بسیاری از روزنامه نگاران از طیف های گوناگون در زندانهای جمهوری اسلامی ایران و در شرایط بعضا وخیمی تحمل حبس می کنند؛ در حالیکه وضعیت بسیاری روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان، فعالین رسانه ، از هر طیف؛ در تبعید اجباری و در شرایط نابسامان و نامعلوم، گزارش میشود؛ در حالیکه از بسیاری مخاطرات پیدا و پنهان اینان در زندانها ی داخل و در تبعیدگاههای خارج در بسیاری موارد( جز شرایط خاص) نادیده و نشنیده، گذر میشود؛ در حالیکه در روزهای حساس یک گزارشگر و یک خبرنگار در زمینه حقوق بشر، تمرکز و توجه بیشتری را به این حوزه می طلبد؛ شاهد بیانیه “لابی مابانه” سازمان گزارشگران بدون مرز در حمایت از آنچه رسانه های جمهوری اسلامی، اینبار به انصاف و به روایت تصویر،”بوقچی” نامیده اند؛ و انحراف افکار عمومی به حوزه غرور یک خبرنگار از حقایق جامعه میباشیم!
گزارشگران بدون مرز در حالی از اخطار خبرنگار جمهوری اسلامی ایران آزرده شده و بیانیه داده است که خوشبختانه این اخطار اگر هم به شکایت و دادگاه منجر شود؛ دادگاه نه در جمهوری اسلامی ایران بلکه در همان کشوری که خانم مسیح علینژاد در یکی از روزهای شهریور در نقش آنچه “بوقچی” خوانده شد؛ در تلاش برای اثبات دموکراسی کامل در آن منطقه و عدم اجازه گزارشگر جمهوری اسلامی برای تهیه گزارش شده؛ برگذار خواهد شد.
اینکه در یک کشور دموکراسی خانم علینژاد چه حقی برای توقف گزارش آن خبرنگار حتی نظام گوبلزی، داشته است را رها کرده و اینکه خبرنگاری حرفه ای و البته جناحی؛ چون خانم علینژاد چرا به جای ایفای نقش بوقچی از استعداد خبرنگاری خود برای مقابله با آن تهاجم فرهنگی! استفاده نکرده تاسف خورده و استفاده ابزاری و لابی با سازمانی که در این زمان می تواند نقشی بسیار مهم برای بسیاری از گزارشگران داخل و خارج داشته باشد، و به انحراف کشاندن آن را مایه انزجار می شمارم.
شما نویسنده و گزارشگر چه طیفی هستید خانم علینژاد؟
25 مین سالگرد کشتار 67 ، شاید اولین سالی بود که به نسبت اوایل خروجتان مشغله کمتری داشته اید. آیا فرصت کردید ذره ای از دینی که هر گزارشگر و یا خبرنگاری نسبت به “مادران سیاهپوش” این سرزمین دارد؛ ادا کنید؟
خانم علینژاد
خبرنگار صدا و سیما در لندن که شما به سبک عامیانه در تلاش برای مقابله با تهیه گزارش وی بودید، در مصاحبه با تلویزیون ایران گفته:
” با توجه به اینکه بسیاری از عناصر فتنه 88 اعلام کردند که در انتخابات اخیر تقلبی صورت نگرفته و همینطور انتخابات اخیر که باشکوه برگذار شد، موجب سردرگمی آنان در خلق سوژه شده و … ” در ادامه، شما را در تلاش برای تهیه سوژه از طریق بازی در نقش یک بوقچی برای نتیجه دادن به این تلاش توصیف کرد!
خانم علینژاد
من و مردم ایران و تاریخ ایران، شما را به خاطر نقش حساس و مثبت تان در پوشش وقایع پس از انتخابات 88 تحسین می کنیم و هرگونه انحراف شما از این رویه مثبت و پربار موجب نگرانی ما، برای یک خبرنگار نسبتا موفق خواهد بود.
و البته من و مردم ایران و تاریخ ایران به خاطر سکوت شما، سکون شما و شمایان، در خصوص قتلهای دهه 60 که هنوز هم ردپای روشنی از آن باقی است؛ نکوهش می کند.
خانم علینژاد
شما به عنوان یک خبرنگاری که در حال حاضر درب همه رسانه ها و تلویزیونهای خارج از کشور را به روی خود باز می بیند، نه تنها تا به امروز هیچ گزارش و مستندی در خصوص حوادث دهه 60 ارائه نداده و کوششی نداشته اید بلکه حتی نظیر این نوشته همراه با برخی اصلاح طلبانی که سنتی-حکومتی می خوانم؛ در تلاش برای سرپوش بر آن بودید.[اینجا]
خانم علینژاد
آیا شما می دانید که پرسش قاضی شرع دادگاه جمهوری اسلامی ایران به ادعای نخست وزیر 13 سال از تاریخ ایران که مدعی بود مسوولیت سیاست خارجی، سیاست نفتی،ارتش و ساواک همه و همه با شاه بوده؛ چرایی عدم استعفا یک نخست وزیر بیکاره بوده؟! و همین عدم استعفا را هم به موارد اتهامی وی اضافه کرد؟؟ [به روایت دکتر عباس میلانی در کتاب "معمای هویدا"]
تنها چند سال پس از اعدام یا قتل فجیع، همان نخست وزیر به اتهام مفسد فی الارض؛ و تنها اندکی پس از هیجان و شعف مطبوعات آن روزها و رقابت در انتشار عکسهای متنوع از آن جنازه؛ نخست وزیری در جمهوری اسلامی ایران بر سر کار آمد که امروزه مدعی است از “کشتار دسته جمعی دهه 60″ ناآگاه بوده است و یا لااقل نقشی نداشته است!
باری در این زمینه آقای امین حصوری کامل نوشته اند و نیازی به توضیح بیشتر نیست. [اینجا]
خانم علینژاد
کار حرفه ای شما برای بسیاری از ما الگو ولی برخوردهای جناحی و رفتارهای گاها عوامفریبانه و استفاده ابزاری و شخصی از لابی در سازمانهای مختلف برای توجیه اشتباهات شخصی و مظلوم نمایی؛ برای ما محکوم و موجب حسی دوگانه نسبت به شما میباشد.
ما در 25مین سالگرد داغداری مادران سیاهپوش؛ همراهی شما با آنان را، همچون همراهی با مادران پارک لاله و مادران شهیدان حوادث 88؛ انتظار داشته و داریم. آیا انتظار استفاده از ابزارهای در اختیار شما برای ایفای این نقش، غیر موجه است؟؟
ما حتی مدافع حقوق از دست رفته نخست وزیر دهه 60 در حال حاضر و در ادامه مدافع محاکمه وی در دادگاهی عادلانه هستیم و آیا به نظر شما بازیچه “پخمگان” شده ایم؟
ما مشاور ایرانی سازمان گزارشگران بدون مرز را به نگه داشتن حرمت نام خانواده اش، حرمت خون برادرانش و حرمت مادر داغ دیده و روانشادش فرا می خوانیم و بررسی رعایت انصاف و عملکرد فراجناحی احتمالی اش را به ناظران و وجدانش وا می گذاریم.
خانم علینژاد
ما همچنان امیدواریم در روزهایی که مصلحت سیاسی برای برخی از جناح های داخل و خارج؛ سکوت در زمینه مسائل حقوق بشر در ایران است؛ همچون ماههای پس از انتخابات 88؛ شما را ستاره درخشان و گزارشگری موفق در این زمینه ببینیم و باور بفرمایید که انحراف از این مسیر و ایفای نقش یک بوقچی خیابانی و انحراف افکار عمومی از آنچه بر آرش صادقی ها، عبدالفتاح سلطانی ها، هانی یازرلوها، ریحانه ابراهیم دباغ ها و بسیاری از زندانیان نامدار و گمنام این سرزمین از جناح های مختلف در زندان های جمهوری اسلامی ایران می گذرد؛ را برای شما مناسب نمی دانیم.
کمپین صلح فعالان در تبعید
ونداد اولادعظیمی
اخبار مرتبط:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر