۱۳۹۴ بهمن ۳۰, جمعه

«غریبه»

زیر نامه‌ام نوشتم غریبه
و غریبانه نوشتم
به نام تو می‌خواهم به جنگ بروم
می‌خواهم کاری بزرگ کنم
هزاران کودک را نجات بدهم
تفنگم را به سوی خودم بگیرم
اگر قرار به شلیک گلوله‌ای باشد
جهان را زیر و رو می‌کنم برای کاشتن گلهای زیبا
آسمان را آبی برای پرواز پرنده‌ها
ودریاها را آرام
برای رقص ماهی‌ها
به نام تو می‌خواهم آزاد شوم
یک اتحاد جهانی برای عشق ایجاد کنم
شهید شوم
و روی تندیس سرم بنویسند: غریبه

«محمود درویش»
ترجمه‌: بابک شاکر

هیچ نظری موجود نیست: