شرح سه سال شکنجه جاوید هوتن کیان
جاوید
هوتن کیان اهل تبریز، وکیل پایه یک دادگستری و عضو کانون وکلای دادگستری
استان آذربایجان شرقی و وکیل سکینه محمدی آشتیانی محکوم به سنگسار است که
روز یکشنبه ۱۸/۷/۱۳۸۹ (۱۰ اکتبر ۲۰۱۰) توسط ماموران وزارت اطلاعات در دفتر
کار وی واقع در تبریز به همراه دو خبرنگار آلمانی دستگیر شد و از آن موقع
اطلاعات موثقی از وی بدست نیامده بود.
وی در نهایت روز دوشنبه ۱۳۹۲/۵/۲۸ آزاد شد و آثار شکنجه بر بدن وی
کاملا مشهود بود. تصاویر بدن شکنجه شده جاوید هوتن در اختیار جرس قرار دارد
اما به جهت دلخراش بودن آن از انتشارش معذوریم. جرس در همین راستا گفتگویی
با محمد علی خلیلی یکی از وکلای دادگستری تبریز که دسترسی به پرونده ایشان
داشته٬ انجام داده است که متن کامل آن را می خوانید:
آقای خلیلی! با توجه به سابقه همکاری و دوستی شما با آقای هوتن کیان٬ آیا پس از آزادی با ایشان ارتباطی داشتهاید و اطلاعاتی در خصوص وضعیت ایشان دارید؟
جاوید هوتن کیان دوست عزیز و گراتقدرم از وکلای مدافع حقوق بشر بود که متاسفانه در راستای آرمان مقدس خود از آماج حملات حاکمیت ایران مصون نماند و گرفتار امواج متلاطم شد. در ابتدا توجه خاصه شما را به این مساله معطوف میدارم که آزاد کردن محبوسان در ایران پس از بر روی کار آمدن دولت حسن روحانی فقط با هدف فریب دادن جامعه جهانی در آستانه نشست شورای عالی حقوق بشرسازمان ملل و موجه جلوه دادن چهره حاکمیت بوده است و بس. بنحوی که محکومان سیاسی و مدافعین حقوق بشر را با اخذ وثیقههای کلان به صورت موقت جهت انجام معالجه و درمان بیماریهایی که در اثر شکنجههای جسمی و روحی توسط دستگاههای امنیتی ایجاد شده به تجویز ماده ۲۹۱ قانون آیین دادرسی کیفری آزاد کردهاند و هر لحظه اراده کنند٬ میتوانند ضمن لغو مرخصی نسبت به دستگیری و انتقال آنان به زندان اقدام کنند که از موارد بارز این نوع آزادیها، آزادی جناب جاوید هوتن کیان وکیل پایه یک دادگستری از زندان تبریز است. او با سپردن وثیقه ده میلیارد ریالی به تجویز ماده ۲۹۱ قانون آیین دادرسی کیفری جهت ادامه درمان و معالجه در خارج از زندان بسر میبرد و هر لحظه با خطر دستگیری و انتقال به زندان مواجه است.
لکن آنچه که بسیار دردناکتر است وضعیت اسف بار این وکیل دادگستری پس از سه سال بازداشت به صورت ممنوع الملاقات، ممنوع المکالمه و مکاتبه است که صرفنظر از وضعیت روحی و روانی ایشان، نمای جسمی وی کافی برای اثبات چگونگی و میزان شکنجههای اعمالی از سوی جمهوری اسلامی و نقض کامل حقوق بشر در ایران است به همین جهت وحفظ امنیت ایشان تا کنون نتوانستهام ارتباطی باشخص ایشان برقرار کنم.
علت و نحوه دستگیری آقای هوتن کیان چگونه بوده است؟
بنا بر اطلاعات دریافتی موثق ازمنابع و شواهد معتبر و تصاویر بدست آمده از پرونده پزشکی قانونی، متاسفانه همکار و دوست ارجمندم آقای جاوید هوتن کیان که علت دستگیری ایشان حضور دو خبرنگار المانی به نامهای (مارکوس هایلوک – فرزند: یوهن / ینس کوخ فرزند: آندریاس) در دفتر کارشان جهت انجام مصاحبه در خصوص پرونده خانم سکینه محمدی آشتیانی بود، بدین نحو که شنبه ۱۷/۰۷/۱۳۸۹برابر با ۹ اکتبر ۲۰۱۰ آقای سجاد قادرزاده (پسر خانم سکینه محمدی آشتیانی) با آنها در هتل شهریار تبریز ضمن دیدار هماهنگ کرده بودند تا یکشنبه ۱۸/۷/۱۳۸۹ (۱۰ اکتبر ۲۰۱۰)؛ موافق معمول وقت کاری تمامی وکلاء – بعد از ظهر – در دفتر کاری جناب جاوید هوتن کیان حاضر شوند، که اینگونه نیز شده است و در روز اخیر، حوالی ساعت ۶ بعد از ظهر در دفتر ایشان حاضر و در حدود ساعت ۶: ۲۰ دقیقه مامورین اداره اطلاعات ناگهان به دفتر یورش برده وبا ضرب وشتم؛ نسبت به انتقال جملگی به اداره اطلاعات اقدام وفردای آنروز یعنی عصردوشنبه ۱۹/۰۷/۱۳۸۹ (۱۱ اکتبر ۲۰۱۰) پس از ارجاع به زندان تبریز وانگشت نگاری تحت شرایط امنیتیخاص؛ به زندان اوین منتقل شده است.
آیا شما استحضار دارید که وزارت اطلاعات چگونه دقیق از زمان و مکان این ملاقات مطلع شده است؟
متاسفانه حضور این دونفر در دفتر ایشان را پسر خانم آشتیانی یعنی آقای سجاد باقرزاده که همکاری پنهانی با وزارت اطلاعات داشته به اطلاع اداره اطلاعات رسانیده بود و در طی مدت زمانی طولانی با اداره اطلاعات همکاری داشته و دستگاه شنود در دفتر آقای هوتن کیان مخفی کرده بوده که به نظر میرسد با وعده واهی خلاصی مادر به وی در صدد این همکاری بر آمده است و امید است که این همکاری وی از روی اجبار بوده باشد.
وضعیت ایشان در ایام بازداشت چگونه بوده است. آیا ایشان مورد شکنجه نیز واقع شدهاند؟
ایشان حدود یکسال از سه سال حبس خود را در بازداشتگاههای وزرات اطلاعات بدون حق دسترسی به وکیل و برخورداری از محاکمه عادلانه بسر برده ا ند و پس از تحمل شکنجههای فراوان٬ اکنون به طور موقت آزاد شده است. الف) دعوت به اعتراف از طرف وزارت اطلاعات جلو دوربین تلویزیونی کانال پرس تی وی. مواجهه حضوری با دیگر متهمین و نیز مخبرین آن اداره وآقای سجاد باقرزاده (پسر موکله ایشان) و در خواست اعتراف وتکمیل فرمهای تهیه شده. ب) تحقیر وتوهین به خانواده وتهدید به تجاوز. ج) بازجوئیهای شبانه روزی با چشم بند ودستبند وپابند و رو به دیوار در اتاقهای ۲*۱ تاریک، با بوی تعفن. د) در عرض چند ماه انفرادی تغذیه با فقط یک وعده صبحانه و بعضاً عدم باز کردن پابند در عرض چند شبانه روز. ذ) تعلل و دیر کرد عمدی در جهت انتقال به توالت یا حمام از انفرادی ل) انتقال ایشان در زمستان به یک اتاق پاسیو مانند رو باز و لخت نمودن وی و پاشیدن آب با شیلنگ و قرار دادن در معرض هوای آزاد سرد بیرون. ف) شوک ناگهای برقی ق) وارد کردن ضرباتی به سر ایشان با لگدهای فراوان که ما حاصل آن امروز بنا به مدارک موجود در پرونده وتشخیص پزشکان، خون دماغ وآبریزش مستمر بینی و شکستگی بینی ودندانها و گاهی سرگیجه و از دست دادن حافظه به صورت موقت و لرزش دست است. (که این لگد زنی به ناحیه سر؛ روش معمول بازجوئیها بوده است؛ که- بعنوان نمونه- منجر به فوت مرحوم سرکار خانم زهرا کاظمی ومرحوم آقای ستار بهشتی و... شده است.) ع) پوشاندن یک شلوار نایلون مانند وبا قطره چکان، محلولی را در اطراف بیضهها (با پوزش) و پاها و زیر گلو و...، که تا سالها زخم خواهد بود و آثار آن هرگزقابل ترمیم نیست که زخم حاصل مشهود در تصاویر مربوط به همین و در مابین پا وزانوی چپ است. م) ممنوع الملاقات وممنوع المکالمه وممنوع المکاتبه بودن حتی با وکلای دادگستری در عرض سه سال، که تنها دیدار ایشان هنگام انتقال به زندان فقط با آقای نقی محمودی (وکیل محترم دادگستری) بوده، که به هنگام خروج آن وکیل محترم از زندان (پس از دیداربا آقای هوتن کیان)؛ اوراق تقدیمی ایشان به آقای محمودی با عناوین واهی وتهدید وی از هر حیث گرفته شده و معدوم شده است قرار دادن ایشان در بند زندانیان خطرناک و متادون تراپی که ایشان متاسفانه به دستور مستقیم موسی خلیل الهی دادستان تبریز با داشتن نیاز مبرم به درمان از بند بهداری زندان تبریز به بند مزبور انتقال یافته و در این بند به توصیه دادستان تبریز، آقای هوتن کیان توسط یک زندانی دیگر بنام آقای بنام مهرداد فتحیزاده آذر، فرزند: علی اکبر، که با اتهام مواد مخدر محکوم به اعدام بوده با وعده واهی مساعدت توسط آقای دادستان تبریز به وی، مورد حمله با دشنه آلوده قرار گرفته که در اثر همین جراحت اکنون ایشان مبتلا به بیماری عفونی شده است که تصویرهایی از آثار شکنجه در بدن ایشان جهت انتشار ارسال میشود.
آیا ایشان پرونده مفتوح دیگری نیز دارند یا خیر؟
اکنون در خصوص ایشان پرونده دیگری با اتهام عضویت در گروههای معاند نظام سلطنت طلبان و انجمن پادشاهی مفتوح است که متاسفانه با توجه به سوابق موجود در دستگاه قضایی صدور حکم محکومیت برای ایشان بدون وجود دلایل و مستندات و صرفا از روی کینه ورزی دور از انتظار نیست.
به عنوان سوال آخر در خصوص علت خودکشی خانم سکینه محمدی آشتیانی اطلاعاتی دارید؟
این خانم که متاسفانه در روزهای اخیر اقدام به خودکشی کردند به نظر میرسد برای رهایی از زیر بار فشار روانی و جلوگیری از ورود آسیبهای بیشتر به خانواده خود علی الخصوص آقای هوتن کیان این اقدام را انجام داده است زیرا که طبق اطلاعات به دست آمده٬ وزارت اطلاعات در صدد استفاده مجدد از پسر ایشان با وعده کمک به مادر برای ادای شهادت برعلیه آقای هوتن کیان بر آمده است که ایشان مطلع و دست بخود کشی زدهاند.
آقای خلیلی! با توجه به سابقه همکاری و دوستی شما با آقای هوتن کیان٬ آیا پس از آزادی با ایشان ارتباطی داشتهاید و اطلاعاتی در خصوص وضعیت ایشان دارید؟
جاوید هوتن کیان دوست عزیز و گراتقدرم از وکلای مدافع حقوق بشر بود که متاسفانه در راستای آرمان مقدس خود از آماج حملات حاکمیت ایران مصون نماند و گرفتار امواج متلاطم شد. در ابتدا توجه خاصه شما را به این مساله معطوف میدارم که آزاد کردن محبوسان در ایران پس از بر روی کار آمدن دولت حسن روحانی فقط با هدف فریب دادن جامعه جهانی در آستانه نشست شورای عالی حقوق بشرسازمان ملل و موجه جلوه دادن چهره حاکمیت بوده است و بس. بنحوی که محکومان سیاسی و مدافعین حقوق بشر را با اخذ وثیقههای کلان به صورت موقت جهت انجام معالجه و درمان بیماریهایی که در اثر شکنجههای جسمی و روحی توسط دستگاههای امنیتی ایجاد شده به تجویز ماده ۲۹۱ قانون آیین دادرسی کیفری آزاد کردهاند و هر لحظه اراده کنند٬ میتوانند ضمن لغو مرخصی نسبت به دستگیری و انتقال آنان به زندان اقدام کنند که از موارد بارز این نوع آزادیها، آزادی جناب جاوید هوتن کیان وکیل پایه یک دادگستری از زندان تبریز است. او با سپردن وثیقه ده میلیارد ریالی به تجویز ماده ۲۹۱ قانون آیین دادرسی کیفری جهت ادامه درمان و معالجه در خارج از زندان بسر میبرد و هر لحظه با خطر دستگیری و انتقال به زندان مواجه است.
لکن آنچه که بسیار دردناکتر است وضعیت اسف بار این وکیل دادگستری پس از سه سال بازداشت به صورت ممنوع الملاقات، ممنوع المکالمه و مکاتبه است که صرفنظر از وضعیت روحی و روانی ایشان، نمای جسمی وی کافی برای اثبات چگونگی و میزان شکنجههای اعمالی از سوی جمهوری اسلامی و نقض کامل حقوق بشر در ایران است به همین جهت وحفظ امنیت ایشان تا کنون نتوانستهام ارتباطی باشخص ایشان برقرار کنم.
علت و نحوه دستگیری آقای هوتن کیان چگونه بوده است؟
بنا بر اطلاعات دریافتی موثق ازمنابع و شواهد معتبر و تصاویر بدست آمده از پرونده پزشکی قانونی، متاسفانه همکار و دوست ارجمندم آقای جاوید هوتن کیان که علت دستگیری ایشان حضور دو خبرنگار المانی به نامهای (مارکوس هایلوک – فرزند: یوهن / ینس کوخ فرزند: آندریاس) در دفتر کارشان جهت انجام مصاحبه در خصوص پرونده خانم سکینه محمدی آشتیانی بود، بدین نحو که شنبه ۱۷/۰۷/۱۳۸۹برابر با ۹ اکتبر ۲۰۱۰ آقای سجاد قادرزاده (پسر خانم سکینه محمدی آشتیانی) با آنها در هتل شهریار تبریز ضمن دیدار هماهنگ کرده بودند تا یکشنبه ۱۸/۷/۱۳۸۹ (۱۰ اکتبر ۲۰۱۰)؛ موافق معمول وقت کاری تمامی وکلاء – بعد از ظهر – در دفتر کاری جناب جاوید هوتن کیان حاضر شوند، که اینگونه نیز شده است و در روز اخیر، حوالی ساعت ۶ بعد از ظهر در دفتر ایشان حاضر و در حدود ساعت ۶: ۲۰ دقیقه مامورین اداره اطلاعات ناگهان به دفتر یورش برده وبا ضرب وشتم؛ نسبت به انتقال جملگی به اداره اطلاعات اقدام وفردای آنروز یعنی عصردوشنبه ۱۹/۰۷/۱۳۸۹ (۱۱ اکتبر ۲۰۱۰) پس از ارجاع به زندان تبریز وانگشت نگاری تحت شرایط امنیتیخاص؛ به زندان اوین منتقل شده است.
آیا شما استحضار دارید که وزارت اطلاعات چگونه دقیق از زمان و مکان این ملاقات مطلع شده است؟
متاسفانه حضور این دونفر در دفتر ایشان را پسر خانم آشتیانی یعنی آقای سجاد باقرزاده که همکاری پنهانی با وزارت اطلاعات داشته به اطلاع اداره اطلاعات رسانیده بود و در طی مدت زمانی طولانی با اداره اطلاعات همکاری داشته و دستگاه شنود در دفتر آقای هوتن کیان مخفی کرده بوده که به نظر میرسد با وعده واهی خلاصی مادر به وی در صدد این همکاری بر آمده است و امید است که این همکاری وی از روی اجبار بوده باشد.
وضعیت ایشان در ایام بازداشت چگونه بوده است. آیا ایشان مورد شکنجه نیز واقع شدهاند؟
ایشان حدود یکسال از سه سال حبس خود را در بازداشتگاههای وزرات اطلاعات بدون حق دسترسی به وکیل و برخورداری از محاکمه عادلانه بسر برده ا ند و پس از تحمل شکنجههای فراوان٬ اکنون به طور موقت آزاد شده است. الف) دعوت به اعتراف از طرف وزارت اطلاعات جلو دوربین تلویزیونی کانال پرس تی وی. مواجهه حضوری با دیگر متهمین و نیز مخبرین آن اداره وآقای سجاد باقرزاده (پسر موکله ایشان) و در خواست اعتراف وتکمیل فرمهای تهیه شده. ب) تحقیر وتوهین به خانواده وتهدید به تجاوز. ج) بازجوئیهای شبانه روزی با چشم بند ودستبند وپابند و رو به دیوار در اتاقهای ۲*۱ تاریک، با بوی تعفن. د) در عرض چند ماه انفرادی تغذیه با فقط یک وعده صبحانه و بعضاً عدم باز کردن پابند در عرض چند شبانه روز. ذ) تعلل و دیر کرد عمدی در جهت انتقال به توالت یا حمام از انفرادی ل) انتقال ایشان در زمستان به یک اتاق پاسیو مانند رو باز و لخت نمودن وی و پاشیدن آب با شیلنگ و قرار دادن در معرض هوای آزاد سرد بیرون. ف) شوک ناگهای برقی ق) وارد کردن ضرباتی به سر ایشان با لگدهای فراوان که ما حاصل آن امروز بنا به مدارک موجود در پرونده وتشخیص پزشکان، خون دماغ وآبریزش مستمر بینی و شکستگی بینی ودندانها و گاهی سرگیجه و از دست دادن حافظه به صورت موقت و لرزش دست است. (که این لگد زنی به ناحیه سر؛ روش معمول بازجوئیها بوده است؛ که- بعنوان نمونه- منجر به فوت مرحوم سرکار خانم زهرا کاظمی ومرحوم آقای ستار بهشتی و... شده است.) ع) پوشاندن یک شلوار نایلون مانند وبا قطره چکان، محلولی را در اطراف بیضهها (با پوزش) و پاها و زیر گلو و...، که تا سالها زخم خواهد بود و آثار آن هرگزقابل ترمیم نیست که زخم حاصل مشهود در تصاویر مربوط به همین و در مابین پا وزانوی چپ است. م) ممنوع الملاقات وممنوع المکالمه وممنوع المکاتبه بودن حتی با وکلای دادگستری در عرض سه سال، که تنها دیدار ایشان هنگام انتقال به زندان فقط با آقای نقی محمودی (وکیل محترم دادگستری) بوده، که به هنگام خروج آن وکیل محترم از زندان (پس از دیداربا آقای هوتن کیان)؛ اوراق تقدیمی ایشان به آقای محمودی با عناوین واهی وتهدید وی از هر حیث گرفته شده و معدوم شده است قرار دادن ایشان در بند زندانیان خطرناک و متادون تراپی که ایشان متاسفانه به دستور مستقیم موسی خلیل الهی دادستان تبریز با داشتن نیاز مبرم به درمان از بند بهداری زندان تبریز به بند مزبور انتقال یافته و در این بند به توصیه دادستان تبریز، آقای هوتن کیان توسط یک زندانی دیگر بنام آقای بنام مهرداد فتحیزاده آذر، فرزند: علی اکبر، که با اتهام مواد مخدر محکوم به اعدام بوده با وعده واهی مساعدت توسط آقای دادستان تبریز به وی، مورد حمله با دشنه آلوده قرار گرفته که در اثر همین جراحت اکنون ایشان مبتلا به بیماری عفونی شده است که تصویرهایی از آثار شکنجه در بدن ایشان جهت انتشار ارسال میشود.
آیا ایشان پرونده مفتوح دیگری نیز دارند یا خیر؟
اکنون در خصوص ایشان پرونده دیگری با اتهام عضویت در گروههای معاند نظام سلطنت طلبان و انجمن پادشاهی مفتوح است که متاسفانه با توجه به سوابق موجود در دستگاه قضایی صدور حکم محکومیت برای ایشان بدون وجود دلایل و مستندات و صرفا از روی کینه ورزی دور از انتظار نیست.
به عنوان سوال آخر در خصوص علت خودکشی خانم سکینه محمدی آشتیانی اطلاعاتی دارید؟
این خانم که متاسفانه در روزهای اخیر اقدام به خودکشی کردند به نظر میرسد برای رهایی از زیر بار فشار روانی و جلوگیری از ورود آسیبهای بیشتر به خانواده خود علی الخصوص آقای هوتن کیان این اقدام را انجام داده است زیرا که طبق اطلاعات به دست آمده٬ وزارت اطلاعات در صدد استفاده مجدد از پسر ایشان با وعده کمک به مادر برای ادای شهادت برعلیه آقای هوتن کیان بر آمده است که ایشان مطلع و دست بخود کشی زدهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر