۱۳۹۲ دی ۱۹, پنجشنبه

به یاد آن مرد صلح جو و نیک خواه

چهار شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۲ - ۰۸ ژانويه ۲۰۱۴

کوروش رحیم خانی

dadgahe-grouhe-felestin02.jpg
آن صبح سرد زمستانی را هرگز فراموش نخواهم کرد، زمانی که بیش از ده مامور ساواک عبدالله فاضلی (عمویم) را پس بازرسی خانه اش با خود می بردند. مه صبحگاهی کم کم داشت فرو می نشست و ماموران با  پالتو های بلند و کلاه های مشکی و لبه دار  درحالی که عبدالله فاضلی را احاطه کرده بودند از جلوی در خانه امان گذشتند. انها او را  به سمت ماشین هایشان که کنار باغ رو به رو خانه امان پارک کرده بودند، بردند. من  که کودکی بیش نبودم از همه می خواستم که نگذارند او را ببرند،‌ اما کسی حتی حاضر نشد نگاهی به من بیندازد. همه انهایی که جلوی در خانه امان نظاره گر این صحنه بودند به سختی وضعیتی که عمو عبدالله در آن قرار داشت واقف بودند و جرات نمی کردند که حتی به ماشین های ماموران ساواک نزدیک شوند. عمو بسیار تکیده و لاغر شده بود که خود حکایت از شکنجه های دوران بازداشتش داشت. آنها  عمو عبدالله را آورده بودند تا با حضورش خانه اش بازرسی کنند و سلاح هایش را ببرند.

عبدالله فاضلی (رحیم خانی) در زمستان سال ۱۳۴۸ در ارتباط با جمعی از روشنفکران و دانشجویان چپ و ملی که بعد ها به گروه فلسطین معروف شدند، بازداشت شد. شماری از چهره های شناخته شده این گروه عبارتند از شکراله پاکنژاد، ناصر کاخساز،محمدرضا شالگونی، ناصر رحیم خانی، داوود صلحدوست و بهرام شالگونی.

ارتباط عبدالله فاضلی با گروه فلسطین تصادفی و توسط ناصر رحیم خانی برقرار شده بود. اعضای این گروه تصمیم گرفته بودند تا برای کسب آموزش های نظامی با گروه های فلسطینی تماس برقرار کنند. حسین تاجمیر ریاحی محور  برقراری ارتباط با قاچاقچیان برای خروج این افراد می شود. اما حسین ریاحی که سابقه بازداشت در اعتراضات سال ۱۳۴۶ را کارنامه خود داشت، به شدت زیر نظر ساواک بود. ساواک به محض اطلاع از قصد حسین ریاحی و دیگر دوستانش، یک قاچاقچی مرتبط با خود را به حسین ریاحی برای انتقال اعضای این گروه معرفی می کند. اما در این میان، سه تن از فعالان سیاسی آن دوران که مورد تعقیب ساواک بودند می بایست فوری از کشور خارج شوند و حسین ریاحی نمی تواند به سرعت با قاچاقچی مرتبط با ساواک ارتباط برقرار کند. بهمین جهت ناصر رحیم خانی برای عبور این افراد با سفر به دزفول با عبدالله فاضلی که از بستگان نزدیک اوست، تماس می گیرد. عبدالله فاضلی را در آن زمان بسیاری به شجاعت و رشادت می شناختند و او در بین اعراب در دو سوی مرز  جنوب غربی ایران و عراق فردی شناخته شده بود. قرار بر این می شود که این افراد یعنی احمد صبوری، رضوان جعفری و یکی از فعالان چپ از رشت را عبدالله فاضلی به عراق ببرد. او این کار را به راحتی انجام می دهد. این سه تن به همراه عبدالله فاضلی و هاشم سگوند از مرز ایران و عراق در« فکه» و غرب شوش دانیال به عراق می روند.

به دلیل آشنایی عبدالله فاضلی این سه تن به راحتی به بغداد می روند. در دیدارهای این سه تن  در بغداد، مقام های عراقی پیشنهاد استفاده از امکانات آموزشی و رادیو را مطرح می کنند. این پیشنهاد وسوسه انگیز باعث می شود تا احمد صبوری به همراه عبدالله فاضلی به ایران باز گردد تا پیشنهاد های مطرح شده را به دوستانش ارائه کند.  هرچند شماری از از اعضای این گروه به ارتباط ها برقرار شده در این دیدار ها اعتراض می کنند، اما این جمع در نهایت تصمیم می گیرد برای استفاده از این امکانات تا سریع تر از قبل،  برنامه سفر اعضای خود را مهیا کند.

در همین زمان اما ارتباط حسین ریاحی با قاچاقچی مرتبط با ساواک دوباره برقرار شده و اعضای این جمع در گروه های چند نفری عازم خرمشهر می شوند. اما به جای رفتن به عراق در پادگان خسروآباد زندانی می شوند. آخرین افرادی که به خرمشهر می روند ناصر رحیم خانی و بهرام شالگونی هستند.  اما در این میان حسین ریاحی متوجه بازداشت افراد شده و به عراق می رود.

احمد صبوری پیش از بازداشت همه اعضای جمع، عبدالله فاضلی را لو می دهد. پس از بازداشت اعضای گروه همگی به تهران منتقل می شوند و یکسال بعد همگی محاکمه می شوند. محاکمه اعضای گروه فلسطین به تیتر یک روزنامه های ان روز ها بدل می شود. در دادگاه اول شکرالله پاکنژاد،‌ ناصرکاخساز و مسعودبطحایی به حبس ابد و عبدالله فاضلی به ۱۵ سال حبس محکوم شدند. در دادگاه تجدید نظر اما حکم عبدالله فاضلی به دوسال تقلیل یافت. در دادگاه آقای نیابتی وکالت ناصر رحیم خانی، عبدالله فاضلی و هاشم سگوند را برعهده داشت. دادگاه تجدیدنظر در اواخر دیماه سال ۱۳۴۹ یعنی کمتر از بیست روز پیش از جریان «سیاهکل» برگزار شد.

عبدالله فاضلی بخشی از حبس خود را در قزلحصار و سپس در زندان اهواز گذارند و در سال ۱۳۵۱ از زندان آزاد شد. اما زندان تاثیری عمیق بر او گذاشته بود. تساهل و مدارا مهم ترین خصیصه هایی بود که می توان در دوران پس از زندان عبدالله فاضلی  از آنها یاد کرد. او مرد صلح و مدارا در بین همه شده بود. بسیاری از تخاصم ها بین ایلات در منطقه با پا در میانی او به صلح منجر شد. مردی که آوازه صلح جویی و نیک خواهی اش زبانزد همگان است. قلب مهربان عبدالله فاضلی در روز دوشنبه ۱۶ دیماه از تپش باز ایستاد. یادش هماره گرامی.









هیچ نظری موجود نیست: