۱۳۹۱ آذر ۱۵, چهارشنبه

مسئولیت فراموش شده در مصاحبه بنی صدر در مورد بلوکه شدن ذخائر ارزی ایران توسط آمریکا

مسئولیت فراموش شده در مصاحبه بنی صدر در مورد بلوکه شدن ذخائر ارزی ایران توسط آمریکا




  مسئولیت فراموش شده در مصاحبه بنی صدر

در مورد بلوکه شدن ذخائر ارزی ایران توسط آمریکا

ایرج شکری
در ستون گزارش و گفتگو در پژواک ایران مصاحبه ای با آقای  بنی صدر که از کارگزاران (وزیر خارجه و وزیر دارایی) و مبلغان جمهوری اسلامی در آغاز به قدرت رسیدن خمینی بود و به مقام اولین ریاست جمهوری اسلامی هم دست یافت، درج شده است که ایشان در پاسخ به سوالی در مورد چگونگی بلوکه شدن داراییهای ایران مطالبی بیان داشته که در آن در مورد کوتاهی و تقصیر در بلوکه شدن دارا ئیهای ایران از خود سلب مسئولیت کرده است. او با اشاره به این که«در سال اول بعد از انقلاب با افزایش درآمد نفت، کاهش واردات و کاهش بودجه، ذخیره ارزی را بالا بردیم و در سیستم بانکی خارجی، حدود 16 میلیارد دلار داشتیم که 13 میلیاردش در بانکهای آمریکایی یا شعب آنها در خارج از آمریکا بودند»، یاد آور می شود که از اول انقلاب تاکید داشته است پولهای ایران نباید در بانکهای آمریکا بماند اما کسی توجه نکرد. بکار گرفتن ضمیر «ما» کمی تردید ایجاد می کند که اقدامات مربوط به افزایش ذخیره ارزی حاصل ابتکارات ایشان به عنوان معاون وزیر و بعد وزیر دارایی بود یا تصمیمات مربوط به شورای انقلاب. ناگفته نماند که در آن زمان ایشان که یکی از سه چهار نفر مبلغ و «سخنور» و کارگزار رده اول از اطرافیان خمینی(در کنار کسانی چون و صادق قطب زاده و ابراهیم یزدی و جلال الدین فارسی) بود، مبشر «اقتصاد توحیدی» هم بود و در این زمینه دیگر یاران «امام» چیزی بارشان نبود. اگر چه در آن روزها در نقد کتاب «اقتصاد توحیدی» ایشان یک اهل قلم از روشنفکران لائیک که نظرات مطرح شده در کتاب اقتصاد توحیدی را بی سرو ته یافته بود مفهوم کلی نظرات مطرح شده را به طنز«سرمایه دارای بدون سود» نامید.  آقای بنی صدر در مصاحبه یاد شده، به سرپرست وزارت خارجه شدن در زمان گرونگیری و نیز سخنانی که در نماز جمعه زده بود، اشاره می کند و این که «ملاتاریا» و برخی اشخاص که به هشدار های او توجه نکرده بودند تلاش کردند در بلوکه شدن پولهای ایران در آمریکا او را مقصر جلوه بدهند به خاطر این که در نماز جمعه گفته بود که نسبت به پرداخت قرضه های خصوصی اشخاصی که در رژیم سابق گرفته بودند، تعهدی نداریم.غرض از این یادداشت یاد آوری این موضوع است که ابوالحسن بنی صدر در زمان گروگانگیری، در مقام وزیری دارایی اظهارات و موضعگیری هایی در مورد خارج کردن پولهای ایران از بانکهای آمریکایی داشت که در روزنامه اطلاعات 24 و 26 آبان 58 درج شد.ایشان با حفظ سمت وزارت دارایی سرپرست وزارت خارجه شده بود. یک هفته بعد از اشغال سفارت آمریکا جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا دستور داد واردات نفت آمریکا از ایران قطع شود. سه روز بعد از آن(24 آبان)  بنی صدر وزیر دارایی در یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی اعلام کرد که دولت ایران تصمیم گرفته  است ذخیره ارزی خود را از بانکهای آمریکایی خارج کند و همانجا تاکید کرد که هیچ گونه نگرانی از جهت مسدود شدن این حسابها توسط دولت آمریکا وجود ندارد زیرا بیشتر این سپرده ها در شعبات بانکهای آمریکایی در اروپا هستند. او مجموع دارائیهای ایران در بانکهای اروپا و آمریکا را 12 میلیارد دلار اعلام کرد. بعد از این رویداد، کارتر دستور داد که حسابهای ایران در بانکهای آمریکا و شعبات آنها در اروپا مسدود شود و بعد از اقدام آمریکا، آقای بنی صدر در مقام وزیر دارایی اطلاعیه یی انتشار داد که در آن ابتدا تصریح شده بود که تصمیم آمریکا اقدامی است در واکنش به اظهار نظر «دولت جمهوری اسلامی» برای خارج کردن ذخائر ارزی خود از بانکهای آمریکایی. بعد وزیردارایی جمهوری اسلامی برای تخفیف و تلاش برای کم کردن اثرات منفی ضربه دریافت شده از اقدام کارتر، بر افکار عمومی، با تاکید بر این که تنها 9 درصد از ذخایر ارزی ایران در آمریکاست، یاد آور شده بود:« هنوز برای دولت ایران روشن نیست که آمریکا تا چه حد می تواند در مورد داراییهای که در بانکهای آمریکایی مقیم خارج از آمریکا قرار دارد و اصولا تحت قوانین آمریکا نیست تصمیم بگیرد». این اطلاعیه وزیر دارایی- وقت ابوالحسن بنی صدر- در اطلاعات 26 آبان درج شد. بنابر این ملاحظه می کنیم که در اعلام تصمیم به خارج کردن ذخیره ارزی ایران از بانکهای آمریکایی، دو اشتباه و اقدام غلط صورت گرفته است. یکی این که تصمیم قبل از عملی شدن اعلام شده و به خاطر همین، سبب پیشدستی طرف مقابل و خنثی کردن تاکتیک وزیر دارایی که تصمیم گیرنده این امر از سوی دولت جمهوری اسلامی بود، شده است. دیگر این که آن اعلام به خارج کردن ذخیره ارزی اگر تنها با هدف تبلیغات صورت گرفته بود و قصد عمل در بین نبود، بازهم اقدامی نسنجیده بود که بدون تحقیق در مورد جوانب آن و ارزیابی آثار و طبعات آن در عمل، اعلام شده بود. این را هم خوب است یاد آوری کنم که به رغم این تنبیهات اقتصادی از سوی کارتر، خمینی اعلام قطع رابطه با آمریکا نکرد. بلکه برعکس در مصاحبه یی که خبرنگاران شبکه های تلویزیونی بی بی سی و سی بی اس باو داشتند و گرازش آن در اطلاعات 28 آبان58 به چاپ رسید، در مورد رابطه با آمریکا گفته بود:« اگر این محل لانه جاسوسی، سفارتخانه یی صحیح باشد و دولت صلاح ببیند که بعضی روابط محفوظ باشد؛ این مانع ندارد» و البته همانطور که همگان می دانند تصمیم به قطع رابطه را هم کارتر در 19 فرودین 59 گرفت. آنهایی که در آن روزها صاحب پست و مقامی شدند، هرچه داشتند از خمینی بود. خمینی هم کسی بود که معتقد بود«اقتصاد مال خر است»(اطلاعات 18 شهریور 58)، اومی گفت که مردم برای این انقلاب نکرده اند که کشورشان مثل سوییس بشود، مردم اسلام را می خواهند و در تعریف اسلام هم تاکید داشت که «اسلامی که گوینده اسلامی ندارد، این اسلام نیست. اسلام که در کتاب نیست. کتابش را هم از بین می برند... آخوند یعنی اسلام ؛ روحانیین با اسلام در هم مدغم اند. آن که با آخوند مخالف است آن دشمن شماست. او آزادی را ممکن است برای شما تامین کند، استقلال هم ممکن است برای شما تامین کند، اما استقلالی که در آن امام زمان نیست، آزادی که در آن قرآن نیست، آزادی که در آن پیغمبر اسلام نیست»(کیهان 5 خرداد 58).
همچنان که همگان به روشنی می توانند دریابند که امروز در ایران نه «قحط الرجال» است و نه «قحط النساء» که امثال حاج محمود احمدی نژاد رئیس جمهور بشود و برادران مهمل لاریجانی در راس قوه قانونگذاری و دستگاه قضایی کشور قرار بگیرند، آن روزها که جناب بنی صدر وزیر دارایی و سرپرست وزارت خارجه شد( و بعد هم به مقام ریاست جمهوری رسید)، مردان و زنان دارای دانش  و تحصیلات و تجربه کاری برای اداره امور کشور در بیرون از اردوی پیروان و مقلدان «امام خمینی» کم نبودند. دانش و تجربه آنها بسیار بالاتر از گماشتگان خمینی بود که تخصصشان بیشتر از هرچیز از برکردن آیه و حدیث و روایت بود و خوردن مخ دیگران با نقل آنها. چنان که جناب دکتر ابراهیم یزدی هم که از کارگزاران بلند پایه آغاز دوران ظهور امام خمینی است، وقتی وزیر خارجه بود، برای دیپلماتها و مدیران وزارت خارجه جلسات تفسیر قرآن برگزار می کرد و آیات قرآن را برای آنها تفسیر می کرد و به آنها آموزش قرآن می داد.
برای بسیاری از ما که در آن روزها شاهد رویداها بودند و می دیدند که خمینی چگونه دارد انقلاب مردم را به گندابی از اندیشه و آمال ارتجاعی و ضد مردمی و عفن خود منحرف می کند و از جهل و تعصب مذهبی توده های محروم و نا آگاه سوء استفاده می کند تا قدرت را به انحصار خود در آورد، امروزِ این رژیم با دیروز آن یکی است. شخصا هیچ تغییری نه در منش و بینش دست اندرکاران این رژیم می بینم و نه در روشهایی که برای انحصار قدرت و پایمال کردن حق مردم پیش گرفتند. عقب نشینی های تاکتیکی رژیم در این یا آن مورد از روی ناچاری و به خاطر  اعتراضات روز افزون مردم، به ویژه نارضایتی و نافرمانیهای نسل جوانی که بعد از انقلاب به دنیا آمده بوده است و این امر گاه به تضادهای شدید در بین بالایی های رژیم منجر شده که نمونه های متعدی دارد. وگرنه همه شاهدیم که امروز تمام پستهای کلیدی در دست همان دسته اشراری است که از آغاز پیدایش این رژیم  قدرت را به انحصار خود در آوردند و برای حفظ آن جنایتها کرده اند و می کنند و خونها ریخته اند و میریزند و  خواهند ریخت و هر انتخاباتی که برگزار می شود، با ممنوعیت شرکت دگر اندیشان در آن برگزار می شود و حتی خودی های مصلحت اندیش و دلسوز نظام مثل میرحسین موسوی و کروبی هم،که خواهان بکار گرفتن تاکتیک هایی جهت کاهش خشم و نا امیدی مردم از اوضاع - که خطر بالقوه ای است برای بقای نظام- بودند، تحمل نمی شوند و بلایی بسرشان می آید که دیدیم.
******
 بخشی از اظهارات بنی صدر در مصاحبه مورد بحث که مربوط است به بلوکه شدن ذخائر ارزی ایران توسط آمریکا. لینک مطلب هم در زیر آمده است.
  «یک مساله مهمی هم هست؛ بعد از اینکه آمریکا روی خط توقیف پولهای ایران رفت، در نماز جمعه گفتم که ما نسبت به پرداخت قرضه های خصوصی که اشخاصی در رژیم سابق گرفته بودند، تعهدی نداریم، ملاتاریا و برخی اشخاص که به آن هشدارها توجه نکرده بودند، گفتند: "چون بنی صدر گفت که ما قرضه ها را نمی پردازیم، پولهای ما توقیف شده اند." در واقع وقتی که سرپرست وزارت امور خارجه شدم، در "پرونده رابطه با آمریکا" دو یادداشت یافتم که از سوی سفارت ایران دو هشدار داده شده بود که در حال آماده سازی اوراق و اسناد لازم هستند تا ریاست جمهوری آمریکا امضا کند و پولهای ایران را توقیف کنند و این دو هشدار بدون اقدام مانده بود پس آنها را در شورای انقلاب طرح کردم و قرار شد بانک مرکزی بطور محرمانه آن پولها را از دستگاه بانکی آمریکا خارج کند و به بانکهای دیگر منتقل کند. متاسفانه آقای باهنر از شورای انقلاب بیرون رفت و این مطلب را گفت. تا بانک مرکزی اقدام کند کارتر در ساعت 8 صبح امضا کرده بود پس در واقع گوینده باهنر بود، من بعد از امضای کارتر و در مقام واکنش درباره قرضه های خصوصی آن حرف را زدم. از آن پولها 3 میلیارد به ایران بازگشته است و بقیه اش(13 میلیارد دلار) خورده شد، به قول آقای کارتر که گفته بود: "ایرانی ها را چنان نقره داغ کردم که هرگز فراموش نکنند».
دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۱ - ۳ دسامبر ۲۰۱۲

هیچ نظری موجود نیست: