۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

روز پدر میهمان سحابی پدر

حسین فرهادی
روز پدر در روز تولد امام علی اسوه ی اخلاق و عدالت و جوانمردی و گذشت و کرامت و شرافت نزدیک است و مهندس سحابی پدر معنوی آزادی خواهان و کرامت طلبان و صلح جویان ایران میزبان دو میهمان عزیز است .دخترش نازنینش هاله و پسر پاک و مهربانش هدی . آیا ضیافتی از این زیباتر و حماسی تر یافت می شود! .دو فرزند عزیزی که تاب دوری پدر مظلومشان را نداشتند و غسل شهادت کردند و با شهادت نزد پدر آمدند تا شهادت دهند که : اگر نتوانستیم سایه ی ستم را از سر میهنمان کنار زنیم ولی آن را رسوا کردیم و شهادت دادیم که هنوز راه تو زنده است و یاد تو مانده است و این درسی است که از حسین بزرگ و مظلوم آموخته اند . در کشوری که سحابی شصت سال از عمر ش را برای آن رنج و زندان کشید رسانه ی ضد ملی این کشور حتی به مدت شصت ثانیه نیز در حد یک زیر نویس خبری از او ننوشت و فقط وقتی به صحنه آمد که وقیحانه برای تحریف حقیقت بود و خدعه و نیرنگ همیشگی که هاله ی نازنین کشته نشده بلکه او سکته کرده . در این جامعه که متولیان حکومت دینی چوب هراج بر اخلاق و شرافت زده اند حتی نخواستند حرمت تشییع پیکر یک آیین سوگواری را که در هر قوم و مذهب و ملت و فرقه ای دارای حرمت است حفظ کنند و نشان دادند که شهوت قدرت آنا ن را به جایی کشانده است که روی آل خلیفه در بحرین و آل سعود در عربستان و حاکمان پلید یمن و لیبی را سفید کرده اند .


عزت و هاله و هدی سه معصوم و سه مظلوم و سه پاک سرشت عرصه ی اخلاق و ایمان و آزادی و عدالت منتظر تبریک روز پدر ماهستند . این دو نازنین رفتند تا درروز پدر کنار پدر باشند و مگر نه این است که از آن چنان پدر وفاداری این چنین فرزندان با وفایی به عمل می آید . جان شیفته ی این دو عزیز چنان بی تاب شده بود که جز دیدار یار آن را درمانی نبود . هدای عزیز تو دو یار دبستانی دیگرت تقی و رضا تر جمان نسل رنج و حرمان دیده ی حاکمیت جور هستید . تواز زندان به سوی شهادت رفتی و مرگی را برگزیدی که شایسته ی تو بود در خرداد نزد حنیف نژاد و بدیع زادگان و محسن بودن چه لذتی دارد که برای هدی کمتر از این ظلم بود و دویار دبستانی ات یکی پس از سال ها زندان و حرمان به تبعید رفته است و دیگری در سعی میان زندان و خانه و باز از زندانی به زندانی دیگر در هروله است .


روز پدر بر سحابی پدر مبارک و باشد که ندای مظلومانه ی آنان و خون این شهیدان تازه به خون خفته شب تاریک و سیاهی ظلم و جور و اختناق را از این کشور کوتاه کند و پرده ی جهل و سکون را بدرد و ما را لایق آن سازد که نام نیک آنان را بر زبان جاری سازیم و بمانیم برای آن چه که آنان برای آن جان نثار کردند

هیچ نظری موجود نیست: