زهر فرار حزب اللهی به اسرائیل و حرام شدن شیرینی پهباد پرانی
زهر فرار حزب اللهی به اسرائیل و حرام شدن شیرینی پهباد پرانی
ایرج
شکری
چند
روز پیش(6 اکتبر) اسرائیلی ها اعلام کردند که یک هواپیمای بدون خلبان یا پهباد
ناشناس را در منطقه یی در جنوب اسرائیل مورد هدف قرار داده اند. ارتش اسرائیل به
دنبال یافتن قطعات باقی مانده از آن بود. طبعا حدس و گمانها به سوی حزب الله بود که
قبلا هم اخباری در مورد در اختیار داشتن پهباد های کوچک توسط آن گروه انتشار یافته
بود. واکنش اولیه رژیم این بود که اعلام
این خبر از سوی اسرائیل ممکن است بخشی از جنگ روانی باشد. ورود این هواپیما به منطقه جنوب اسرائیل، از دو
نظر اهمیت داشت. یکی این که لبنان که سرزمین حزب الله است در شمال اسرائیل قرار
دارد و رخنه یک پهباد به جنوب اسرائیل به معنی این بود پهبادی به یک منطقه دور دست
اسرائیل از مرز لبنان رخنه کرده بود. بنابر برخی گزارشات قبلا دو سه مورد پهباد
های کوچکی به شمال اسرائیل رخنه کرده بود که متعلق به حزب الله لبنان بودند. جنبه دیگر
اهمیت مساله این بود که تاسیسات اتمی دیمونا در همین منطقه قرار دارد. حزب الله
لبنان به دنبال انتشار این خبر، ابتدا واکنش سریعی نشان نداد. اما پنج روز بعد شیخ
محمد حسین فضل الله رهبر جزب الله اعلام کرد که هواپیما تجسسی را حزب الله فرستاده
است و این هواپیما توسط حزب الله لبنان مونتاژ شده و قطعات آن ساخت ایران بوده و
از جمهوری اسلامی دریافت شده بود. بی تردید هم اقدام پهباد پرانی و هم این
موضعگیری شیخ لبنانی به سفارش رژیم رژیم صورت گرفته است. بعد از اظهارات رهبر حزب
الله، وزیر دفاع رژیم پاسدار احمد وحیدی در واکنشی به آن گفت:« حزب الله لبنان با
این اقدام نشان داد که میتواند برای روزهای مبادا به طور کامل آماده باشد. این
دستاورد به برکت مقاومت اسلامی و حرکت عزتمندانه جمهوری اسلامی ایران است.
توانمندیهای جمهوری اسلامی ایران بسیار بالا و در خدمت امت اسلامی است». پهباد
سرنگون شده برای ورود به جنوب اسرائیل مسافتی (گویا بیش از 150 کیلومتر) را از روی
دریای مدیترانه پیموده و بعد وارد جنوب اسرائیل شده بود. اگر چه شیخ فضل الله در
سخنان خود مدعی شد که پهباد حزب الله «صدها کیلومتر» در مناطق پر از رادار اسرائیل
پرواز کرده است. از سوی دیگر اسرائیل هم مدعی شد که هواپیماهای آن کشور این پهباد
را زود ردیابی کرده و هواپیمای های جنگی آن کشور در کنار آن پرواز کرده بودند و آن
را بعد از ورود به جنوب اسرائیل در منطقه یی خالی از سکنه هدف قرار دادند. روز
دوازده اکتبر، تلویزیون فرانسه زبان اسرائیل، گیزن*،
در اخبار خود گفت که این هواپیما از مناطقی در جنوب اسرائیل که قرار بوده است در
آن ارتش اسرائیل و آمریکا رزمایش مشترکی انجام دهند، تصویر برداری و آنرا مخابره
کرده است. ویژگی و امتیاز هواپیماها تجسسی مدرن و بدن خلبان امروزی که در اندازهای
مختلف و با تجهیزات مختلف ساخته می شوند و بعضی انواع آمریکائی آن هم که برای «شکار»
و کشتن افراد القاعده و بنیادگرایان اسلامی در افغانستان و پاکستان و یمن به کار
گرفته می شود مسلح هستند، در این است که به خاطر پیشرفت در فن شناسی ارتباطات و
مخابرات ماهواره ای، این هواپیماها تصویر و اطلاعات مربوط به اهداف مورد نظر را
همزمان با رسیدن به روی هدف و تهیه آن، به مراکز کنترل خود مخابره می کنند و بنابر
این ممکن است در زمان هدف قرار گرفتن و منهدم شدن ماموریت خود را تماما یا قسمتی
انجام داده باشند. در صورت هدف قرار گرفتن این هواپیماها یک هواپیما و تجیهزات فنی
که روی آن نصب شده از دست می رود و دیگر مساله یی مثل دستگیری و بازجویی و محاکمه
خلبان هواپیمای جاسوسی یو-2 آمریکا که در
اول مه 1960 در آسمان اتحاد جماهیر شوروی(سابق) هدف قرار گرفت، پیش نمی آید. رژیم
به نحو آشکاری با به صحنه آوردن شیخ فصل الله خواست توانایی آسیب رسانی خود را به
اسرائیل به نمایش بگذارد.شاید چنین مانوری با هدفی که می توان آن را «مثبت» خواند
صورت گرفته باشد و آن هدف مثبت هم استفاده از تاثیر باز دارنده آن روی اسرائیل در
حمله به ایران می تواند باشد. اما این اقدام در فضای سنگینی بین المللی موجود علیه
رژیم، شاید بیشتر به عنوان عامل و نشانه دیگری از خطرناک بودن نفوذ رژیم در منطقه
توسط اسرائیل مورد بهره برداری قرار بگیرد. نگفته پیداست که پهباد پرانی حزب الله
به خاک اسرائیل به نیابت از رژیم، اگر چه برای حزب الله در تعادل قوا می تواند یک
امتیاز برای بهره برداری در جنگ روانی – تبلیغاتی باشد، اما در عمل، حتی اگر
اطلاعات دقیقی هم از این پهباد ها به دست رژیم برسد (به طور مثال، این که رژیم
بتواند طور دقیق محل
اهدافی را به برای موشک های دور برد خود تعیین کند و یا حزب الله بتواند موشک های
خود را به سوی آنها شلیک کند)، اولا با حمایت نظامی آمریکا و کل غرب که در کنار سر
اسرائیل قرار خواهد گرفت، رژیم نه می تواند توازن قوای تسلیحاتی و مالی در جنگ
احتمالی را برقرار کند و نه می تواند باعث «کنده شدن غده سرطانی اسرائیل» یا «رژیم
جعلی اسرائیلی از منطقه» بشود و نه به هیچ وجه فرماندهان متوّهم سپاه پاسداران
انقلاب اسلامی و خامنه ای را به هدف هپروتی شان که برپا کردن «خاورمیانه اسلامی»
با مرکزیت رژیم و تحت رهبری خامنه ای است برساند. «بهار عربی» و پیامدهای آن را
هرچقدر هم که خامنه ای در منبر رفتن های خود، «بیداری اسلامی» بنامد، مطلقا نمی
تواند از هویتشان تهی و چیز دیگری در آن بدمد. بهار عربی با شیعه گری آخوندی
خویشاوندی ندارد و علاوه بر آن در حال حاضر در تونس و مصر و لیبی، گرایشات سلفی و
اخوان المسلمین و گرایشات لائیک به ویژه در مصر و تونس، با یک دیگر در اصطکاک و
کشاکشند و این کشاکشها در متنی نیست که رژیم بتواند از آن بهره برداری بزرگ و
دلخواه خود را بکند. به خصوص که رژیم رقبای بزرگی در زمینه تاثیرگذاری و نفوذ
منطقه ای با پرچم اسلامی، مثل ترکیه و عربستان سعودی دارد. رقیبانی که نه به لحاظ
روابط بین المللی و نه از نظر داخلی هیچکدام از مشکلات رژیم را ندارند و از موقعیت
محکم اقتصادی برخوردارند. دست اندرکاران متکبر و بیشعور رژیم، هنوز بعد از نزدیک
ربع قرن از پذیرفتن آتش بس در جنگی که مدعی بودند جنگ بین کفر و اسلام است و جنگ
بین حق و باطل است و جز با سرنگونی صدام پایان نخواهد یافت، دنبال مقصری میگردند
که «امام راحل» را وادار به نوشیدن جام زهر کرد. این عناصر وقیح در همان حال در
سالروزها و مناسبت هایی مدعی می شوند که پایان جنگ «پیروزمندانه» بود. خب اگر
یایان جنگ پیروز مندانه بود، چرا پذیرفتن آتش بس نوشیدن جام زهر شد و چرا حال
رفسنجانی را دراز کرده اند که این بود که جام زهر به دست امام داد. در حالی که همه
شان به این نتیجه رسیده بودند که توانایی ادامه جنگ و امکان پیروزی بر عراق
برایشان وجود ندارد و شعار سرنگونی صدام و فتح قدس از راه کربلا، شعارهای خیال
پردازانه و غیر عملی است. اما با این حال باز هارت و پورت ها و توسعه طلبی هایی از
همان دست که در جنگ با عراق در دهه 60 پیش گرفته بودند، دوباره به نوعی دیگر و
احمقانه تر از آن پیش گرفته اند. این بار با آمریکا و اروپا سرشاخ شده اند.
از
ناسازگاری روزگار برای رژیم این که چیزی از هارت و پورت رهبر حزب الله و ابلهان پاسدار
و آخوند، از پهباد پرانی نگذشته، روز 16 اکتبر العربیه به نقل از روزنامه اسرائیلی
«یدعوت احارنوت» گزارش داد که مسئول مالی حزب الله که نام او «حسن فحص» ذکر شده
است، با 5 میلیون دلار پول و اطلاعات و اسناد مهمی از حزب الله به اسرائیل گریخته است. در سایتهای مختلف خبری
رژیم هیچ اشاره ای به این خبر نشد. این اتفاق اگر افتاده باشد- که به نظر می رسد
افتاده است- باید مثل پتکی بر سر فرماندهان سپاه به ویژه فرمانده سپاه قدس و ولی
امر مسلمین فرود آمده باشد. چندی پیش از این رویداد، اخباری در مورد وجود اختلاس
بزرگ در حزب الله در استفاده از پولهایی که رژیم به حزب الله می فرستد، و سفر تنی
چند از متخصان امور مالی سپاه به لبنان برای رسیدگی به این مساله منتشر شده بود.
به نظر می رسد که فرار حسن فحص مثل کاردی به پهلوی رژیم فرورفته باشد و باد
خودبرتر بینی که از پهباد پرانی در مقامات نظامی وغیر نظامی ریز درشت رژیم به خاطر
آن تولید شده بود، در رفته باشد و فرار آن مقام مهم حزب الله با 5 میلیون دلار پول
از«بیت المال مسلمین» برای مقاومت اسلامی، به دامن صیهونیسم، زهری به کامشان ریخته
و آن شیرین کامی و شیهه شادی کشیدن بر فرماندهان سپاه پاسداران جهل و ارتجاع و بر
ولی فقیه مستبد و آزادی کش رژیم، حرام شده باشد. علاوه بر اینها خبر مربوط به
پذیرفتن اتهام مربوط به توطئه برای کشتن ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا از سوی
متهم(منصور ارباب سیر) که به تازگی انتشار یافت زهر دیگری به کام و ضربه دیگری بر
سر گردانندگان رژیم بود. ضربه های سنگین بر سر گردانندگان این رژیم سرکوبگر مردم
ستیزمستدام و روز افزون باد.
GUYSEN
*
19 october
201-2
۲۸ مهر ۱۳۹۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر