۱۳۹۲ دی ۲۳, دوشنبه

گیسو شاکری: آن ها که آردشان را بیخته و الکشان را آویخته اند!



من نمی گویم اوخود می گوید که " آرد خود را بیخته  و الکش را هم آویخته". محمود دولت آبادی را می گویم. بله! درست می گوید. نه تنها او که دیگر هنرمندان دست بوس دولتی حاضر در مجلس جشن و سرور آخوندی هم آردشان را بیخته اند و الکشان را هم آویخته اند. یعنی که نشان ها و جایزه های رنگارنگ شان را از ماموران جهل و جنایت گرفته اند و الک شان را هم که همان  پیوند خوردنشان با رژیم جمهوری خونین اسلامی  است، به دیوار آویخته اند.
با شما هستم: خانم ها و آقایان هنرمند! خوب نگاه کنید! آرد و الکتان خونین است. حالا هم تسبیح به دست و شال به سر، در کنار همدیگر و درخدمت آقاتان آخوند مزور روحانی و در زیر تمثال دو خونخوار تاریخ ایران، خمینی و خامنه ای  آشتی دولت اهل دیانت با هنر را فریاد می زنید. واسفا!  در کجای تاریخ خونبار ملت ما حاکمان اهل دیانت با اهل هنر و حریت آشتی داشته اند. در دستگاه ارتجاع حکومت اسلامی ، هنر چون جن است و آخوند چون بسم الله! البته آن هم الله ای از نوع قاسم الجبارش.
همه چیز رنگ فریب و حیله و رشوه گرفته است. هنرمندانی که باید از آزادی دفاع کنند و سمبل آزادگی باشند و تن به خدمتگزاری زر و زور ندهند، به دست بوسی آخوند به اصطلاح رییس جمهور می روند که پیر و جوان پشت سرش دارند اعدام می شوند و به برکت این رژیم و ماموران و مزدوران عقب مانده ی فاسدش، فقر و بدبختی و رشوه گیری و رشوه خواری وفحشا و اعتیاد و ستم از سر و روی ملت بالا می رود.
این به اصطلاح هنرمندان، در این مراسم، با افتخار در آیین قرآن خوانی و صلوات و به به و چه چه های آخوند خواسته و سرود خوانی و نمایش و شعرخوانی و نقالی شرکت می کنند تا تمام قد در آن چه بر سر ملت آمده، شریک و سهیم شوند. در هیچ جامعه ی زنده ای، یک سالن چند طبقه مملو از هنرمند، مخلصانه و با این همه اشتیاق تن به این همه سیاست بازی های آخوند و دیکتاتور پسند نداده اند.
وامصیبتا اگرشما هنرمندان این مرزو بوم باشید و وای به حال مردمی که شما روشنفکرش باشید. شمایی که با شرکت کردن وپذیرش دعوت به وفاق و آشتی ملیِ مضحک آخوند روحانی مهر تائیدی به تمام جنایات 35 ساله این جانیان می زنید! آشتی ملی؟! چه طنز تلخی! یک سینه درد دارم.
گیسو شاکری
12 ژانویه 2014

هیچ نظری موجود نیست: