۱۳۹۵ مرداد ۱۰, یکشنبه

بهروز سورن: ترکیه به کدام سو؟


بیش ازشصت هزار بازداشتی و اخراجی در حوزه های فرهنگی, قضائی , نظامی, علمی و خدماتی حاصل تدابیر حکومتی اردوغان پس از وقوع کودتای ناموفق در کشور ترکیه بوده است. اقدامات وحشیانه, غیر انسانی و خلاف حقوق بشر در قبال اسرای کودتاچی مضمون انتقادات پرشماری را از سوی احزاب و دول کشورهای غربی در برگرفته است. بقوت می توان گفت که نهادهای حقوق بشر و مدافع زندانیان سیاسی هر روز بیشتر به اعمال این دیکتاتور خیره می شوند و بزودی موانع جدی در برابر تمایلات وی خواهند ساخت.
از آخرین اقدامات وی بستن منابع مستقل و غیر وابسته اطلاع رسانی است. چهل و پنج روزنامه و هفده مرکز پخش تلویزیونی بسته شده اند و قطعا به دستگیری و تعقیب روزنامه نگاران و نویسندگان منجر خواهد شد. احکام دستگیری و بازجوئی از روزنامه نگاران در حال تکمیل شدن است و بر طبق گزارشات در روزهای اخیر همچنان بازداشت روزنامه نگاران و تصفیه دانشگاه ها از منتقدان ادامه یافته است. فرستنده های رادیویی و چاپخانه ها نیز از این اقدامات دیکتاتور ترکیه در امان نمانده اند.
این اقدامات بی تردید دنباله خواهد داشت و با تلاش او و حزبش برای احیای مجدد حکم اعدام میتواند پیامدهای ناگواری بدنبال داشته باشد. آنچه مسلم است تحرک ارتجاعی حاکمیت ترکیه از سوی ارتباطات جمعی و نهادهای حساس بین المللی به حقوق بشر, بی پاسخ نخواهد ماند.
حرفه روزنامه نگاری در ترکیه همواره حرفه ای خطرناک محسوب شده است که با موهبت الهی که پس از کودتا برای اردوغان دیکتاتور پدید آمده است بیش از پیش مورد تعدی, تحت تعقیب قرار گرفته و سرکوب میشوند و میرود که این کشور بعنوان بزرگترین زندان روزنامه نگاران رکود شکنی نماید.
تیرگی روابط ترکیه با کشورهای عضو ناتو و سایر کشورهای اروپایی مضاف بر اینکه اقتصاد این کشور را با دورانی از رکود و بحران روبرو خواهد کرد, میتواند جهتگیری های  سیاسی اردوغان را در منطقه متاثر و بسوی رادیکالیسم ارتجاعی و مذهبی سوق دهد.
همچنید تشدید سرکوب کردهای این کشور در فضای پس از کودتا با بهره گیری از تمایلات انتقامجویانه هوادارانش  میتواند فجایعی بیش از پیش به آنها تحمیل کند. اقلیت های مذهبی نیز همانطور که تا کنون, در تنگناهای جدید تری قرار خواهند گرفت. فضای ملتهب سیاسی خود ساخته و خواسته حاکمان در ترکیه را میتوان گفت که کمتر عاملی بیرونی در کوتاه مدت امکان تغییر آنرا خواهد داشت.
بخش بزرگی از بر اشفتگی مضاعف اردوغان و حکومتش در ترکیه بخشا از این زاویه است که کودتای نافرجام  و وقایع پیش از آن صنعت توریسم این کشور را به شکل تعیین کننده ای تضعیف کرده است.
از پیش از کودتا کاملا مشهود بود که رجب علی اردوغان از هیچ اقدامی برای بازپس گیری سکولاریسم نهادینه شده در جامعه و بویژه در مراجع فرهنگی فرو نخواهد گذاشت و امروزه با بهره بری از شرایط کنونی سیاسی و به خیابان آمدن و ماندن هوادارانش در خیابان ها و تحریک احساسات مذهبی آنها بخش عمده ای از این دستاوردها را پس می گیرد و برای نیل به ارزوهای دیرین خود خشت بنای دیکتاتوری منحصر به فردش را بنا می نهد.
با اینکه فتح‌الله گولن شخصیت مذهبی و مخالف سرسخت سیاست‌های او است و از ابتدای وقوع کودتا این اقدام را محکوم نموده است اما تمامی تلاش اردوغان اتصال این واقعه به فتح الله گولن رقیب مذهبی خود است تا در سایه این واقعه با او و هوادارانش نیز تصفیه حساب کند.
احزاب مترقی و دول اروپائی به روند بی پایان اقدامات سرکوبگرانه و حقوق شهروندی در ترکیه پس از کودتای نافرجام اعتراض می کنند. اردوغان آنها را دعوت به سکوت کرده است و بازپس گیری دستاوردهای سکولار مردم این کشور را عین دمکراسی خوانده است. تکیه او بر پایه حمایت های کلان نمایندگان پارلمان و هوادارانش است که پس از کودتا در خیابان ها حضور دارند.
آنچه مسلم است سرکوب انبوه منتقدین تحت نام مقابله با کودتاگران از سوی آنان بی پاسخ نخواهد ماند و بزودی شاهد اعتراضات گسترده آنها در اشکال متنوع خواهیم بود و آنچه باز هم مسلم است اینکه اردوغان هم مانند دیکتاتورهای دیگر نمیتواند روی سرنیزه بنشیند اگر چه مدتی بر آن تکیه زند.
30.07.2016

هیچ نظری موجود نیست: