دفاعی و موشکی که می تواند در بسیاری از معادلات نقش تعیین کننده ایفا کند، بنابراین موجهه با یک همچین نیرویی به سادگی امکان پذیر نیست.
توجه داشته باشیم زمانی که خاتمی به قدرت رسید سازوکاری که امروز برای مواجهه با مواقع بحرانی وجود دارد، وجود نداشت، نظام در شانزده سال گذشته چه در ارتباط با نیروهای فشار و چه در خصوص سپاه و یا نهادهای موازی که توسط بیت خامنه ای ایجاد شده سازمان یافته عمل می کند این را هم باید در نظر داشت که رفسنجانی امروز به شدت ضعیف تر از رفسنجانی است که سابقا در نظام بود، شما میدانید که حتا رفسنجانی در دور دوم ریاست جمهوری اش بسیار ضعیف‌تر از دور اول ظاهر شد تا جایی که قدرت آن را نداشت تا وزرای حساسی مانند اطلاعات وارشاد و یا آموزش عالی را خود تعیین کند و سنت این که خامنه‌ای بر خلاف قانون اساسی خود وزرا را انتخاب کند از آنجا گذاشته شد، بنابر این سنگ بنای بسیاری از نابسامانی‌هایی که امروز در نظام وجود دارد را رفسنجانی گذاشته است، دست سپاه پاسداران را در پروژه های بزرگ اقتصادی و عمرانی بدون داشتن کوچکترین صلاحیتی باز گذاشت و نتیجه‌ی آن هم تبدیل سپاه به قدرتی است که امروزه شاهد آن هستیم.
مساله دیگری که باید در نظر بگیریم هم این است که آقای کروبی که هم اکنون در زندان است، در سال هشتاد و هشت پیام داد و از مردم رسما عذر خواهی کرد به خاطر اینکه از مردم خواسته بود تا در انتخابات شرکت کنند، کروبی عذر خواهی کرد و گفت من نتوانستم از رای شما محافظت کنم و نتوانستم رای شما را پاس بدارم، هنوز بعد از گذشت سال‌ها و ماهها و روزها، هیچ کسی در نظام جمهوری اسلامی نبوده که به پیام کروبی اشاره کند.  
 
 
۲۴/ارديبهشت/۱۳۹۲ فریبرز سروش

هیچ نظری موجود نیست: