۱۳۹۳ شهریور ۲۴, دوشنبه

داعش مهار خواهد شد یا نابود؟ ناسازگاری‌ها در سیاست اوباما در برابر داعش و جمهوری اسلامی

داعش مهار خواهد شد یا نابود؟

ناسازگاری‌ها در سیاست اوباما در برابر داعش و جمهوری اسلامی

داعش مهار خواهد شد یا نابود؟
سیاست دول غربی در برابر داعش بسیار شبیه به سیاست آنها در برابر جمهوری اسلامی است

سخنان اوباما در باب راهبرد ایالات متحده در برابر داعش (۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴)- در حالی که دو هفته قبل از آن اعلام کرده بود ایالات متحده در این موضوع استراتژی ندارد- بیشتر به نیاز مردم امریکا جهت تشفی بعد از قتل دو خبرنگار امریکایی و فشار جمهوری‌خواهان برای اقدام پاسخ می‌داد تا ارائه‌ی طرح قابل انجامی برای مقابله با داعش. بریدن سر یک مددکار بریتانیایی اقدامات دول غربی علیه داعش را تسریع خواهد کرد. همه‌ی شواهد و قرائن نشان می‌دهد که سیاست امریکا و متحدان اروپایی و عرب‌اش متوجه کنترل و مهار داعش خواهد بود و نه نابودی آن چون نابودی آن در شرایط حاضر غیر ممکن است.  
[به‌نظر می‌رسد]داعش در وضعیتی که امروز قرار دارد نه قابل نابودی است و نه قدرت‌های غربی و عربی می‌خواهند داعش نابود شود، به چند دلیل:

تقدم امنیت بر دمکراسی و حقوق بشر
روش همیشگی اسلام‌گرایان و چپ‌های ضد امریکایی این بوده که خود سیاست ایالات متحده را تعریف کرده و بعد آن را مورد انتقاد قرار دهند. آنها نخست دمکراسی در همه‌ی کشورها را اولویت اول سیاست خارجی ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی معرفی می‌کنند (که چنین نیست) و بعد از این به آن دولت‌ها بر این اساس انتقاد می‌کنند. مهم‌ترین اولویت سیاست خارجی ایالات متحده ثبات و امنیت جهانی است (نه دمکراتیزاسیون) خواه این ثبات و امنیت توسط دول دمکراتیک در اروپا تامین شود و خواه توسط عربستان سعودی (با گردن زدن که امروز شاهد همان فرهنگ در سوره و عراق هستیم) و جمهوری اسلامی (با اعدام و سرکوب هر روزه). تا وقتی که عربستان و جمهوری اسلامی به جریان تجارت آزاد و شهروندان امریکایی حمله نکنند دول غربی در امور داخلی آنها دخالتی نمی‌کنند.
همین موضوع بر داعش هم صدق می‌کند. مشکل داعش برای دول غربی گردن زدن خبرنگاران امریکایی و مددکاران اروپایی و تهدید عملیات تروریستی در کشورهای غربی است. جنگ داعش با دولت سوریه یا دولت عراق از منظر دول غربی مسائل داخلی خود آنهاست تا وقتی که خشونت آنها سر ریز نکند. بنابر این سیاست فعلی دول غربی مهار داعش و کاهش خطر آن برای جوامع غربی است و نه نابودی آن. از همین جهت اوباما و وزیر خارجه‌اش از تعبیر «جنگ» برای اقدامات خود علیه داعش استفاده نمی‌کنند. اگر جمهوری اسلامی نیز دست از جاه‌طلبی‌هایش بر دارد و برای امنیت جهانی مشکل درست نکند توسط دول غربی تحمل خواهد شد.

توازن قوا مبتنی بر واقعیت‌هاست 
داعش امروز همانند جمهوری اسلامی یکی از قدرتمند‌ترین ارتش‌های منطقه را در اختیار دارد. این ارتش حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار جنگنده‌ی با انگیزه و انواع سلاح سبک و سنگین در اختیار دارد. این ارتش نشان داده که بسیار انعطاف‌پذیر و سرسخت است. بدون حمله‌ی زمینی نمی‌توان چنین ارتشی را نابود کرد. ایالات متحده در پی حمله‌ی زمینی نیست و به همین لحاظ سخن گفتن در باب نابودی داعش از سوی اوباما تنها جنبه‌ی تبلیغاتی دارد. ارتش عراق، پیشمرگه‌های کرد و ارتش سوریه نیز اگر توانسته بودند تا کنون داعش را نابود کرده بودند. ارتش عراق یک شوخی تلخ است. ارتش سوریه از دولت بشار و منافع آن حمایت می‌کند. پیشمرگه هم نیروی چندانی ندارد. جمهوری اسلامی نیز تا کنون هرآنچه می‌توانسته برای رژیم سوریه و همپیمان دیگرش در عراق انجام داده است.
اقدامات جمهوری اسلامی داعش را از تسخیر مقابر ائمه‌ی شیعه، اقدامات نظامیان کرد داعش را از پیشروی به سمت کرکوک و اربیل و اقدامات ارتش عراق داعش را در پیشروی به سوی بغداد بازداشته است و نه بیشتر (همه در جهت مهار). توازن قوایی که امروز در منطقه وجود دارد حاصل کنش و واکنش‌های سه سال اخیر است و نیروی دیگری در منطقه وجود ندارد تا این توازن قوا را بر هم زند.

استراتژی مهار شر با شر
از یک منظ رراهبردی، تنها نیرویی که می‌تواند بسط قدرت اسلام‌گرایان شیعه در منطقه‌ی خاورمیانه را محدود کند یک دولت اسلام‌گرای سنی است و نه رژیم‌های اقتدارگرا و فاسد (اقتصادی) عرب در منطقه‌ی خلیج فارس. جاه‌طلبی امپریالیستی جمهوری اسلامی امروز از یمن تا لبنان و سوریه و اسرائیل را در بر می‌گیرد. این جاه‌طلبی تنها با جاه‌طلبی خلافت سنی قابل کنترل است. از این جهت دول غربی و عرب اصولا و به نحو راهبردی با یک داعش مهار شده (بدون تهدید برای غربی‌ها) و رقیب جمهوری اسلامی می‌توانند زندگی کنند همان طور که ۳۶ سال است با جمهوری اسلامی زندگی کرده  و تلاش کرده‌اند آن را مهار کنند.

کارهای تکان دهنده‌ای که داعش می‌کند جمهوری اسلامی ۳۶ سال است انجام می‌دهد از کشتار چند هزار اسیر خود تا سلاخی مخالفان و از کشتار و آزار اقلیتهای دینی تا اجرای احکام خشن شریعت مثل سنگسار و قطع دست و پا و انگشتان. دول غربی می‌توانند صبر کنند تا مردم کشورهای خود و حتی مردم منطقه جنایات داعش را فراموش کنند همچنان که بسیاری جنایات جمهوری اسلای را فراموش کرده‌اند و از مقایسه‌ی داعش و جمهوری اسلامی شگفت زده می‌شوند یا احساس می‌کنند با بیان شباهت داعش و جمهوری اسلامی بدانها توهین شئه است.

اسلام‌گرایان شیعه نام این استراتژی را گذاشته‌اند حمایت غرب از داعش یا شکل دهی به داعش توسط غرب. آنها یا نمی‌دانند یا تجاهل می‌کنند که شکل گیری جریان اسلام‌گرایی سنی همانند اسلام‌گرایی شیعه خارج از محدوده‌ی تصمیم‌گیری دول غربی بوده اما آنها می‌توانند در شرایطی به مهندسی این پدیده‌ها بپردازند. در جنگ ایران و عراق دول غربی بیش از آن که بخواهند عراق را تقویت کنند می‌خواستند جمهوری اسلامی را مهار کنند و متاسفانه رهبران جمهوری اسلامی هنوز این موضوع را متوجه نشده‌اند. اگر متوجه شده بودند از جاه‌طلبی‌های خود (راه قدس از کربلا) پس از فتح خرمشهر دست کشیده بودند و امروز در لبنان و غزه مانوور موشکی نمی‌دادند.

 مسئله سوریه
اعلام عدم همکاری با جمهوری اسلامی در برخورد با داعش، کمک به ارتش آزاد سوریه و عدم تصمیم برای حمله به مواضع داعش در سوریه (در عین باز گذاشتن امکان آن) همه حکایت از این موضوع می‌کنند که ایالات متحده و دول غربی نمی‌خواهند در جنگ میان دولت بشار/حزب الله/جمهوری اسلامی از یک سو و داعش از سوی دیگر دخالت کنند. این جنگ تا آنجا که به نقاط دیگر لبریز نشود تضعیف کننده‌ی نیروهایی است که همه دشمن غرب و تهدید امنیتی هستند. طبعا هیچ عاقلی در فرایند این تضعیف دخالت نمی‌کند.

معضل اسلام‌گرایان ستیزه جوی مهاجر
سوریه و عراق به صحنه‌ی جذابی برای اسلام‌گرایان ستیزه جو و فعال در کشورهای غربی و عرب تبدیل شده است. تخمین زده می‌شود که هزاران اروپایی و امریکایی و بیش از ده هزار ترک/عرب/روس/ازبک و دیگر ملیت‌ها در میان جنگجویان داعش هستند. این پدیده کارکرد دو وجهی برای دول متبوع این جنگجویان دارد: از یک سو آنها را به طور موقت از مخاطرات فعالیت‌های آنها خلاص می‌کند و از سوی دیگر با امکان بازگشت بعد از گرفتن تعلیم و تجربه‌ی جنگ مخاطرات حملات تروریستی را در کشور متبوع افزایش می‌دهد.
بر همین اساس باز راهبرد مهار است که تقدم می‌یابد. در صورت مهار داعش این نیروها در سوریه و عراق باقی خواهند ماند ودر جنگ با هلال شیعه فرسوده خواهند شد اما در صورت نابودی داعش خلا ناشی از حذف آن را جمهوری اسلامی و حزب الله پر خواهند کرد. مهار داعش در کنار مهار جمهوری اسلامی بهترین سناریو برای دول غربی است که با حذف یک طرف حاصل نمی‌شود.  
اما تجربه‌ی ۳۶ ساله‌ی جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که مهار آن و مهار برادرخوانده‌ی سنی آن کار بسیار دشواری است چون اسلام‌گرایان شیعه و سنی برای جذب نیرو و فریب افکار عمومی داخلی و انحراف افکار عمومی از مشکلات خود به جهت‌گیری ضد غربی و جنایت علیه شهروندان غربی نیاز دارند. اگر چنین نبود داعش به گردن زدن خبرنگاران امریکایی در این مقطع دست نمی‌زد. این گردن زن‌ها برای استخدام هر چه بیشتر نیرو از میان کسانی است که از غرب متنفر هستند.  

هیچ نظری موجود نیست: