۱۳۹۳ بهمن ۱۱, شنبه

فقرجنوب تهران

فقرجنوب تهران 

 یخچال، آبگرمکن، کابینت، دوچرخه، آهن‌پاره، لوازم منزل خریداریم ... اگر در شهر زندگی کرده باشید، حتما یک روز صدای نتراشیده و نخراشیده‌ای که  روی نوار ضبط شده و از بلندگوی دستی پخش می‌شود، فضای خانه‌تان را پر کرده، ممکن است با شنیدن این صدا هراسان شوید و کنار پنجره بروید که اعتراضی کنید.



 همین سوال را می‌شود در مورد جمع‌آوران زباله هم پرسید. باری در جنوب‌غربی‌ترین منطقه تهران واهه‌ای است که اگر از دور نگاهش کنید چند برج کوره‌پزخانه و یک استادیوم تازه تأسیس می‌بینید اما درست مثل چرخاندن رول اسکرول در نقشه «گوگل ارث» اگر واردش شوید جهانی است که هرچه بیشتر نگاه کنید بیشتر می‌بینید.

«خلازیل» یا «خلازیر» یعنی محل جمع آب‌های کثیف. اما حالا به واسطه خشکسالی یا هر اتفاق مبارک یا نامبارک دیگری فعلا خبری از آب نیست، چه رسد به آن‌که کثیف هم باشد. خلازیل ٦روز هفته را میزبان آهن‌های قراضه و کارگران روزمزدی است که در میان حجم انبوه زباله‌هایی که در بین‌شان آهن دارند تلاش می‌کنند و عرق جبین می‌ریزند اما ظاهرا خلازیل به این حجم صدا عادت کرده و سکوت و غربت جمعه برایش بی‌معناست. خلازیل جزو معدود مکان‌هایی است که اگر در آن‌جا حضور داشته باشید متوجه گذر زمان و غربت و دلگیری جمعه نمی‌شوید.






هیچ نظری موجود نیست: