: اگر پاسخ شما به این ۱۰ پرسش منفی است نیایید
خبرنامه امیرکبیر: در آستانه حضور محمد خاتمی در دانشگاه تهران، انجمن اسلامی دانشجویان موکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در نامه ای خطاب به وی ۱۰ پرسش را مطرح کرد. متن این نامه خطاب به محمد خاتمی به شرح زیر است:
جناب آقای خاتمی،
با سلام و احترام ؛
در شرایطی که اطراف شما را طرفدارانی پر کرده اند که انتقادات جدی را نسبت به شما بر نمی تابند و همگان را نیز چون خود شیفته ی شما می خواهند، آمدنتان به دانشگاه فرصت خوبی است برای ما که به عنوان بخشی از افکار عمومی دانشجویان سوالاتمان را از شما که روزی خود را رئیس جمهوری پاسخگو معرفی می کردید، بپرسیم و بخشی از انتقاداتمان را نسبت به عملکرد ۸ ساله ی ریاست جمهوری تان بیان کنیم. سوالات و انتقاداتی که نه برای دامن زدن به اختلافات، نه برای جار و جنجال و بهانه دادن به روزنامه ی کیهان و خبرگزاری فارس که برای تعامل، گفت و گوی انتقادی و پیشبرد دموکراسی پرسیده می شوند. امیدواریم شما خود را از دریچه ی چشم طرفدارانتان همچون قهرمانی نقدناپذیر نبینید و با پاسخگویی به این سوالات، که تنها بخشی از سوالات و انتقادات ماست، راه را برای تعامل و گفت و گویی سازنده و انتقادی بگشایید.
آقای خاتمی،
اولین باری که در سمت رئیس جمهور به دانشگاه تهران آمدید را به یاد می آورید؟ ۱۶ آذر ۱۳۷۶ و سخنرانی در محل برگزاری نماز جمعه در میان خیل عظیم طرفدارانی که شما را قهرمان می پنداشتند. آن روز برای دانشگاهی که زیر فشار دهشتناک اختناق اقتدارگرایان به سر می برد اصلاحات نوید رهایی بود. همچنین آخرین باری که با عنوان رئیس جمهور به دانشگاه تهران آمدید را نیز به خاطر می آورید؟ ۱۶ آذر ۱۳۸۳، تالار شهید چمران دانشکده فنی و سخنرانی در میان اندک طرفداران باقی مانده و خیل عظیم منتقدان بیرون سالن . منتقدینی که محصور بین داربست هایی بودند که بهر طریق ممکن می خواستند مانع حضور منتقدین در مراسم سخنرانی شما شوند و منتقدین جز با شکستن در اجازه ی ورود پیدا نکردند. آن روز دانشگاه از اصلاحات و اصلاحاتیان هم زخم خورده بود و باز هم در مقابل اقتدارگرایان، که خاتمی این بار در میان آنان بود، تنها مانده بود. آن روز رئیس جمهور اصلاحات به جای شنیدن صدای ما در پاسخ اعتراض دانشجویان فریاد زد: «می دهم از سالن بیرونتان کنند.»… اکنون ۱۶ آذری دیگر است و این بار در شرایطی به دانشگاهمان می آیید که آموخته ایم برای پیشبرد دموکراسی نه باید شیفته بود و نه متنفر. آموخته ایم که قهرمانی که نقد نشود به ضد خود بدل می شود و اکنون نه قهرمان می خواهیم، نه رئیس جمهوری محبوب که تنها کوله باری از حرف های شیرین باشد با عبایی شکلاتی!
خبرنامه امیرکبیر: در آستانه حضور محمد خاتمی در دانشگاه تهران، انجمن اسلامی دانشجویان موکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در نامه ای خطاب به وی ۱۰ پرسش را مطرح کرد. متن این نامه خطاب به محمد خاتمی به شرح زیر است:
جناب آقای خاتمی،
با سلام و احترام ؛
در شرایطی که اطراف شما را طرفدارانی پر کرده اند که انتقادات جدی را نسبت به شما بر نمی تابند و همگان را نیز چون خود شیفته ی شما می خواهند، آمدنتان به دانشگاه فرصت خوبی است برای ما که به عنوان بخشی از افکار عمومی دانشجویان سوالاتمان را از شما که روزی خود را رئیس جمهوری پاسخگو معرفی می کردید، بپرسیم و بخشی از انتقاداتمان را نسبت به عملکرد ۸ ساله ی ریاست جمهوری تان بیان کنیم. سوالات و انتقاداتی که نه برای دامن زدن به اختلافات، نه برای جار و جنجال و بهانه دادن به روزنامه ی کیهان و خبرگزاری فارس که برای تعامل، گفت و گوی انتقادی و پیشبرد دموکراسی پرسیده می شوند. امیدواریم شما خود را از دریچه ی چشم طرفدارانتان همچون قهرمانی نقدناپذیر نبینید و با پاسخگویی به این سوالات، که تنها بخشی از سوالات و انتقادات ماست، راه را برای تعامل و گفت و گویی سازنده و انتقادی بگشایید.
آقای خاتمی،
اولین باری که در سمت رئیس جمهور به دانشگاه تهران آمدید را به یاد می آورید؟ ۱۶ آذر ۱۳۷۶ و سخنرانی در محل برگزاری نماز جمعه در میان خیل عظیم طرفدارانی که شما را قهرمان می پنداشتند. آن روز برای دانشگاهی که زیر فشار دهشتناک اختناق اقتدارگرایان به سر می برد اصلاحات نوید رهایی بود. همچنین آخرین باری که با عنوان رئیس جمهور به دانشگاه تهران آمدید را نیز به خاطر می آورید؟ ۱۶ آذر ۱۳۸۳، تالار شهید چمران دانشکده فنی و سخنرانی در میان اندک طرفداران باقی مانده و خیل عظیم منتقدان بیرون سالن . منتقدینی که محصور بین داربست هایی بودند که بهر طریق ممکن می خواستند مانع حضور منتقدین در مراسم سخنرانی شما شوند و منتقدین جز با شکستن در اجازه ی ورود پیدا نکردند. آن روز دانشگاه از اصلاحات و اصلاحاتیان هم زخم خورده بود و باز هم در مقابل اقتدارگرایان، که خاتمی این بار در میان آنان بود، تنها مانده بود. آن روز رئیس جمهور اصلاحات به جای شنیدن صدای ما در پاسخ اعتراض دانشجویان فریاد زد: «می دهم از سالن بیرونتان کنند.»… اکنون ۱۶ آذری دیگر است و این بار در شرایطی به دانشگاهمان می آیید که آموخته ایم برای پیشبرد دموکراسی نه باید شیفته بود و نه متنفر. آموخته ایم که قهرمانی که نقد نشود به ضد خود بدل می شود و اکنون نه قهرمان می خواهیم، نه رئیس جمهوری محبوب که تنها کوله باری از حرف های شیرین باشد با عبایی شکلاتی!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر