روز دهم آبانماه (دیروز) در فیس بوک خود وعده دادم که نام قاتل شهید ستار بهشتی را در سالروز شهادت او فاش نمایم و نکاتی از پرونده او را برای مردم بازگو کنم.
اما به دو دلیل اینکار را امروز انجام می دهم:
یک -سیزدهم آبان (مصادف با سالروز شهادت ستار بهشتی) روز راهپیمایی حکومتی سیزدهم آبان است و ممکن است این خبر،در اخبار آن روز دیده نشود.
دوم -از بگم بگم هایی که به نام محمود احمدی نژاد ثبت شده است خوشم نمی آید و دوست ندارم مانند فردی که به عملکردش انتقاد داشتم عمل کنم.
دلیل اعلام نام قاتل در سیزده آبانماه نیز صرفا تقارن این اعلام بود با سالگرد شهادت ستار بهشتی.
همانطور که می دانید ستار بهشتی در تاریخ نهم آبانماه سال 1391 توسط پلیس فتای نیروی انتظامی دستگیر و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی فیس بوک به مکانی نامعلوم منتقل و در روز سیزدهم آبانماه سال 1391 در حالیکه شدیدا مورد شکنجه واقع شده بود به شهادت رسید و جنازه او در تاریخ هجدهم آبان همان سال به خانواده اش تحویل داده شد.
در ابتدا علی مطهری نماینده مردم تهران پیگیر وضعیت شهادت او شد و سپس شورای هماهنگی راه سبز امید پیش از اعلام موضع سخنگوی قوه قضاییه (محسنی اژه ای) موضعگیری کرد و شهادت او را محکوم کرد.
پس از آن کمیته تحقیق و تفحص مجلس تشکیل شد و به تحقیق درباره این حادثه پرداخت و با انتشار گزارشی مضحک پرونده تحقیق و تفحص در مجلس شورای اسلامی بسته شد.
یکی از بستگان ستار بهشتی که جنازه او را دیده بود چنین اظهار می نماید:
"روی سرش فرو رفتگی بزرگی بوده و روی سرش گچ کشیده بودند،صورتش باد کرده بود،به محض اینکه بند کفن را باز کردند از کنار زانوی راستش به کفن خون سرازیر شده و کفن کاملا خونین شده است.علائمی از کالبد شکافی هم روی بدنش مشاهده شده است".
این فرد همان فردیست که با مادر ستار بهشتی روبرو میشود و به او میگوید:
"زمانیکه ستار را شکنجه می کردم او میخندید و هیچ چیز نمی گفت و همین خندیدن مرا بشدت عصبانی می کرد،طوریکه در یکی از این عصبانیت ها او را طوری شکنجه کردم که زیر شکنجه جان باخت".
او از مادر ستار بهشتی تقاضای عفو گذشت کرد و خواست که از گناهش در گذرد و او را حلال کند.
این شخص دارای درجه ستوانی در پلیس فتای نیروی انتظامی ست و من نامش را برای نخستین بار افشا میکنم.
او کسی نیست جز "ستوان اکبر تقی زاده". او از نیروهای کادر و درجه دار نیروی انتظامی ست و اکنون در زندان است و امیدوار است گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی با فشار بازپرس پرونده (شهریاری) و چند نفر خبرنگار و چندین نفر از افرادیکه با نام فعال سیاسی و مدنی به منزل آنها رفت و آمد دارند تسلیم حکومت شده و از شکایت خود صرفنظر کند.
تصمیم گرفته ام که در روزهای آتی اطلاعاتی از پرونده شهید ستار بهشتی را منتشر نمایم و مردم را در جریان واقعیات قرار دهم تا مردم بدانند در کشور چه می گذرد و قوه قضاییه چطور قصد رهانیدن متهم و تبرئه او را دارد.
شایسته است قوه قضاییه (بخوانید قوه غذاییه) بازیهایِ مرسوم را به کناری نهاده و نسبت به برپایی دادگاهی صالحه برای بررسی این جنایت اقدام نماید و دادِ خانواده مظلوم را از ظالمین بستاند.
اما به دو دلیل اینکار را امروز انجام می دهم:
یک -سیزدهم آبان (مصادف با سالروز شهادت ستار بهشتی) روز راهپیمایی حکومتی سیزدهم آبان است و ممکن است این خبر،در اخبار آن روز دیده نشود.
دوم -از بگم بگم هایی که به نام محمود احمدی نژاد ثبت شده است خوشم نمی آید و دوست ندارم مانند فردی که به عملکردش انتقاد داشتم عمل کنم.
دلیل اعلام نام قاتل در سیزده آبانماه نیز صرفا تقارن این اعلام بود با سالگرد شهادت ستار بهشتی.
همانطور که می دانید ستار بهشتی در تاریخ نهم آبانماه سال 1391 توسط پلیس فتای نیروی انتظامی دستگیر و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی فیس بوک به مکانی نامعلوم منتقل و در روز سیزدهم آبانماه سال 1391 در حالیکه شدیدا مورد شکنجه واقع شده بود به شهادت رسید و جنازه او در تاریخ هجدهم آبان همان سال به خانواده اش تحویل داده شد.
در ابتدا علی مطهری نماینده مردم تهران پیگیر وضعیت شهادت او شد و سپس شورای هماهنگی راه سبز امید پیش از اعلام موضع سخنگوی قوه قضاییه (محسنی اژه ای) موضعگیری کرد و شهادت او را محکوم کرد.
پس از آن کمیته تحقیق و تفحص مجلس تشکیل شد و به تحقیق درباره این حادثه پرداخت و با انتشار گزارشی مضحک پرونده تحقیق و تفحص در مجلس شورای اسلامی بسته شد.
یکی از بستگان ستار بهشتی که جنازه او را دیده بود چنین اظهار می نماید:
"روی سرش فرو رفتگی بزرگی بوده و روی سرش گچ کشیده بودند،صورتش باد کرده بود،به محض اینکه بند کفن را باز کردند از کنار زانوی راستش به کفن خون سرازیر شده و کفن کاملا خونین شده است.علائمی از کالبد شکافی هم روی بدنش مشاهده شده است".
این فرد همان فردیست که با مادر ستار بهشتی روبرو میشود و به او میگوید:
"زمانیکه ستار را شکنجه می کردم او میخندید و هیچ چیز نمی گفت و همین خندیدن مرا بشدت عصبانی می کرد،طوریکه در یکی از این عصبانیت ها او را طوری شکنجه کردم که زیر شکنجه جان باخت".
او از مادر ستار بهشتی تقاضای عفو گذشت کرد و خواست که از گناهش در گذرد و او را حلال کند.
این شخص دارای درجه ستوانی در پلیس فتای نیروی انتظامی ست و من نامش را برای نخستین بار افشا میکنم.
او کسی نیست جز "ستوان اکبر تقی زاده". او از نیروهای کادر و درجه دار نیروی انتظامی ست و اکنون در زندان است و امیدوار است گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی با فشار بازپرس پرونده (شهریاری) و چند نفر خبرنگار و چندین نفر از افرادیکه با نام فعال سیاسی و مدنی به منزل آنها رفت و آمد دارند تسلیم حکومت شده و از شکایت خود صرفنظر کند.
تصمیم گرفته ام که در روزهای آتی اطلاعاتی از پرونده شهید ستار بهشتی را منتشر نمایم و مردم را در جریان واقعیات قرار دهم تا مردم بدانند در کشور چه می گذرد و قوه قضاییه چطور قصد رهانیدن متهم و تبرئه او را دارد.
شایسته است قوه قضاییه (بخوانید قوه غذاییه) بازیهایِ مرسوم را به کناری نهاده و نسبت به برپایی دادگاهی صالحه برای بررسی این جنایت اقدام نماید و دادِ خانواده مظلوم را از ظالمین بستاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر