نامه مسعود رجوی به میخائیل سرگئیویچ گورباچُف
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اسناد زیادی در اختیار عموم قرار گرفت.
پرونده کشتار کاتین Katyn... و نامه مسعود رجوی به میخائیل سرگئیویچ گورباچف Mikhail Sergeyevich Gorbachev نمونه اندکی از آن است.
در مورد قتلعام کاتین The Katyn massacre پیشتر نوشتهام و شماری از اسناد مربوط به آن هم منتشر شده است.
...
ترجمه نامه مسعود رجوی به گورباچف و دو نامه دیگر(بهزبان روسی) همراه با اصل نامهها به فارسی؛ همچنین لیست شهدا+برنامه و مصوبات شورای ملی مقاومت... و اسناد دیگر از طریق سفارت شوروی (سابق) در بلغارستان برای گورباچف ارسال شدهاست.
کپی نامهها در آرشیو دانشگاه استنفورد موجود است و تابستان ۲۰۰۳ زنده یاد خسرو شاکری از آن پرده برداشت. همان سال من هم مطلب کوتاهی در مورد آن در سایت دیدگاه نوشتم.
شماره پرونده نامهها در بايگانی حزب کمونيست اتحاد شوروی این است: ۸۹/۱۵/۲۴
ــــــــــــــــــــــــــ
نامه اول، که از سوی سازمان مجاهدین خلق امضا شده اشاره میکند که ما زیر ضرب هستیم، افراد ما از مرز فرار میکنند و شما به آنها بهطور موقت پناهندگی بدهید.(متن کامل این نامه را هنوز ندارم)
نامه دوم، از طرف مسعود رجوی به گورباچف نوشته شدهاست.
نامه سوم، از سوی دفتر سیاسی سازمان با امضای فرهاد الفت (منوچهر) به عنوان نماینده مجاهدین است که تقاضای ۳۰۰ میلیون دلار وام میکند.
...
از پندار واهی آقای رجوی که با اطمینان تصریح میکند در کنگره بعدی حزب کمونیست اتحاد شوروی (کنگره بیست و هشتم)[جولای ۱۹۹۰=خرداد ۶۹] هیچ اثری از رژیم [جمهوری اسلامی] در ایران نخواهیم یافت و، از ادعای مربوط به شورای ملی مقاومت که بگذریم، بهنظر من نامه ایشان به گورباچف (بر خلاف نامه دیگر) بر نکات مثبت زیادی انگشت گذاشته و قابل دفاع است. مگر اینکه بخواهیم از سکویی که امروز ایستادهایم؛ به وقایع دیروز بنگریم.
...
در نامه به گورباچف تصریخ شده «تا کنون نزدیک به ۱۷ هزار حزب و سازمان سیاسی و سندیکا و اتحادیه کارگری و شورای صنفی و سازمانهای دانشگاهی و مذهبی و شخصیتهای مختلف سیاسی و پارلمانی و علمی و اجتماعی و فرهنگی، شورای ملی مقاومت ایران را طی بیانیهها و موضع گیریهای رسمی خود بعنوان نماینده مقاومت مردم ایران و جانشین دموکراتیک برای رژیم خمینی برسمیت شناختهاند»
...
در اینجا متن نامه آقایان مسعود رجوی و فرهاد الفت را (منهای اسناد ضمیمه آن) آوردهام. توضیح داخل کروشهها از من است.
بنام خدا
و
بنام دوستی و مبارزات ضد امپریالیستی و ضد استثماری خلقهای ایران و شوروی
رهبر کشور بزرگ همسایه ما، دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی، رفیق گرامی، میخائیل سرگئویچ گورباچف؛
بمناسبت آغاز سال نو و در آستانه برگزاری بیست و هفتمین کنگره حزب کمونیست اتحاد شوروی، صمیمانهترین درودها و تبریکات مقاومت انقلابی و سراسری مردم ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران را بپذیرید.
آنچنانکه درپیام تلویزیونی ـ که در اول اکتبر گذشته در فرانسه پخش شد ـ گفتید، بیلان حزب کمونیست اتحاد شوروی در اداره و پیشرفت کشورتان طی سالهای گذشته بسیار درخشان بوده است. بنحوی که امروز شما در کشورتان بیش از یک میلیون طبیب، ۶ میلیون مهندس، و یک و نیم میلیون دانشمند دارید و کرایه خانه بطور متوسط تنها ۳ در صد بودجه خانوادگی را تشکیل میدهد. از سوی دیگر در ۲۰ سال گذشته، درآمد واقعی هر فرد ۱۰ برابر شده، اما قیمت کالاهای مصرفی در شوروی افزایش نیافته و از ۵۰ سال پیش شما با پدیدهای بنام بیکاری مواجه نیستید. یک سیستم آموزش و پروزش و بیمههای اجتماعی مجانی دارید و اتحاد شما شامل بیش از یکصد ملیت است …
با این همه شما افزودید که برنامهای برای پانزده سال آینده در نظر دارید که طی آن بایستی بهمان میزان که در ۲۰ سال گذشته در اتحاد شوروی کار شده است، باز هم کار انجام گیرد.
…سیاست اعلام شده شما در دفاع از صلح پایدار جهانی و مخالفت قاطعانهتان با مسابقه تسلیحاتی و ابتکارات شما در زمینه خلع سلاح بمنظور بقاء بشریت و مقابله با تشنج آفرینیهای امپریالیستی، بسیار عادلانه و تحسین آمیز است.
…یک چنین بیلان ارزشمندی مبیّن این است که دستاوردهای بیست و هفتمین کنگره حزب کمونیست اتحاد شوروی، بیگمان در تحکیم مبانی صلح و سوسیالیسم و در برنامه ریزی برای پیشرفتهای اقتصادی ـ اجتماعی کشورتان، نقش بسزائی خواهد داشت و ارتقاء هر چه بیشتر زندگی کارگران و زحمتکشان و همچنین کلیه ملل اتحاد شوروی را باعث خواهد گردید.
همچنین بدیهی است که توجهات همهً خلقهای تحت ستم و جنبشهای رهائی بخش و توجهات کلیه ملل و نیروهای طرفدار صلح در جهان امروز، در چارچوب منافع مشترک صلح جویانه و ضد امپریالیستی، به دستاوردهای این کنگره معطوف میباشد، از جمله سازمان مجاهدین خلق ایران ـ سازمان رهبری کننده مقاومت سراسری مردم ایران برای صلح و آزادی که اینک همزمان با اعتلای مقاومت مردمی در داخل ایران، بیش از پیش، تحت انواع فشارها و هدف تیزترین حملات مقامات رسمی ایالات متحده آمریکا قرار دارد (برخی از اسناد ضمیمه است) و علیهذا از طریق شما همدردی و همبستگی حزب کمونیست و خلقهای کبیر اتحاد شوروی را با مردم و مقاومت ایران، خواستار میشود.
در اکتبر گذشته همچنین از رفتار غیر منطقی دولت خمینی و مشکل بودن گفتگو با این دولت، بحق ابراز تعجب کرده بودید. بنام مقاومت سراسری و بنام انقلاب نوین مردم ایران علیه ارتجاع ضد تاریخی و ضد منطقی خمینی که تمایلات دیکتاتوریهای مذهبی ماقبل سرمایه داری را نمایندگی میکند.
۱ ـ رژیم خمینی غرق در بحرانهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و قطعا ً محکوم به سقوط است. مقامات رژیم اذعان میکنند که از زمان بهحکومت رسیدن ملایان توان تولیدی کشور ۸۳ درصد و درآمد ملی ۲۵ درصد کاهش داشته و قیمت کالاهای اساسی ۱۰ الی ۱۵ برابر افزایش یافته است.
۱۰ میلیون نفر فاقد مسکن هستند. ۲۵ در صد از مرغوبترین زمینهای کشاورزی به خشک زار تبدیل شده و سطح زیر کشت ۶۰ درصد کاهش یافته است. واردات کشور در سال گذشته از ۲۰ میلیارد دلار متجاوز بوده و تماماً از درآمد نفت (که بیش از ۹۰ درصد بودجه دولت را تشکیل میدهد) تامین گردیده است. هم اکنون در ایران ۶ میلیون نفر بیکار، ۳ میلیون آواره جنگی و بیش از یک میلیون و ششصد هزار معتاد وجود دارد. از اصلاحات اقتصادی و اجتماعی هیچ خبری نیست و رژیم با منتهای توان خود در ادامه ً دو جنگ ضد مردمی اصرار میورزد:
الف: جنگ خارجی با عراق ـ
که تا کنون بیش از یک میلیون کشته و زخمی در طرف ایران برجای گذاشته و ۵۰ شهر ایران را بطور کامل از بین برده و توسعه اقتصادی ایران را لااقل ۲۰ سال بعقب کشانده است. اکنون چند سال است که فقط خمینی خواهان ادامه این جنگ است، تا سرپوشی باشد بر یک جنگ مهمتر استراتژیکی که همانا جنگ داخلی برعلیه مردم و مقاومت ایران است. اگر چه ما مسئولیت طرف عراقی را در ابتدای شروع این جنگ از نظر دور نداشته و آنرا به غایت محکوم کردهایم.
ب: جنگ داخلی علیه مردم و مقاومت ایران؛
با بیش از ۵۰ هزار اعدام شده و بیش از یکصد و چهل هزار زندانی سیاسی (فهرست اسامی و مشخصات بخشی از شهدا ضمیمه است) جنگی که رژیم خمینی ـ که ماموریت تاریخی آن به آتش کشیدن انقلاب شکوهمند دموکراتیک ـ ضد امپریالیستی ۱۹۷۹ ایران بوده است ـ هم اکنون دو سوم تمامی قوای سرکوبگر خود را صرف آن میسازد. حال اینکه تنها یک سوم قوای این رژیم صرف جنگ خارجی با عراق میگردد.
...
متقابلاً رژیم خمینی با از دست دادن بیش از ۱۰ هزار تن از مهمترین مهرهها و کادرها و ایادی سرکوبگر خود در رویاروئی با قوای مقاومت، ثبات و آینده خود را از دست داده و همچنین به اثبات رسیده است که به هیچ وجه قادر به از بین بردن سازمان مردمی، سراسری و مسلح ما و مقاومت رو به اعتلای آن و آلترناتیو دموکراتیک ـ ضد امپریالیستی که ما معرفی نمودهایم و شورای ملی مقاومت ایران نامیده میشود، نیست.
در این اوضاع تضادهای درونی رژیم نیز بشدت افزایش یافته و مساله جانشینی شخص خمینی را در دستور قرار داده است. اگر ما چه به دلایل متعدد تاریخی و اقتصادی و اجتماعی و در تعادل قوای بین مقاومت مردمی و رژیم نامشروع خمینی قویاً مطمئنیم که این رژیم نه رفرم پذیر است و نه آلترناتیوی در درون آن وجود دارد. (درباره ً تضادهای داخل رژیم نامه عدهای از نمایندگان مجلس خمینی به رئیس جمهور این رژیم بعنوان نمونه ضمیمه است.)
۲ـ امپریالیستها ـ بویژه محافل فوق ارتجاعی و جنگ افروز آنان ـ از سیاستهای جنگ طلبانه خمینی و تروریسم صادراتی او در خاورمیانه بغایت سود بردهاند. سیاستهای خمینی (که از ماهیت مادون سرمایه داری رژیم او نشات میگیرد) برغم آب و رنگ باصطلاح ضد امپریالیستی آن، عملا در سطح منطقه خاورمیانه و همچنین در سطح جهانی پیوسته دست راستیترین جناحهای امپریالیستی و صیهونیستی و تهاجمات نظامی آنها را تقویت نموده و بطور غیر مستقیم در خدمت اهداف هژمونی طلبانه آنها بوده است.
سیاست حراج نفت ارزان خمینی نیز چپاول هر چه بیشتر منابع نفتی ملل زیر سلطه را باعث گردیده است….
بیجهت نبود که لنین مبارزه جوئی طبقات ارتجاعی علیه امپریالیسم را (بخاطر فقدان محتوای ترقیخواهانه آن) افشا مینمود وهر گونه حمایت از آنرا منع میکرد. متقابلاً جای تعجب ندارد که امپریالیستها از ترس استقرار یک آلترناتیو انقلابی ـ دموکراتیک، بطرق مختلف به ادامه حکومت خمینی یاری میرسانند و در همان حال مجاهدین را تحت حمله و فشار قرار میدهند.
با این همه از آنجا که در اثر افشاگریهای جهانی مقاومت، رژیم خمینی را فاقد مشروعیت و ثبات و عاری از هر آیندهً روشنی یافتهاند؛ برآنند تا بطرق مختلف در مقابل ما آلترناتیوی پوشالی از بیرون و از درون رژیم خمینی (از طریق تقویت بقایای رژیم شاه و از طریق سرمایه گذاری بر روی محافل وابسته گرای لیبرال در داخل رژیم خمینی) عَلَم کنند.
اگر چه بوضوح و بر اساس بسیاری شواهد عینی به یقین میدانند که مشروعیت اجتماعی، پایگاه مردمی و سازمان نظامی و سیاسی آلترناتیو ارائه شده از جانب ما در سطح داخلی و بین المللی کاملاً تثبیت شده و بلامعارض است و بهیچ وجه نه در حال و نه در آینده نمیتوان آنرا نادیده گرفت.
۳ ـ سازمان مجاهدین خلق ایران، شورای ملی مقاومت ایران را به مثابه جانشین دموکراتیک ـ انقلابی برای دیکتاتوری ارتجاعی و قرون وسطائی خمینی تاسیس نموده و در سطح داخلی و بین المللی وسیعاً به معرفی آن مبادرت ورزیده است. پشتوانه مردمی و دستاوردهای سیاسی و نظامی این مقاومت در داخل ایران، مضافا بر طرح صلح این شورا در رابطه با جنگ ایران و عراق و تبلیغات افشاگرانه ما بر علیه رژیم خمینی، آنچنان وزن و اعتباری به این آلترناتیو دموکراتیک ـ انقلابی بخشیده است که تا کنون نزدیک به ۱۷ هزار حزب و سازمان سیاسی و سندیکا و اتحادیه کارگری و شورای صنفی و سازمانهای دانشگاهی و مذهبی و شخصیتهای مختلف سیاسی و پارلمانی و علمی و اجتماعی و فرهنگی، شورای ملی مقاومت ایران را طی بیانیهها و موضع گیریهای رسمی خود بعنوان نماینده مقاومت مردم ایران و جانشین دموکراتیک برای رژیم خمینی برسمیت شناختهاند (برخی اسناد ضمیمه است).
در این میان بیش از ۲۰۰۰ مورد از این «موضع گیریها که بعضاً متعلق به برخی مجامع بین المللی از قبیل پارلمان اروپا و شورای اروپا میباشد، معطوف به حمایت از طرح صلح شورای ملی مقاومت در رابطه با جنگ ایران و عراق میباشد.
طرح صلحی که دولت عراق نیز بدنبال ملاقات نایب نخست وزیر این کشور با اینجانب در پاریس و صدور بیانیه مشترک (ژانویه ۸۳) آنرا بعنوان مبنای قابل قبول برای آغار مذاکرات صلح پذیرفته است (مارس ۱۹۸۳). بهمین مناسبت با تقدیم اسناد مربوطه [که همراه نامه ضمیمه شده] تقاضای بررسی این طرح صلح و حمایت از آنرا توسط بیست و هفتمین کنگره حزب کمونیست اتحاد شوروی دارم. بدیهی است که یک چنین حمایت فوق العاده ارزشمندی یک اقدام تاریخی و فراموشی ناپذیر در تاریخ دوستی میان خلقهای شوروی با مردم ایران و همچنین مردم عراق و کلیه ملل عرب خواهد بود.
مطابق برنامهً شورای ملی مقاومت و دولت موقت جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران. ما دست در دست عموم طبقات و اقشار مردم ایران برای «صلح و آزادی» و برای «قطع همهً روابط اسارت بار امپریالیستی» در راستای یک انقلاب نوین «دموکراتیک و ضد امپریالیستی» مبارزه میکنیم که چشم انداز آیندهً آن با تاکید بر «جهت گیری و رشد ضد استثماری» به اتکاء «کارگران و دهقانان محروم ایران» مشخص میشود. ما خواستار یک ایران «دموکراتیک» و «غیر متعهد» و بدور از «پیمانهای سیاسی و نظامی استعماری» هستیم. (برنامه و مصوبات شورای ملی مقاومت و دولت موقت ضمیمه است)
...
در ۲۴ ژوئیه گذشته، ریچارد مورفی معاون وزارت خارجه آمریکا طی موضع گیری رسمی خود در کنگره آمریکا، مجاهدین خلق ایران را سازمانی «ضد دموکراتیک»، «ضد آمریکائی»، «کلکتیویست» [جمعگرا] و «تروریست» خواند که «با شاه محمد رضا پهلوی مخالفت نموده و بخصوص با «روابط شاه با امپریالیسم آمریکا» مبارزه میکرده … و در سالهای ۱۹۷۰ در خط اول جبهه مبارزه بر علیه شاه و اصلیترین نیروی درگیر تروریسم ضد آمریکائی و ضد غربی بوده است …»
...
و ما البته در توضیح مواضع عادلانه گذشته و حال خود ـ عاری از هر گونه سوء تفاهم و تحریف حقایق ـ برای تمام جهانیان و همهً ملتها و دولتها بسیار کوشیدهایم و باز هم بغایت تلاش خواهیم نمود، تا موجودیت و مشروعیت یک خلق در زنجیر دربرابر دیکتاتوریهای تروریستی شاه و خمینی مخدوش نشده و در عرصهً بین المللی هر چه وسیعتر برسمیت شناخته شود. سیاست انقلابی ما در این زمینه نه مبتنی بر «تحریک» ضدیتهائی که در تعادل قوای کنونی دقیقاً بسود رژیم خمینی است، بلکه مبتنی بر مهار کردن و خنثی نمودن تشنجاتی است که قبل از هر کس دشمن اصلی کنونی و رودرروی خلق و میهنمان، یعنی دیکتاتوری ویرانگر و ضد بشری خمینی از تشدید آنها بر علیه ما استقبال میکند.
...
واضح است که رژیم خمینی از برانگیختن هر گونه ضدیت بین المللی علیه ما، بنفع خود و برای طولانی کردن عمر رژیمش استفاده میکند، تا خود را از انزوای بین المللی خارج نموده و متقابلاً ما را منزوی کند. به این ترتیب خمینی خواهد توانست با دست بازتر سرکوب افسار گسیخته در داخل کشور را افزایش دهد.
لذا ما در عین استواری بر سر اصول ضد استبدادی، ضد استعماری و ضد استثماری مبارزاتیمان تلاش خواهیم کرد.
[همچون] لنین بنیانگذار کبیر اتحاد شوروی و حزب شما از هر شکافی در میان دشمنان هر اندازه که کوچک باشد از هر تضاد منافع از هر امکانی هر اندازه هم که کوچک باشد با نهایت دقت، مواظبت، احتیاط و مهارت استفاده [می]نمائیم تا انقلاب نوین مردم ایران به نتیجه برسد.
برای پیروزی بر دشمنمان رژیم خمینی، ما از استراتژی قیام مسلحانه مردمی و سازمان یافته پیروی میکنیم و هم اکنون در دوران تدارک قیام هستیم و قویاً بر آنیم که در سالهای گذشته بخش اعظم جادهً پیروزی را در نوردیدهایم.
هدف مرحلهای استراتژی ما در مقطع فعلی گسترش کمی و کیفی پراتیک هستههای مقاومت سراسری برای ایجاد منافذی در دیوار اختناق خمینی است. بدین وسیله راه تنفس تودهً مردم قدری هموار میشود و قدم به قدم به حل معادلهً ارتباطات فرماندهی و تمرکز نیرو نزدیک میشویم.
منافذ فوق الذکر درمسیر رشد کمی و کیفی خود به پنجره هائی تبدیل میشوند که بالمآل طلسم اختناق دیکتاتوری نظامی ـ پلیسی خمینی را در هم شکسته و دروازه آزادی را نوید میدهد. دقیقاً برخلاف جنبشهای چریکی شهری، ما از موضع یک آلترناتیو سراسری و مقاومت فراگیر مردمی، طی دو سال گذشته بیش از ۱۰ پراتیک از پیش اعلام شده سراسری داشتهایم که طی آنها هستههای مقاومت و واحدهای نظامی و سیاسی بطور همزمان با اعلام قبلی به صحنه آمده و قدرت و توان مجاهدین را به نمایش گذاشتهاند. (برخی از اسناد ضمیمه است)
آخرین نمونه پراتیک دو هفتهای مربوط به تحریم انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری خمینی بود که بمدت دو هفته سراپای رژیم خمینی را لرزاند. بنحوی که مقامات درجه اول این رژیم در موضع گیریهای رسمی و شداد و غلاظ خود با اذعان به قدرت مجاهدین، پیاپی علیه ما هشدار میدادند (اسناد ضمیمه است) و تمام قوای سرکوبگر رژیم را بحال آماده باش کامل در آورده بودند. در خاتمه این پراتیک، ری شهری، وزیر اطلاعات رژیم خمینی برای تقویت روحیه مزدوران رژیم ناگزیر به میدان آمد و در سپتامبر گذشته طی مصاحبه مطبوعاتی که در روزنامههای رژیم (بتاریخ ۷ / شهریور/ ۱۳۶۴) منعکس شد، به «۶۵۲ مورد ترور و حمله به مراکز حساس وحیاتی … که قبل از انجام کشف و خنثی شده» اقرار نمود و از «دستگیری ۳۵۲ هسته مقاومت و ۳۹ تیم نظامی و بیش از ۱۵۰۰ عدد کوکتل و بیست موشک و خمپاره و بیش از ۱۲۰۰ قبضه سلاحهای دیگر و ۲۶۰ کیلو گرم TNT» سخن گفت.
بیلان واقعی عملیات مجاهدین از سپتامبر ۸۴ تا سپتامبر ۸۵ که اسناد آن جزء به جزء منتشر شده بقرار زیراست؛
۳۲۰ رشته عملیات موفق در تهران، شهرستانها و کردستان.
ـ ۱۵۰۰ تن کشته و زخمی از مزدوران رژیم.
ـ انهدام یا وارد کردن خسارت جدی به ۱۴۴۰ مرکز سرکوب و شکنجه یا مراکز تبلیغاتی و اداری دشمن.
ـ انفجار ۲۵۰بمب قدرتمند تبلیغاتی در روز انتخابات فرمایشی جمهوری.
ـ پخش علنی ۴ میلیون تراکت و اعلامیه.
ـ نفوذ و تبلیغات و سابوتاژ و اجرای عملیات ضد جنگ در ۲۰۰ مرکز نظامی و انتظامی.
ـ پخش ۶۰۰ هزار تراکت و اعلامیه در پادگانهای ارتش.
ـ از کار انداختن ۲۰ فروند جنگندهً فانتوم و ۵۴۰ دستگاه نظامی دیگر در راستای مقاومت علیه جنگ افروزی ضد میهن خمینی.
طی این مدت نیروهای مقاومت ۴۰۰ در صد رشد نموده و رژیم نیز متقابلاً ۵۰۰۰ تن را اعدام کرده است. طی پراتیکهای فوق الذکر که بالمآل به شکستن طلسم اختناق راه میبرد و جاده تمرکز نیرو و قیام خلق را هموار میکند، ما به جذب نیروی جدید، سازماندهی واحدهای تازه نفس، تبلیغات سیاسی و اجتماعی، اجرای مانورهای مختلف و آمادگیهای نظامی و دریافت حمایتهای مادی از تودههای مردم میپردازیم.
ارگانهای تبلیغات دائمی ما علاوه بر انتشارات واطلاعیههای ضروری، نشریه هفتگی «مجاهد» و رادیو «صدای مجاهد» است که با پوشش سراسری خود روزانه بیش از ۱۶ ساعت به پخش برنامههای مختلف اشتغال دارد که نیازهای آموزشی نیروهای گسترده اجتماعی سازمان مجاهدین را نیز تامین میکند.
مجاهدین خلق ایران از حضور نظامی فعال و کاملاً چشم گیری در کوهستانهای کردستان ایران برخوردارند که مکمل خطوط مبارزاتی ما در داخل شهرهاست. در اکتبر گذشته چند واحد از نیروهای مجاهدین در منطقه کردستان که بیش از ۲۰۰۰ تن بودند، در ناحیه مرزی به مانور نظامی مبادرت ورزیدند (تصاویر مربوطه و یک فیلم چند دقیقهای ضمیمه است)
۴ ـ ملاحظه میشود که مبارزه ما یک مبارزه عادلانه و مردمی در سراسر ایران است که بیش از ۹۰ درصد تمامی شهدا و زندانیان خلق را تقدیم نموده و به همین مناسبت سازمان مجاهدین خلق ایران از محبوبیت فوق العادهای در میان تودههای مردم برخوردار است.
مبارزه ما یک مبارزه تمام خلقی است که تمام اقشار و طبقات مردم ایران را در بر میگیرد؛ از کارگر و دهقان گرفته تا استاد و دانشجو و کارمند و بازاری و روحانیون جوان و پرسنل مردمی ارتش و زنان خانه دار و دانش آموزان دبیرستانها هر یک صفحات مبسوطی را در فهرست شهدای مقاومت بخود اختصاص دادهاند. (فهرست اسامی بیش از ۱۲۰۰۰ تن از اعدام شدگان با مشخصات کامل ضمیمه است.)
ازآنجا که رژیم خمینی ـ بمراتب جنایتکارتر از رژیم شاه ـ دارای هیچ مشروعیت اجتماعی و سیاسی در داخل ایران نیست …
ازآنجا که در سطح بین المللی نیز اکثر ملل و دول برعدم مشروعیت این رژیم از جمله در قطعنامه اخیر مجمع عمومی ملل متحد درباره ً جنایات ضد بشری رژیم خمینی در ایران، که خوشبختانه رای مثبت اتحاد شوروی در کمیسیون سوم مجمع عمومی را نیز در برداشت؛ گواهی دادهاند …
از آنجا که این رژیم بهیچ وجه رفرم پذیر نبوده و هیج آلترناتیوی در درون آن وجود ندارد …
ازآنجا که بازگشت به رژیم سلطنتی پیشین نیز مطلقاً محال است.؛ بنابراین آلترناتیو رژیم خمینی:
اولاً: از درون نیروهای انقلاب ضد سلطنتی ایران؛
ثانیاً: از بیرون رژیم خمینی؛ [در نمیآید. آلترناتیو واقعی]
ثالثاً: دارای مشروعیت مبارزه با هر دو دیکتاتوری شاه و خمینی؛
رابعاً: مجهز به سلاح و سازمان کارآمد نظامی و سیاسی؛
خامساً: دارای پایه گسترده اجتماعی؛
سادساً: بایستی دارای برنامه مشخص سیاسی و برنامه مشخص توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و دارای قدرت تضمین صلح (در جنگ خارجی با عراق) و تضمین حقوق اقلیتهای ملی و مذهبی بوده و باشد. (لطفاً به طرحهای شورای ملی مقاومت دربارهً خود مختاری کردستان ایران و درباره رابطهً دولت موقت با دین و مذهب که ضمیمه است توجه کنید)
سابعاً: با توجه به فرهنگ ویژه جامعهًایران و با توجه به سوء استفاده گسترده رژیم خمینی از چتر اسلام، آلترناتیو این رژیم میبایستی برای عامه مسلمانان مورد احترام بوده و دارای خصیصه اسلامی باشد. اما دقیقاً برخلاف خمینی یک اسلام ترقیخواه ومردمی که مبشر صلح و دوستی و عدم دخالت در امور دیگران باشد.»
ملاحظه میشود که خصایص هفتگانه فوق که نه به تصادف، بلکه دقیقاً بر اساس قانونمندیهای متقن تاریخی و اجتماعی استخراج شده و ویژگیهای خاص تجربه ایران را منعکس میکند همانا قابلیتها و سیمای ویژهً تاریخی سازمان مجاهدین خلق ایران وآلترناتیو مورد نظر آن را تداعی میکند.
دیکتاتوری مذهبی و قرون وسطائی خمینی، رژیم ماقبل سرمایه داری که تنها به جنگ سرکوب و درآمد نفت متکی است، محققاً همچون دیکتاتوری کمپرادور شاه، محکوم به سرنگونی است بنحوی که با اطمینان میتوان گفت در کنگره بعدی حزب کمونیست اتحاد شوروی (کنگره بیست و هشتم)[جولای ۱۹۹۰=خرداد ۶۹] هیچ اثری از این رژیم در ایران نخواهیم یافت. ما به پیروزی مقاومت عادلانه مردم ایران در برابر رژیم ضد بشری خمینی همچون پیروزی شما در قبال فاشیسم هیتلری و در قبال دیکتاتوری تزاری یقین داریم.
اگر چه مردم ما هم اکنون روزهای بسیار تیره و تاری را ـ که یکی از سیاهترین ادوار کل تاریخ آنهاست ـ سپری میکنند. اجازه میخواهم ضمن ابراز مجدد درودها و تبریکات خود بمناسبت سال جدید و بمناسبت برگزاری بیست و هفتمین کنگره حزب کمونیست اتحاد شوروی و ضمن آرزوی موفقیت و سلامت برای شما و آرزوی خوشبختی و رفاه برای مردم شوروی، یکبار دیگر بر اهمیت و ضرورت همدردی و همبستگی فراموشی ناپذیر شما و حزب و میهن کبیرتان با مقاومت مردم ایران، تاکید کنم.
با ایقان به پیروزی مقاومت کبیر مردم ایران برای صلح و آزادی
و با تاکید بر دوستی و همبستگی خلقهای شوروی و ایران
٢۶ دسامبر ١٩٨۵
مسعود رجوی
متن نامه فرهاد الفت
تقاضای وام
کميتهء مرکزی حزب کمونيست اتحاد شوروی،
رفقای عزيز،
محترما:
سازمان مجاهدين خلق ايران که يک مبارزه ی انقلابی و سراسری برای سرنگونی رژيم ارتجاعی و قرون وسطايی خمينی را رهبری می کند، و بر طبق اسناد ارائه شده، در گير و دار يک نبرد تمام عيار نظامی و سياسی و اجتماعی و تبليغاتی با رژيم مربوط است، برای نيل به اين هدف انقلابی و ضد امپرياليستی خود، که نهايتا سازماندهی قيام مسلحانه ی مردمی را در چشم انداز دارد، در مجموع به مبلغی در حدود ۳۰۰ [سيصد] ميليون دلار، که ارزيابی کميته ی مرکزی آن است، نيار دارد. بديهی است که بخش اعظم نيازهای مالی سازمان ما از طريق کمک ها و منابع مردمی مجاهدين در داخل و مصادره از رژيم خمينی تامين می شود. اما بخاطر کمبودها از رفقای کميته ی مرکزی حزب کمونيست اتحاد شوروی تقاضا می کنيم هر ميزان از مبلغ فوق را که ميسر باشد (حتی يک سوم) به سازمان مجاهدين خلق ايران وام بدهند، که طبعا تاثير جدی و فراموش ناپذير خود را در پيشبرد مبارزه ی انقلابی سراسری ايران خواهد داشت. شايان تذکر میدانيم که چون نياز مبارزاتی ما به مبلغ فوق جدی است و در برنامه ريزی های استراتژيکی و تاکتيکی سازمان در سال ۱۹۸۶ اهميت تعيين کننده و مبرم دارد، و لذا خواهان تصويب هرچه سريعتر آن هستيم. سازمان مجاهدين خلق ايران بدين وسيله متعهد می گردد که در هر شرايطی که در آينده پيش بيايد، وام مزبور را از سال ۱۹۸۸ به بعد (ولو از محل کمک های مردمی خود) با تقسيط تاديه کند.
با تشکر
فرهاد الفت، عضو دفتر سياسی و نماينده ء سازمان مجاهدين خلق ايران
۷ ژانويه ۱۹۸۶
letter from Masoud Rajavi, to Mikhail Gorbache
Resolution of the TsK KPSS Secretariat approving a response to a letter from M. Rajavi, leader of the Mujahedin Organization of the Iranian People, to M. Gorbachev, and to a request submitted by the organization; two copies of instructions to the Soviet Embassy in Bulgaria to be delivered in ciphered form by the Committee for State Security (KGB); extract from the minutes of the TsK KPSS Secretariat; memorandum to the TsK KPSS from R. Ulianovskii, Deputy Chief of the International Department; letter to Gorbachev from Rajavi (translated into Russian) and the original letter in Persian; statement with information about the collection of documents attached to the letter from Rajavi; memorandum (translated into Russian) to the TsK KPSS from F. Olfat, member of the Politburo of the Mujahedin Organization, and the original letter in Persian requesting that the TsK KPSS lend any amount of money (up to US$300,000,000) to the Mujahedin Organization; memorandum to the TsK KPSS from Olfat, (translated into Russian) and the original letter in Persian requesting that the supporters of the Mujahedin Organization be allowed to cross the Soviet-Iranian border and be granted a temporary asylum in the Soviet Union 1985 December - 1986 February
...
Reel 1.993, File 24
در همین زمینه
...
سایت همنشین بهار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر