۱۳۹۳ فروردین ۲۰, چهارشنبه

سخنگوی جيش‌العدل: سپاه و اطلاعات پيام دادند گروگان‌ها را بکشيد

فرشته قاضی
f.ghazi(at)roozonline.com

روزآنلاین ـ مصاحبه با سخنگوی گروهی که به عنوان يک گروه تروريستی شناخته می شود آسان نيست. از يک سو يافتن کانالی ارتباطی برای انجام مصاحبه سخت است ـ بايد از طريق واسطه يا واسطه ها رديف شود ـ و از سوی ديگر تبعات احتمالی چنين مصاحبه ای بر سختی کار می افزايد.
گروگان گيری اخير ۵ سرباز در سيستان و بلوچستان توسط گروه جيش العدل و کشته شدن يکی از گروگان ها و آزادی ۴ گروگان ديگر با پی گيری مولوی عبدالحميد، امام جمعه اهل سنت زاهدان و ساير علمای دينی و معتمدين محلی و مردمی سيستان و بلوچستان باعث شد، سراغ عبدالرئوف ريگی، سخنگوی جيش العدل بروم. او در اين مصاحبه می گويد به خاطر جايگاه مولوی عبدالحميد و علمای اهل سنت ميان مردم و حرمت قرآنی که مولوی عبدالحميد برای آنها فرستاده و خواهان آزادی گروگان ها شده بود، بدون پيگيری مطالبات شان اقدام به آزادی گروگان ها کرده اند.
او در عين حال می گويد که پيکر گروهبان دانايی فر دفن نشده و در صورتی تحويل داده خواهد شد که جنازه های زندانيان آنها، که به گفته او اعدام يا کشته شده اند تحويل آنها شود.
* درباره آزادی گروگان ها بگوييد و روند آزادی آنها. با معتمدان محلی که گروگان ها را از شما تحويل گرفته اند صحبت می کردم گفتند در قبال آزادی گروگان ها چيزی به شما داده نشده.
- دقيقا همين طور است. چيزی که بايد دريافت کنيم دريافت نکرديم، به خاطر علمای اهل سنت بود که در اين ميان پادرميانی و ميانجی گری کردند. ما زمانی که اين نظاميان رژيم را دستگير کرديم علمای اهل سنت هياتی را فرستادند که از طرف مولانا عبدالحميد، برجسته ترين عالم اهل سنت اعزام شده بود. بنده ملاقاتی داشتم بااين هيات که از طرف مولانا يک کلام الله قرآن مجيد آورده بودند و از ما تقاضا کردند که اين نظاميان را آزاد کنيم. ما هم در پاسخ مطالبات خود را به آنها گفتيم و از آنها خواستيم حداقل در راستای آزادی زندانيان اهل سنت عموما و زندانيان سياسی در بلوچستان که مرتبط با جنبش و سازمان ما هستند قدم بردارند و تلاش کنند. آنها گفتند ما در اين زمينه قطعا تلاش می کنيم اما درخواست و مطالبه ما اين است که شما اين دفعه به خاطر علمای اهل سنت و به خاطر قرآن کريم اين اسرا را آزاد کنيد. ما اين موضوع را در شورای مرکزی سازمان مورد بحث قرار داديم و چون ما خواهان تقابل و مواجهه و رويارويی با علمای اهل سنت نيستيم و نمی خواهيم مردم بگويند ما در مقابل اهل سنت و علمای سنت هستيم تصميم گرفتيم اين اسرا را آزاد کنيم؛ اگر چه ما اختلاف نظرهايی با علمای اهل سنت داريم. آنها معتقد به مبارزه مسالمت آميز برای رسيدن به حقوق هستند و ما راه مسلحانه را در پيش گرفته ايم اما ما باز هم چون خواهان تقابل و رويارويی با علمای اهل سنت نيستيم، به همين خاطر آزاد کرديم. البته به آنها گفتيم که ما خواهان اين هستيم که رژيم هم اقدام به آزادی علمای اهل سنت که در زندان هستند بکند و اين حسن نيت را هم نشان داديم که ما خواهان حل مساله هستيم، اگر رژيم هم خواهان حل مساله باشد. اما اگر رژيم خواهان حل مسائل نباشد در آينده سفارش کسی برای موضوعاتی از اين قبيل پذيرفته نخواهد شد.

* گفتيد به خاطر حرمت علمای اهل سنت بين مردم، گروگان ها را آزاد کرديد و اينکه نمی خواستيد مردم بپندارند مقابل علمای اهل سنت هستيد. اين به خاطر جايگاه علمای اهل سنت و به ويژه مولوی عبدالحميد بين مردم بوده؟ اينکه آنها جايگاهی بين مردم دارند که نمی خواستيد مقابل آنها قرار بگيريد و به نوعی شما، يعنی گروه شما، جايگاهی بين مردم نداريد؟
- به هر صورت علمای اهل سنت جايگاه رهبری را در بين مردم دارند. ما هم بخشی از مردم هستيم، بخشی از همين جامعه هستيم و نمی خواهيم مردم چنين فکر کنند و چنين بينديشند که ما مقابل علما قرار داريم. علما جايگاه خودشان را دارند و ما خواهان اين نيستيم که با آنها مقابله کنيم. مقابل ما و دشمن ما رژيم حاکم است که در حق ما ظلم کرده، و در حق مردم ما ستم روا داشته است. اما علمای اهل سنت اين درخواست را با شدت مطرح کردند و قران را در ميان فرستادند و گفتند ما قبلا اين درخواست را از شما نکرده ايم، حالا پاسخ بدهيد. و باز ريش سفيدان و معتمدين را مولوی عبدالحميد واسطه کرده و فرستاده بود و اگر ما نمی پذيرفتيم در ميان مردم اين گمانه زنی پيدا می شد که ما مخالف علمای اهل سنت و دشمن علمای اهل سنت هستيم، لذا تصميم به آزادی گرفتيم.

* شما بعد از آنکه هياتی از طرف مولوی عبدالحميد با شما ديدار کرد و قرآن را به شما داد و درخواست آزادی گروگان ها را مطرح کرد، گروهبان دانايی فر را کشتيد.
- نه اينطور نيست. گروهبان دانايی فر يک فرد درجه دار بود. طبق مصاحبه ای که پدر ايشان با يکی از روزنامه ها داشتند درجه دار بود و سه سال برای نظام خدمت کرده بود، يعنی خدمت سربازی نبود. ماهی دو ميليون تومان حقوق اين فرد بود و در مرز مشغول خدمت به نظام بود. با اين همه وقتی آقای دانايی فر و افرادش دستگير شدند سعی و تلاش ما اين بود که هيچ کدام اعدام نشوند و مساله به يک صورت مسالمت آميز و حداقل به صورتی که بعضی از اسيران ما رها شوند، اينها هم در مقابل آزاد شوند. اما متاسفانه در همين روزها يکی از دوستان ما که عضو سازمان ما هم نبود و فقط برادر يکی از اعضای ما بود به نام علی نارويی در زندان تحت شديد ترين شکنجه ها قرار می گيرد و در هنگام شکنجه به شهادت می رسد که آثار جنايت بر جسدش مشهود بوده و خانواده به اطلاع ما رساندند. آن موقعی که نظاميان رژيم دست ما اسير بودند، با يک زندانی که فقط نسبت خويشاوندی با ما داشت چنين برخوردی کرده بودند لذا اينجا تصميم گرفته شد که دانايی فر اعدام شود. وقتی هيات علما حضور پيدا کرد و من با آنها ملاقات کردم گفتم اين تصميم قبل از اينکه شما بياييد گرفته شده اما من شخصا باز هم تلاش می کنم از اين تصميم جلوگيری شود اما خيلی مشکل است چون حکم صادر شده است. اين را به آنها گفتم و اگر چه خودم شخصا مخالف اين اعدام بودم و در شبکه العربيه هم گفتم اما اين حکم اجرا شد.

* در هيچ کدام از کنوانسيون های بين المللی و حقوق بشری، حتی وقتی دو کشور در حال جنگ با هم هستند اسير را به اين صورت نمی کشند. يعنی اقدام شما کاملا خلاف کنوانسيون های بين المللی و حقوق بشری و انسانی است.
- ما يک گروه چريکی هستيم و هيچ قرارداد و مصوبه ای را امضا نکرده ايم. مکلف نيستيم که به آنها عمل بکنيم. طبق کنوانسيون های حقوق بشری و قراردادهای ژنو که در مورد جنگ نوشته شده اند همه کشورها موظف هستند از آنها پيروی کنند اما ما در وضعيت جنگ هستيم و در وضعيتی هستيم که يک گروه چريکی و نظامی هستيم و مکلف نيستيم از آنها پيروی کنيم. بعضی مواقع مجبوريم تصميمی بگيريم به خاطر وضعيت خودمان. اين وضعيت ما با وضعيت دولت ها که دارای زندان ها و دادگاه ها هستند تفاوت می کند. تصميمات ما براساس آنچه رخ می دهد است و ما خود را موظف به عمل کردن به چيزهايی که امضا نکرده ايم نمی دانيم.

* شما خود را مکلف به چی می دانيد و قائل به چی هستيد؟
- ما در حال جنگ هستيم با رژيم. اينجا به عرض شما و کسانی که اين گفتگو را می خوانند می رسانم که ما در حال جنگ هستيم و اين يک گروگان گيری نيست، يک حادثه نيست. ما يک سال گذشته بيش از صد عمليات داشتيم و در منطقه در حالت جنگ بوديم. در حالت جنگی برخی اوقات افراد ما اسير می شوند و بعضی موقع افراد آنها اسير می شوند. اين وضعيت ادامه دارد. اين مرتبه افراد آنها اسير شدند. قبلا افراد ما هم اسير شدند، اما افرادی که از ما اسير شدند همه اعدام شدند، کشته شدند. اگر ما هم می خواستيم طبق رفتار رژيم رفتار کنيم بايد همه را می کشتيم اما ما نمی خواستيم رفتاری مثل رژيم داشته باشيم، مگر کسانی که درجه دار، نظامی و کادر هستند و با آنها همان رفتار را می کنيم اما با اين سرباز ها طبق اصول انسانی و اخلاق اسلامی رفتار کرديم و خواهان حل مساله به صورت مسالمت آميز بوديم. ما در حال جنگ هستيم، آنها هم افراد ما را گرفتند دو روز بعد اعدام کردند. ما هم اگر مثل آنها رفتار می کرديم بايد اينها را که گرفتيم، سريع می کشتيم و نمی گذاشتيم اين همه برای عمليات هزينه کنيم، بعد علمای اهل سنت بيايند و آزاد کنيم. با اينکه به خاطر علما آزاد کرديم اما اگر ما خواهان رويارويی مانند رژيم بوديم باز هم آزاد نمی کرديم. اعلام می کرديم زندانيان ما را اعدام کرده اند ما هم اينها را اعدام می کنيم. اما ما حسن نيت و اخلاق انسانی را مدنظر قرار داديم و اينها را آزاد کرديم.

* اصول انسانی و اسلامی که اشاره کرديد در قضيه کشتن جمشيد دانايی فر که اسير و گروگان شما بود چه شد؟
- اسير طبق قانون ما دو صورت دارد يا سرباز عادی است يا کادر نظامی و مجرم که در صورت دوم می توان اعدامش کرد.

* به حرمت قران هم اشاره کرديد، اسلام و قرآن چنين اجازه ای به شما می دهد که گروگانی را که اسير شما است اينطور بکشيد؟
- قانون ما برگرفته از قرآن و سنت پيامبر اسلام است.

* يعنی در قران می گويد که با اسير چنين رفتاری شود؟ يا سنت پيامبر چنين می گويد؟
- اسلام برای اسرای جنايتکار حکم اعدام را تجويز می کند.

* گروهبان دانايی فر چه جنايتی کرده بود؟
- کادر نظامی، مجرم است و می توان اعدام اش کرد.

* شما گفتيد با سربازها کاری نداريد اما شهريور ماه ۱۴ سرباز را کشتيد.
- آن سربازان در حال جنگ کشته شدند. اسير نبودند. نظاميانی که از رژيم حمايت می کنند را می کشيم. ما بارها در بی سيم های مان از نظاميان خواسته ايم که منطقه را تخليه کنيد، اينجا بلوچستان است، مال ما است برويد. نرفتند کشتيم.
* گروهبان دانايی فر را چگونه کشتيد ؟ آيا قبل از کشتن حرفی زده؟
- من از جزئيات اعدام خبر ندارم. اين کار توسط گروه نظامی انجام گرفته است.

* با جنازه آقای دانايی فر چه کرديد؟ به هياتی که آمده بود گفته ايد دفن کرده ايد.
- فعلا در يک جايی نگهداری می کنيم تا ببينيم دولت چه می کند.

* يعنی دفن نشده؟
- خير، فعلا يک جايی نگهداری می شود.

* گروهبان دانايی فر را براساس گفته سربازان آزاد شده، ۲۷ روز بعد از گروگان گيری از بقيه جدا کرده بوديد.
- بله.

* به چه دليل و او را کجا برده بوديد؟
- اين سئوال امنيتی است و پاسخ نمی دهم.

* قبل از کشته شدن چه حرفی زده؟
- هيچی

* يعنی هيچ حرفی نزده؟
- خير

* يک فيلمی از زمان و نحوه گروگانگيری منتشر کرديد، اين فيلم واقعی بود؟ برخی می گويند ساختگی بود.
- نه اين فيلم واقعی است. رژيم هم می داند نبروهايش چقدر آموزش ديده اند و چقدر توانايی دارند. ما بارها به آنها حمله کرده ايم. به آسانی پايگاه ها را به تصرف خودمان درآورديم. اين هم يکی از آنها بود. بعضی وقت ها آنها فرار کردند پايگاه ها را خالی گذاشتند و پايگاه ها دست مبارزين ما افتاد اين مرتبه مبارزين ما موفق شدند در خيمه شان آنها را به اسارت خود در بياورند. اين واقعيت است و رژيم هم می داند. اما چون نمی خواهند به ضعف و ناتوانی خود اذعان کنند برای سرپوش گذاشتن بر ضعف و ناتوانی شان می گويند واقعی نيست.

* خب اين فيلم به گفته شما واقعی است. گفتيد که در حال جنگ هستيد و اسير گرفته ايد. براساس اين فيلم، جنگ و درگيری در کار نيست و شما ۵ مرزبان را گروگان گرفته ايد.
- اينجا منطقه جنگی است، منظور اين نيست که در اين مساله جنگی رخ داده. در بسياری جاها کمين ها و روش های جنگی فرق می کند. ما در حال جنگ هستيم و منطقه جنگی است. فرمانده مرزبانی اعلام می کند که ما در سال گذشته هر روز حداقل يک درگيری داشتيم با گروه. اين نشان می دهد که جنگ در منطقه است. اين مشکل از نظام است که نيروهايش چنان عاطل و باطل بودند. مشکل از ما نيست. ما در حال جنگ هستيم. بعضی وقت ها اينطور است که کمين می زنيم، غافلگير می کنيم. بعضی وقت ها حمله می کنيم و درگيری رو در رو داريم. اين از روش های غافلگير کردن دشمن بود در حاليکه دشمن غافل بود، مبارزين خود را به آنها رساندند. اين نشان می دهد که رژيم به چه حالت زبونی و بدبختی است و ضعف و ناتوانی شان به حدی است که در منطقه جنگی به چنين وضعيتی هستند. ما که يک گروه نظامی هستيم امکان ندارد نگهبانی نداشته باشيم. امکان ندارد از دوستانی که با ما هستند محافظت نکنيم در هر منطقه و جايی و... اما رژيمی که چنان دم از رويارويی با امريکا و جهان غرب می زند نيروهايش اين طور غافل هستند آن هم در منطقه کاملا جنگی.

* مطالبات واقعی شما و گروه تان چيست؟
- مطالبات ما رسيدن اهل سنت به حقوق مشروع انسانی، اجتماعی و سياسی است. به همه حقوق بايد برسيم. اين مطالبه اساسی ما است. ما می خواهيم به حقوق مان برسيم. اما رسيدن به حقوق از راههای مدنی و مبارزه امکان پذير نيست. در بلوچستان کسی امکان ندارد از حقوق ما دفاع کند. يک شخص فقط در بلوچستان حرف از حقوق می زند که مولوی عبدالحميد است و با او هم با شدت برخورد می کنند و اگر جايگاه اش را بين مردم نداشت ديروقتی او را هم به زندان می انداختند و با او هم برخوردها و رفتارهای غيرانسانی می کردند. در بلوچستان کسی اجازه ندارد از حقوق اش دفاع بکند. کسی اجازه ندارد از عقيده اش دفاع بکند، اگر بکند به اتهام وهابيت و غيره و غيره سالهای سال به زندان ها افتاده اند و هيچ کسی خبری از آنها ندارد. بعضی ها اعدام شدند، بعضی ها کشته شدند. يک روزنامه نگار به اسم يعقوب مهرنهاد بود، فعال مدنی در بلوچستان که گروه اش را تار و مار کردند، همه را اعدام کردند، خودش را هم اعدام کردند. اينجا فعاليت مدنی برابر است با اعدام، کشتار، تيرباران و زندان. لذا امکان هيچ گونه فعاليت مدنی و سياسی و حتی فرهنگی نيست. ما نمی توانيم برای زبان مان تبليغ کنيم، تلاش کنيم. نمی توانيم از مذهب مان و مقدسات مان دفاع کنيم، وقتی آقای يزدی توهين می کند، وقتی فيلم هايی به نام ولايت ساخته می شوند، فيلم هايی برعليه مقدسات اهل سنت ساخته می شود. يک روحانی از اهل سنت به نام مولوی ابراهيم دامنی بلند می شود به يک فيلم پاسخ می دهد، به يک روحانی شيعه پاسخ می دهد، فوری می گيرند و ۱۵ سال زندان می دهند بعد به صورت مرموزی ترور می کنند. اين وضعيت منطقه ما است. اينجا امکان هيچ گونه فعاليتی نيست. نه حزبی وجود دارد نه انجمنی وجود دارد. وقتی ما در چنين وضعيتی هستيم شما چه راهی پيش روی ما می گذاريد برای رسيدن به حقوق مان. ما بايد به حقوق مشروع خود برسيم، وقتی از راه مدنی ممکن نيست ما مجبورا سلاح به دست گرفته ايم. جنايت ها ما را مجبور کرده است. من به هيات علمای اهل سنت اين حرف را زدم که آنها به مولوی عبدالحميد بگويند، به علمای اهل سنت بگويند که اگر آنها زمينه فعاليت مدنی را فراهم کنند ما قطعا سلاح را کنار می گذاريم اما وقتی زمينه اش فراهم نيست ما نمی توانيم.

* شما می گوييد علمای اهل سنت زمينه را برای فعاليت مدنی فراهم کنند اسلحه را زمين می گذاريد. مولوی عبدالحميد گفته هم قبل از جريان اخير و هم از طريق هياتی که فرستاده از شما خواسته اسلحه را زمين بگذاريد و به صورت مدنی فعاليت تان را ادامه دهيد. گفته برای شما امان نامه هم می گيرد. با توجه به اينکه به جايگاه مردمی مولوی عبدالحميد اشاره کرديد چرا اين خواسته ايشان را نمی پذيريد؟
- ما نيازی به امان نامه نداريم، چون برای اين شروع نکرديم که بياييم امان نامه از رژيمی بگيريم که عليه ما جنايت کرده. بعد هم مولوی عبدالحميد خودش توان ابراز همه حقايق را ندارد، وقتی نمی تواند خودش يک انجمنی تشکيل دهد، چطور می خواهد به ما اجازه فعاليت فرهنگی بدهد. بيچاره خودش وقتی پادرميانی کرده، به نفع رژيم ميانجيگری کرده و آزاد کرده، از ديروز تا امروز صدها رسانه رژيم بر عليه اش بلند شده اند و دهها مقاله و مطلب عليه او نوشته اند. در اين کشور رئيس جمهور هم ناتوان است چه برسد به مولوی عبدالحميد. من از هيات او پرسيدم چرا در تهران يک مسجد به سنی ها نمی دهند گفتند دولت می خواهد بدهد اما تندروها نمی گذارند. گفتم شما چطور از ما می خواهيد به دولت و رئيس جمهوری اعتماد کنيم که توان مقابله با تندروها را ندارد و نمی تواند يک مسجد ايجاد کند. وقتی رئيس جمهور توان ندارد، مولوی عبدالحميد کيست.

* گفتيد صد عمليات داشتيد، کلی آدم کشتيد. چی به دست آورديد؟ به حقوقی که می گوييد از اين طريق رسيديد؟
- ما آدم کش نيستيم. اينجا مساله و قضيه اين نيست که ما چه چيزی به دست آورديم، ما مردم را به سوی مبارزه بزرگ پيش می بريم و اميد است در آينده برسيم.

* مبارزه چی؟
- ما برای همه اهل سنت ايران می جنگيم و در يک نظام فدرال، دنبال خودمختاری هستيم.

* شما از سوی عربستان تغذيه مالی می شويد؟
- اگر عربستان و کشورهای ديگر از ما حمايت مالی می کردند ما امروز شهرهايی از بلوچستان را به تصرف خودمان درآورده بوديم اما به علت کمبود مادی و کمبود وسايل نظامی پيشرفت چندانی نداشته ايم اما اميدواريم مردم به کمک هايشان بيفزايند، باکمک های مردمی است که ما تاب آورده ايم. ما با هيچ کشوری هيچ رابطه و تماسی نداريم.

* در بيانيه ای که شهريور ماه از سوی گروه شما منتشر شد عنوان شده که از يکسری از کشورهای عربی درخواست کمک مالی کرده ايد.
- از مردم کرديم نه حکومت ها.

* ولی در بيانيه تان نوشته شده از برخی کشورهای عربی.
- از مردم کشورهای عربی است. مردم امارات، مردم قطر، مردم عربستان.

* مردم اين کشورها چرا بايد به شما کمک کنند؟
- شهروندان سنی مذهب بلوچ که ايرانی هستند و ساکن اين کشورها هستند.

* مولوی عبدالحميد گفته بعد از اختلافاتی که در سوريه و عراق به وجود آمده، گروه شما حاميان مالی پيدا کرده و از سوی برخی کشورهای عربی ارتباطاتی با شما گرفته شده و حمايت مالی می شويد.
- مردم اهل سنت از ما حمايت می کنند.

* در بيانيه شهريور ماه گروه شما صحبت از حمايت کشورهای عربی است مولوی عبدالحميد هم از حمايت ملی برخی کشورهای عربی از گروه شما سخن گفته.
- دولت ها حمايت نکرده اند، اگر چنين حمايتی شود وضعيت ما غير از وضعيت فعلی بود. ما پايگاه مردمی داريم و مردم حمايت می کنند.

* شما در حالی از پايگاه مردمی سخن می گوييد که حتی يک نفر هم اقدامات شما را تاييد نمی کند. گروگانگيری اخير شما از سوی طيف های مختلف مردمی محکوم شد و همه آن را عملياتی تروريستی توصيف کردند.
- اين چيزها در جنگ طبيعی است.

* يعنی چی؟
- گروگانگيری نبود. اين يک جنگ است. بعضی وقت ها ممکن است بشود که مردم با بعضی چيزها مخالف باشند اما ما هستيم که تصميم می گيريم چه بکنيم و چه نکنيم چون بسياری وقت ها مردم تحت تاثير رسانه ها قرار می گيرند و از حقايق بی خبر هستند. ما مکلف نيستيم از فکر و نظر مردم تبعيت کنيم. بعضی موقع ها مردم در اشتباه هستند. مردم به نظام هم رای دادند اما همه می دانند که اشتباه کردند رای دادند.

* چقدر اين صحبت های شما شبيه صحبت های آقای مصباح يزدی، طيف ايشان و برخی سران حکومت است.
- مردم به نظام جمهوری اسلامی رای دادند، شما موافق هستيد؟

* اينجا من به عنوان يک روزنامه نگار سئوال می کنم. لطفا پاسخ دهيد.
- بعضی وقت ها مردم تحت تاثير تبليغات قرار می گيرند. لذا ما يک گروه نظامی هستيم و چريکی. من با مصباح يزدی تفاوت دارم، او در قدرت نشسته من يک فرد جنگجو هستم. براساس چيزهايی که پيش می ايد تصميم می گيريم، نه اينکه مردم چه فکر می کنند و چه فکر نمی کنند.

* خب مگر نمی گوييد برای حقوق مردم منطقه داريد مبارزه می کنيد؟
- ما اگر به احساسات مردم اهميت نمی داديم اينها را اعدام می کرديم. چون دوستان ما و برادران ما اعدام شدند. اگر توجه به احساسات مردم ايران و خواسته علمای اهل سنت نبود قطعا اينها را اعدام می کرديم. اما مبارزه در ميدان است که سياست ها را تعيين می کند نه اينکه مردم چه می گويند. مردم آگاه نيستند. اما اگر دموکراسی باشد و به رای مردم احترام گذاشته شود و هر کسی اجازه داشته باشد رای و نظر خود را بدهد فرق دارد و آنجا ما طبق نظر مردم عمل می کنيم. اما الان اين انتظار را از ما نداشته باشيد.

* يعنی دقيقا مثل برخی سران حکومت شما هم معتقديد که مردم اگاه نيستند و شما بهتر از آنها می فهميد.
- نگفتم ما بهتر می فهميم. گفتم در اين مورد خاص که در جنگ هستيم مردم تحت تاثير تبليغات رژيم هستند. مردم می توانند رای و نظر خود را داشته باشند من هم رای و نظر خود را داشته باشم شما هم همين طور. اگر احترام نمی گذاشتيم آزاد نمی کرديم.

* قبول داريد که مردم شيوه شما را قبول ندارند و آن را تروريستی می دانند؟
- ممکن است. ولی مردم بلوچستان از ما حمايت می کنند.

* همان مردم بلوچستان هم شيوه شما و گروگانگيری و ترور را قبول ندارند. در جريان اخير ديديم که تلاش کردند، بخصوص از سوی معتمدين مردمی و محلی، که اين گروگان ها آزاد شوند.
- من هم تلاش کردم اين مساله حل شود و تلاش کردم از اعدام آقای دانايی فر هم جلوگيری کنم. اين بدين معنی نيست که من مخالف مبارزه هستم ولی تلاش کردم به شکل مردمی و انسانی حل شود.

* سرباز ها را کجا نگه می داشتيد؟ به مذاکرات علمای اهل سنت اشاره کرديد اما از سوی حکومت آيا با شما ارتباطی گرفته شد و مذاکراتی برای آزادی سرباز ها صورت گرفت؟
- ما در بلوچستان دستگير کرديم. در پاکستان نبودند و در پاکستان جا نداديم و در منطقه مرزی افغانستان هم تحويل داديم و اين نشان داد که تمام تبليغات رژيم دروغ است که اينها در پاکستان هستند. ما در منطقه ای بوديم که نمی توانم اسم اش را بگويم. رژيم به طرق مختلفی پيام فرستاده بود که ما خواهان اعدام اينها هستيم و هيچ مطالبه شما را پاسخ مثبت نمی دهيم و اينها در وظيفه خود کوتاهی کرده اند و... اما علمای اهل سنت و گروه هايی در دولت هم بودند که خواهان حل مساله بودند. اگر چه وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران خواهان سر به نيست کردن اين سربازان بودند.

* البته معتمدين محلی و مولوی عبدالحميد هم با خواست دولت وارد شدند. يعنی دولت هم خواهان آزادی بود.
- فقط استاندار استان بود؛ گفتم بخشی از دولت. وگرنه رسما به ما پيام دادند سپاه پاسداران که اين سربازان را بکشيد. حتی علی نارويی که جزو هيات علمای اهل سنت است، آمده بود اين را به ما گفت.

* جنازه آقای دانايی فر را چرا تحويل نداديد؟
- تقريبا بيش از ۵۰۰ جنازه شهدای ما تا الان دست رژيم است. از جمله جنازه برادر من عبدالحميد ريگی و حاج خدابخش يکی از مبارزان مشهور منطقه و صدها جنازه ديگر. از جمله ۱۶ نفری که بعد از عمليات سراوان اعدام کردند. در خواست ما تحويل دادن جنازه ها است در اين مورد هم هيچ کوتاه نمی آييم. اگر تحويل دادند تحويل می دهيم اگر ندهند جنازه دانايی فر را نمی دهيم.

* خب چه فرقی بين شما است با حکومتی که می گوييد جنازه ها را نداده و حقوق شما را ضايع کرده شما هم عينا همين رفتار را می کنيد.
- شما يا هر کس ديگری راهکاری ارائه دهيد که ما به جنازه هايمان دست پيدا کنيم ما هم قبول می کنيم. وقتی هيچ راهکاری نيست ما هم مثل خود رژيم عمل ميکنيم.

* شما می گوييد رژيم دست به خشونت می زند، اعدام می کند، جنازه ها را نمی دهد و حقوقی برای شما قائل نيست برای همين شما دست به اسلحه برده ايد. اما خود شما همين رفتار را تکرار می کنيد.
- ما را چه کسی مجبور کرده است؟ اين واکنش ما در مقابل کنش حکومت است. اينها چيزهايی است که ما مجبورا دست به آنها می زنيم. خودمان هم به عنوان يک انسان شايد راضی نباشيم، اما اين پاسخ، خشونت رژيم است.

* شما دقيقا همان رفتار حکومت را که می گوييد بدان اعتراض داريد می کنيد.
- اين دشمن است که روش مبارزه را تعيين می کند. می گويند مثل گاندی مبارزه کنيد، می گوييم گاندی دشمن متمدنی داشت انگليسی ها بودند که با روزه سياسی گاندی می آمدند و التماس می کردند که اعتصاب را بشکند. اما ما اعتصاب غذا کنيم می گويند بميريد. دشمن متمدن آن بود و دشمن وحشی اين. اين دشمن است که به ما روش مبارزه را تحميل می کند. آنها جنايت می کنند، می کشند لذا روش مبارزه با انها روش مقابله به مثل است.

* چه تفاوتی بين شما و دشمنی که می گوييد وجود دارد؟
- تفاوت اين است که ما خشونت گرا نيستيم، خشونت را بر ما تحميل کرده اند اگر خشونت را پايان دهند ما هم پايان می بريم. اگر زمينه حداقل فعاليت مدنی وسياسی و فرهنگی فراهم گردد، من قول می دهم و مردم را شاهد می گيرم که اسلحه را کنار می گذاريم. در غير اين صورت ما به مبارزه مان به همين صورت ادامه می دهيم.

* يعنی احتمال اينکه دوباره دست به اقدامی همچون گروگانگيری اخير بزنيد و گروگان ها را مثل آقای دانايی فر بکشيد وجود دارد؟
- اين جنگ است و امکان هر حادثه و اتفاقی است. تا زمانی که رژيم سياست هايش را تغيير ندهد اين جنگ ادامه دارد و متوقف نخواهد شد. گروگانگيری هم بخشی از مبارزه است. اين هم گروگانگيری نبود. جنگ است و اسارت جنگی. جنگ اصول و قواعدی دارد.

* در جنگ هم همين اصول و قواعد اجازه نمی دهد اسير را بکشند.
- ما اصول خودمان را داريم و هيچ قواعدی را امضا نکرده ايم.

* يکی از مطالبات شما در مقابل آزادی گروگان ها اين بود که ۵۰ زندانی در سوريه آزاد شوند. اين گروگان ها چه ارتباطی به سوريه داشتند؟
- دفاع از مظلومان عالم وظيفه انسانی و اسلامی همه ماست. هزاران زن و مرد بی گناه سوری در اسارت بشار و سپاه پاسداران هستند. آنچه در سوريه می گذرد توسط سپاه پاسداران انجام می گيرد. ما هم آزادی ۵۰ زن اسير سوری را مطالبه کرديم.

* قضيه سوريه چه ارتباطی به حقوقی که گفتيد در سيستان و بلوچستان ضايع می شود و شما به خاطر اين حقوق مبارزه می کنيد دارد؟
- به هر صورت دفاع از مظلومان وظيفه همه ماست و متاسفانه ظلم بر مردم سوريه توسط نظام حاکم ايران انجام می گيرد.

* عکس هايی از گروگان ها در زمان اسارت منتشر و اعلام کرده ايد فيلمی منتشر خواهيد کرد. اين فيلم چيست؟
- فيلمی از اينکه اينجا چطور بودند، غذا خوردن، شوخی هايشان و اينکه چطور نگهداری شدند تهيه شده که ممکن است منتشر کنيم.

هیچ نظری موجود نیست: