پيش درآمدی از عبدالباری عطوان بر پايان جنگ حلب
Sat 17 12 2016
محمدعلی اصفهانی
چه شد؟ کجا مدفون شده ايد شمايی که زورتان را به مردم بی دفاع یمن می رسانيد و عمليات «توفان قاطعيت» عليه شان به راه می اندازيد و شبانه روز از زمين و هوا بر آن ها می باريد و قتل عام می کنيدشان و هواپيما های جديد آمريکايی تان را به رخشان می کشيد؟
عدم اشاره ی عبدالباری عطوان، در اين مقاله ی کوتاه، به نقش نظام ملايان و يا روسيه، البته به معنای فراموش کردن اين نقش نيست.
و نبايد هم که چنين باشد.
پيش از اين، و از همان آغاز پرپر شدن «بهار عربی» سوريه عمدتاً توسط خنازير خليج فارس و حول و حوش آن، که از گام های پرشتاب انقلاب نوين توده های هميشه سرکوب شده ی عرب که به دارالخلافه های آن ها نزديک می شد به وحشت افتاده بودند، به تناسب مقاطع مختلف، در اين باب و در اين ابواب، بسيار نوشته ام.
اما، به خصوص با توجه به ورود فعال تر از پيش دارالخلافه ی جماران ـ پاستور در اين ماجرا، که بر عکس ادعاهای عوامفريبانه و ظاهراً «موجه» ولی فقيه و سرسپردگان و ایضاً سروران پيدا و پنهان آن حضرت در سپاه و خارج از سپاه، تأثيرات شوم و جبران ناپذيری بر سرنوشت ميهن ما گذاشته است و خواهد گذاشت، و نيز به طور اخص با توجه به تغييرات واقع و يا در حال وقوع صحنه ی سياسی آمريکا و ـ به زودی زود ـ فرانسه به عنوان دو نقش آفرين مهم در منطقه ی خاورميانه، نانوشته های بسياری هنوز باقی مانده اند.
و از آنجا که نانوشته ها هميشه از نوشته ها عقب می مانند ـ و اگر چنين نبود، نانوشته نمی بودند و نوشته می بودند ـ در اين مجال اندک، علی الحساب، به ترجمه ی مقاله ی عبدالباری عطوان، اکتفا می کنم.
اين مقاله، در شماره ی ديروز، ۱۵ دسامبر ۲۰۱۶ «رأی اليوم»، منتشر شده است، و مثل بقيه ی اين گونه مقالات عبدالباری عطوان تيتر جمع و جوری ندارد!
۲۶ آذر ۱۳۹۵
۱۶ دسامبر ۲۰۱۶
آن هايی که تهدید می کردند و وعده ی سقوط اسد را می دادند و حالا شاهد وخيم تر شدن فاجعه ی حلب هستند، چرا سکوت کرده اند؟ ارتش ها و عمليات «توفان قاطعيت» شان چه شد؟
مسؤوليت اين کشتار ها و ويرانی ها، بر عهده ی آن ها هم هست، و بايد بهايش را بپردازند.
اين، حق بخشی ازمردم سوريه است که خشم خود را متوجه بشار اسد و حکومت او کنند؛ اما خشم بزرگتر، به اعتقاد ما، متوجه دولت ها و کانال های تلویزيونی يی است که مردم را به فتنه ی جاری در سوريه تشويق و تحريض کردند، واقعيت ها را ديگرگون جلوه دادند، مردم سوريه را گمراه ساختند و به انقلاب فراخواندند و مسلحشان کردند و به آن ها وعده دادند که نظام حاکم، ظرف چند ماه ساقط خواهد شد؛ و حالا ایستاده اند و آنچه در حلب می گذرد را تماشا می کنند، در حالی که لشگر ها در خدمت خود دارند و مجهز به هواپيما های جديد آمريکايی هستند.
اين ها می کوشند خود را از جنایتی که در حق مردم سوريه مرتکب شده اند، تبرئه کنند، و از اين رو، رياکارانه تباکی می کنند و خودشان را به گريه کردن برای قربانيان و مجروحان و آوارگان می زنند.
اين را که اين ها صاحب امپراتوری های عظيم رسانه يی هستند، و ارتش های الکترونيکی يی مسلط بر وسايل ارتباط جمعی را در اختيار دارند می دانيم؛ اما اين هرگز نمی تواند نقش آلوده ی محوری اين ها در نابود کردن منطقه ی عربی، و پراکندن بذر اختلافات قومی، و به راه انداختن جنگ در يمن و قتل هزاران يمنی و گرسنگی دادن به ميليون ها یمنی ديگر را از ديده ها پنهان بدارد.
حلب توسط ارتش سوريه بازپس گرفته شده است، و جنگجويان از آن خارج می شوند، و اين ها سرشان را در خاک فرو می برند [خودشان را پنهان می کنند] و کلامی در همبستگی با اهالی شهر نمی گويند و وظيفه ی گريه وزاری را بر عهده ی دستگاه های تبليغاتی گذاشته اند.
پادشاه عربستان سعودی، ملک سلمان، طی سخنانش در نشست شورا، نامی از حلب نبرد و کلمه ی «سوريه» هم بر زبانش جاری نشد؛ و عادل الجبير، وزير خارجه ی او که مرتباً شب و روز تکرار می کرد که چه با مسالمت و چه با زور، اسد بايد کنار برود، حتی يک بيانيه هم در اين مورد نداد.
این، نشانه ی وحشت اين ها از وقايعی است که از اين پس پيش خواهند آمد.
ملت سوريه، با بزرگترين خدعه و نيرنگ در تاریخ خود مواجه شد: او را به سوی ويران کردن سرزمين خودش و قتل هزار ها تن از فرزندان خودش و برادرکشی در دو سوی جبهه کشانيدند.
اين ها، که با او چنين خدعه يی کردند، آخرين کسانی هستند که می توانند حق سخن گفتن از دموکراسی و حقوق بشر را داشته باشند.
بشار اسد، به نوبه ی خود، مسؤوليت فجايعی را که در سوريه رخ داد به گردن دارد، و خودش هم به وجود تجاوزات و خطا ها و جرايم، اعتراف کرده است. اعترافی که موثق است. اما مسؤوليت کسانی که مردم سوريه را از سر کينه های شخصی و انتقام کشی های خود در دريای خون فرو بردند بزرگتر است.
آن ها در امور يک دولت عربی دخالت کردند و آتش جنگ را شعله ور ساختند در حالی که هيچ دخالتی را در امور خود روا نمی داشتند و روا نمی دارند.
جنگ حلب به پايان رسيد؛ ولی جنگ در سوريه تمام نشده است و جنگ های دیگری در پيش هستند. در ادلب، رقه، باب، و نقاط ديگر.
اين را می دانيم. اما در هر صورت، به حال خود وانهاده شدن و خذلانی که مردم سوريه، آن را زندگی کردند و زندگی می کنند، همچنان لکه ی ننگی خواهد بود بر پيشانی کسانی که با اين مردم چنين کردند، و بر پيشانی آن هايی که روی چنان کسانی شرط بستند.
هر روز بيش از روز پيش آشکار می شود که آمريکا و همپیمانان او، عرب ها و مسلمان ها را خوش ندارند و همه ی مداخلات نظامی اشان به منظور پاره پاره کردن عرب ها و مسلمان هاست و پراکندن بذر فتنه های قومی در صفوف آن ها، و برافروختن آتش جنگ هايی که عرب ها و مسلمانان هيزم های آن باشند.
آن که در امور سوریه دخالت کرد، و هزاران تُن سلاح و مهمات و ميليارد ها دلار به اين دخالت خود اختصاص داد، هموست که بايد تمام صورت حساب بازسازی ها را، و بهای جنايات خود در سوريه را بپردازد، و بخش بزرگی از مسؤوليت ريخته شدن خون شهيدان و کشته شدگان و مجروحين را بر گردن بگيرد.
ما برای مردم سوريه، دموکراسی و مساوات و حقوق بشر را مطالبه کرده ايم و همچنان مطالبه خواهيم کرد. و رنج ها، از سوی نظام حاکم بر سوريه، در همان زمانی که این دولت های مدعی، از وحشت آن نظام به خود می لرزيدند و سرانشان در پيش پای رهبران آن، فرش قرمز می گستردند، بر ما روا داشته شده است.
ملت عرب، و خود مردم سوريه، بر جرم اين مدعيان، واقف هستند، و روز حسابرسی، به زودی فرا خواهد رسيد. حسابرسی از هر کسی که خون انسان سوری و کودکان سوری را بر زمين ريخت و يا به ريختن خون اینان ياری رسانيد.
همچنان که اين مردم، هرگز کسانی که خون برادران یمنی را بر زمین می ريزند و يا با کسانی که چنين می کنند همدست هستند را از ياد نخواهند برد.
آن ها به زودی بهای بسیار گرانی برای جنايات خود خواهند پرداخت.
سوريه از نو زاده خواهد شد و سر بر خواهد آورد، و مردم آن با يکديگر مصالحه خواهند کرد، و این محنت ها تمام خواهند شد. مثل مورد جنگ هایی ديگر در منطقه.
اپوزيسيون سوريه، با پذيرش دوباره ی گفتگو، برداشتن نخستين گام در اين مسير را آغاز کرده است.
آن هنگام که اين گرد و غبار ها فرو بنشينند، و آرزو می کنيم که به زودی چنين پيش آيد، و کار سرکردگان اين فتنه و تحريک کنندگان به تخريب و انهدام ساخته شود، هرگز ترسی به خود راه نخواهيم داد و سکوت نخواهيم کرد.
و روز ها پيش روی ما هستند.
www.ghoghnoos.org
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر