پس از سی پنج سال آقای سروش در یک مناظره با داریوش
آشوری در 20 خرداد 1393 در دانشگاه تورنتو با شیفتگی نسبت
به آقای خمینی میگوید: "خمینی در تاریخ معاصر ما مرد بسیار
موثری بود و میوه زحمات خود را هم چید و یک جامعهای را آنطور
که آرزو داشت متحول کرد. اعم از اینکه ما نتیجه کار را بپسندیم یا
نپسندیم، اصل ماجرا در اینکه او مرد زیرو رو کنندهای بود جای
تردید نیست. اما اینکه فقط آقای خمینی را منشاء تحول بدانیم
اینطور نیست. آقای خمینی نماینده یک تاریخ و سنتی بود که در
اوجمع شد و در عین حال ریشه عمیق در میان مردم داشت و اگر
ایشان روی آن موج سوار نشده بود و در آن زمینه مرکب خود را
نمیراند به مقصد نمیرسید."
سروش ادامه داد: " انتقاد لازم نیست همیشه به شخص خاص
باشد معنای کار روشنفکری لزوما این نیست که شخصی را در
محکمه بگذاریم و داوری کنیم. کار کلان روشنفکری عبارت است
از دیدن نادیدهها و نادیدنیها. آن لشگر اندیشهها و فرهنگی که
حرکت او را میسر کرده است و امکان بخشیده به کسی مثل
آقای خمینی که برخیزد و مقصود خود را عملی کند. البته
دیدگاهی که ما از سیاست و منجی داشتیم هم موثر بود
و بسیاری چیزهای دیگر که اگر نبود، آقای خمینی نمیتوانس
ت قهرمانی کند. کسانی بودهاند که از آقای خمینی انتقاد
کردهاند. به گمان من انتقادها را در این نقطهها و گرهکارها خلاصه کر
دن شاید به صلاح نباشد. شاید در مواردی مصلحت نباشد. ش
اید مانع کارهای دیگر شود. به تعبیری هم آقای خمینی هنوز
شخصیت تاریخی نشده است. گفتهاند یک حادثه پس از صد
سال تاریخی میشود، باز میشود و بسط پیدا میکند و شکوفا
میشود تا معلوم شود این حرکت چه بود و این شخص که بود و
چکار کرد. آن حقیقتی که رخ داد و شخصیتی که پشت آن بود،
هنوز خیلی کار دارد تا شناخته شود تا نوبت به یک نقد منصفانه
جامع و پخته تاریخی از ایشان شود."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر