هم ميهنان!
جمهوری جهل و جنايت که تداوم حيات ننگين ِ خود را منوط به استمرار سلطه ی فضای رعب و وحشت ميداند ، سپيده دم امروز مورخ بيست و هفتم ارديبهشت ماه1390 ، عبدالله فتحی 27 ساله و محمد فتحی 28 ساله ، جوانان رعنای مرا به اتهام محاربه ، در زندان الف- طا ی اصفهان ، اعدام ؛ و پيکرهای هنوز گرمشان را تحويل مادرشان داد تا مگر ، تسکينی بر درد ِ بی درمان شانه های ضحاک ِ «ولايت » باشند غافل از آنکه چنين جناياتی نيز هرگز نخواهد توانست تأثيری در سرنوشت خفت بار و محتوم ِ او و «جمهوری اسلامی» اش بگذارد !
من ، با قلبی شکسته و ديدگانی خونبار ، ضمن مخدوش دانستن حکم اعدام فرزندانم بنا بدلايلی مستدل و فراوان � حکمی که حتی در نادرستی و مخدوش بودن آن همين کافيست که در کيفرخواست و متن حکم ، حتی مشخصات فردی يکی از فرزندانم نادرست و غلط قيد گرديده و در حالی که او3 سال متأهل بوده ، مجرد قلمداد گرديده است !- بدينوسيله بر عليه صادر کنندگان و مؤيدين اين احکام ظالمانه ، در پيشگاه مردم ايران و مجامع جهانی و نهادهای بين المللی مربوطه ، اعلام جرم ميکنم .
همچنين مراتب سپاس و قدر دانی خود را از همبستگی و تلاشهای سراسری کليه ی سازمانها و احزاب و جريانات و نيروهای مبارز و انقلابی و آزاديخواه و آحاد هم ميهنانم که طی 12 ساعت گذشته در اين ارتباط صورت گرفته است ، اعلام ميکنم .
زنده باد آزادی
پدری داغدار : بيژن فتحی
27 ارديبهشت ماه 1390- 17/5/2011
27 اردیبهشت 1390 15:49
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر