گفت وگو با رادیو فردا در خصوص صحت و سقم مسایل مطرح شده در باره فرزندش، توضيحاتی را ارائه کرده است.راديو فردا:
آيا از حال و وضعيت فرزندتان عباس پاليزدار خبر داريد؟
صفر پاليزدار: حالشان؟ نمی دانيم، ما که اطلاع نداريم حالش چطور است
.راديو فردا: الان در زندان هستند؟
صفر پاليزدار: بله!نمی دانيد کدام زندان؟ خير اطلاع نداريم. ما هيچ اطلاعی نداريم.يعنی هيج تماسی با ايشان نداشتيد؟ نه چه تماسی؟ در تماس نيستيم و اطلاع نداريم چی به چيست؟
آقای پاليزدار گفته می شود که پسر شما شش ميليارد تومان از بانک وام گرفته و پس نداده است. آيا اين موضوع صحت دارد؟
برای کارخانه وام گرفته، کارخانه را هم ساخته و کارخانه سرجای خودش هست. پول نگرفته که جای ديگری خرج کند. در کارخانه ای که ساخته، وام را خرج کرده و شريک هم دارد . وام را هم تبديل نکرده ببرد آمريکا يا جای ديگری خرج کند.
يعنی الان ايشان به بانک بدهکار است؟
بله بدهی دارد و قسط بانک عقب افتاده است و فعلا" ندارد که بدهد، چون پول ندارد که کارخانه را راه بياندازد. بايد پول باشد تا کارخانه را راه بياندازد و بتواند قسط بانک را بپردازد.
آيا بانک قبلا" از ايشان شکايت کرده بود؟
خير شکايت نکرده بود.
يعنی تازه شکايت کرده؟
تازه اين هايی که می خواهند از خود دفاع کنند، مدرکی ندارند، آمده اند اين را علم کرده اند. اين هم به آنها ربطی ندارد! به کسی ربطی ندارد!
از بانک وام گرفته و همه عالم و آدم وام می گيرند. کسانی هستند ۱۲۳ ميليارد تومان وام گرفتند، يک ريال هم پس ندادند و فرار کرده اند رفته اند جاهای ديگر. وام گرفتن به کسی مربوط نيست!
آقای پاليزدار می گويند پسر شما عضو هيئت تحقيق و تفحص مجلس نبوده.
چرا نبوده؟ به موقع خود مدرکش را نشان خواهد داد.
مدرک آن موجود است.چه مدت برای اين هيئت کار می کرد؟
خيلی وقت است که در آنجا کار می کند. اطلاع دقيق ندارم، ولی زمان زيادی است.
يعنی شما معتقد هستيد،اين حرفهائی که در مورد روحانيون بلند پايه نظام زده، با سند و مدرک بوده؟
سخنرانی که کرده مدرک ندارد که خودم بروم کسی را معرفی کنم ولی مدرک دارد که اورا معرفی کرده اند که برود پرونده ها را بگيرد، بررسی کند، تحقيق کند و نتيجه را به مجلس اعلام کند
. در مجلس هم اين گزارش را خوانده بودند و چون عمل نکرده بود و او هم از چهارده سالگی به جبهه رفته و جانباز نيز هست و برای اين مملکت دلسوزی می کند، طاقت نيآورد. خون شهدا را هميشه در نظر دارد، بالای سر شهيد بوده که جان می داده، دلش سوخت و نتوانست طاقت بيآورد که در مملکت هر کسی از جای خود بلند شود و هرکاری را انجام دهد.
روی اين حساب اين موضوع را مطرح کرد.
دانشگاه از او دعوت کرد، رفت و سخنرانی کرد و اين مسائل پيش آمد.
آيا از طرف مقامات حکومتی، کسی به ايشان اجازه سخنرانی و گفتن آن مطالب را داده بود؟
نمی دانم، من اطلاع ندارم که اجازه داشته يا نداشته، ولی می دانم که دانشگاه از او دعوت کرده بود
.به شما نگفته اند که پسرتان، چه مدت بايد در زندان بماند؟
به ما چيزی نگفتند و اجازه هم نمی دهند برويم پيش او
.خيلی نگران او هستيد؟
مگر ممکن است پدر نگران فرزندش نباشد.
آيا از طريق مقامات دولتی پيگيری کرده ايد، ببينيد می شود برايش کاری انجام داد يا خير؟
ما جايی را نداريم که پيگيری کنيم. پيگيری نکرده ايم. دستمان به هيچ جا بند نيست و واگذار می کنيم به خدا، انشا الله تقاص اورا، خداوند از هر کس که باعث اين مسئله است بگيرد، انشا الله.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر