۱۳۹۶ فروردین ۱, سه‌شنبه

ایران در محاصره آمریکایی‌ها 
فرامرز دادرس

 
ایران در محاصره آمریکایی ها؛ این نظر سیّد حسین موسویان سفیر پیشین جمهوری اسلامی در آلمان، معروف به تروریست- دیپلومات سابق حکومت اسلامی است که در سخنرانی اخیر خود در دانشگاه آمریکایی بیروت ایراد کرد. موسویان از سوی انستیتو ایسام فاررس؛ برای سیاست عمومی و امور بین المللی، به کنفرانس بررسی مسائل اتمی در منطقه و جهان دعوت شده بود. (ایسام فاررس، نام  سیاستمدار پیشین لبنانی است) .
کارولین هایک روزنامه نگار نشریه لبنانی فرانسوی زبان (l’Orient-le-jour) در گفتگو با سیّد حسین موسویان گزارشی در نشریه شرق روز منتشر کرد، وی  از موسویان به نام دیپلومات پیشین و پژوهشگر دانشگاه آمریکایی پرینستون نام می برد.
کارولین هایک معتقد است که ایران از سال 2011 میلادی و آغاز بهار عربی برنده بزرگ بحران در کشور های عربی و مسلمان منطقه بشمار می رود و می پرسد آیا جمهوری اسلامی امکانات لازم برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقه ای را دارد؟
سیّد حسین موسویان، در پاسخ می گوید، گفته می شود ایران دارای سیاست برتری جویانه در منطقه است و می کوشد افکار عمومی را فریب دهد. پیش از هر چیز باید دانست که سیاست برتری جویانه درمنطقه به چه معنی است، به نظر موسویان نه ایران، نه مصر و نه عربستان سعودی در اندازه یک قدرت منطقه ای نیستند. از ده سال پیش تاکنون، همسایگان عرب ما برای برقراری امنیت منطقه ترجیح می دهند دست به دامن قدرت های بیگانه شوند و این بدترین گزینه بوده است. موسویان معتقد است که در اروپا ؛ میان آلمان و فرانسه و آلمان و بریتانیا اختلافات تاریخی مهمتری بیش از اختلافات موجود میان ایران و اعراب  وجود داشته است که به لطف همکاری های امنیتی اروپا حل شده اند. موسویان اشاره به سیاست های مدبرانه  شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی در گذشته در مماشات با اعراب می کند.
 
سیّد حسین موسویان می گوید: در سال 1996 میلادی پس از پایان جنگ خلیج فارس در جدّه، با عبدالله بن عبدالعزیز سلطان عربستان ملاقات کرده و این گفتگو ها با شرکت پسر! شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی و شاهزاده ترکی الفیصل رئیس وقت سازمان اطلاعاتی عربستان سعودی به مدت چهار شب ادامه داشته است و نتیجه این جلسات منجر به همکاری های دوجانبه شد.
 
موسویان می گوید؛ سعودی ها گفتند : اربابشان! آمریکایی ها، موافق این همکاری نبودند. ماه پیش محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران پیشنهاد کرد یک گردهمایی میان ایران و کشور های خلیج [فارس]  و عراق به هدف همکاری های امنیتی برگزار شود.
 
سیّد حسین موسویان در باره گسترش شبه نظامیان شیعه در کشور های مختلف منطقه و بروز رقابت های میان شیعه و سنی گفت: تا هنگامی که رقابت پا بر جاست و عربستان سعودی و دیگر کشور های خلیج [فارس] به تقاضا های خود از آمریکا مبنی بر وارد آوردن فشار به ایران ادامه می دهند و تا هنگامی که این کشور ایران را هدف گرفته اند و علیه ایران با اسرائیل سرو سر دارند و به فریب جامعه بین المللی می پردازند، ایرانیان با دست های بسته تماشاگر نخواهند بود.
 
اما از نظر ایرانیان بزرگترین تهدید امنیتی محاصره کشور [ایران]  از سوی ده ها هزار نظامی آمریکایی و ناو های جنگی در عراق، افغانستان، بحرین، پاکستان ، ترکیه، ... می باشد. ایرانیان باید در مرز های خود مناطق امن ایجاد کنند.
آمریکا ، ایران را بزرگترین تهدید امنیتی می داند و در درازای سی و هشت سال گذشته همه کوشش خود را برای فرو پاشی ایران بکار برده است. به همین دلیل استراتژی ایران دفاع از تمامیت ارضی کشور است.
سیّد حسین موسویان در باره روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و این که او هم ایران را تهدیدی بشمار می آورد پاسخ داد: دونالد ترامپ هم همان کاری را خواهد کرد که دولت های گذشته آمریکا انجام دادند. او میلیارد ها دلار سلاح به کشور های ساده لوح عرب خواهد فروخت و این کار باعث بی ثباتی بیشتر در منطقه خواهد شد.
 
سیّد حسین موسویان در باره مذاکرات اتمی میان ایران و کشور های پنج به اضافه یک میان سال های 2003 تا 2005 میلادی که وی نقش سخنگوی هیئت ایرانی را داشته است می گوید: هنگامی که مذاکرات را آغاز کردیم به آمریکایی ها و اروپایی ها گوشزد کردیم که ما به دنبال سلاح اتمی نیستیم و این حرف ما، باد هوا نیست. آماده بودیم حداکثر شفافیت را رعایت کنیم و تضمین دادیم که برنامه های اتمی ما علیه پیمان نظامی آتلانتیک شمالی ( ناتو) استفاده نشود.
 
ما می خواستیم مانند دیگر کشور ها از حق داشتن برنامه اتمی صلح آمیز بهره مند باشیم. اما آمریکایی ها با غنی سازی اورانیوم مخالفت می کردند. ایران در برابر سه گزینه قرار داشت : اعتراض کند و حقوق خود در زمینه غنی سازی را اعلام کند، یا اینکه پیمان نامه منع گسترش سلاح های اتمی  (TNP) را ترک می کردیم و یا اینکه مقاومت می کردیم و همان کاری که انجام دادیم. ما نمی توانستیم حقوق یک ملت را قربانی کنیم.
 
در بهار 2005 میلادی، پیش از انتخابات ریاست جمهوری ما تصور نمی کردیم محمود احمدی نژاد انتخاب شود، ما پیشنهاد یک بسته مذاکرات را به اروپاییان دادیم. آن ها نسبتاً راضی بودند که می توانیم پیرامون سه نقطه نظر به توافق برسیم: تضمین اینکه از انرژی اتمی برای مقاصد نظامی استفاده نکنیم، حداکثر شفافیت بخرج دهیم و یک برنامه اتمی باز و قابل کنترل داشته باشیم، ولی آمریکایی ها رد کردند.
 
پیش از انتخابات گمان می کردیم هاشمی رفسنجانی پیروز خواهد شد و من به اروپاییان گفتم هر کس که رئیس جمهور شود برنامه اتمی را از سر خواهد گرفت. آمریکایی ها به امید به زانو در آوردن ما  حساب کرده بودند که تحریم های سختی را که تاکنون انجام نداده بودند بر ما تحمیل کنند. اما هر چه تحریم ها سخت تر می شد ایران بر میزان غنی سازی می افزود، ما یک کشور مقاوم هستیم.
 
هنگام دومین دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، یک تحول در دولت آمریکا بوجود آمد و مذاکره کنندگان خوبی مانند جان کری ارسال شدند.  دلایلی که آمریکا را وادار به مذاکره با ایران کرد، شکست آنان از به زانو درآوردن ایران در مدت سی وهشت سال بود. توافق سال 2015، صد در صد همان توافقی بود که ده سال پیش در سال 2005، پیشنهاد شده بود.
 
خبرنگار می پرسد: برای چه ایرانیان غنی سازی به میزان پنج درصد را پذیرفتند؟ و در پاسخ می شنود؛ اگر شما به یک آمریکایی، اسرائیلی یا سعودی گوش فرا دهید آن ها به شما خواهند گفت که به دلیل تحریم ها بوده است ولی ما همان پیشنهادات را پیش از اجرای تحریم ها داده بودیم.
 
خبرنگار می گوید؛ درباره جنگ سوریه به نظر می رسد ایران آماده نیست  هیچگونه امتیازات سیاسی بدهد، نظر شما در باره روند حل این بحرا چیست؟
موسویان در پاسخ می گوید؛ امتیازات سیاسی؟ چرا نه؟ بایستی در یک جلسه با شرکت  همه گروه ها روی اصول پایه توافق شود. اگر سوریه فرو بپاشد باید منتظر فروپاشی زنجیره وار در دیگر کشور ها بود. حاکمیت ملی کشور های عرب نخستین اصلی است که باید پذیرفته شود. سپس باید روی یک سیاست واقعی ضد تروریسم در منطقه  به توافق رسید. بویژه باید ملت ها را آزاد گذاشت تا برای آینده خود تصمیم بگیرند. انتخابات در سوریه  باید زیر نظر سازمان ملل متحد برگزار شود.
 
خبرنگار می پرسد؛ چالش های انتخابات ریاست جمهوری آینده در ایران چیست؟ و درپاسخ می شنود؛ در زمینه انتخابات، ملت ایران پیچیده ترین و غیر قابل پیش بینی ترین مردم هستند . در سال 1997 میلادی، محمد خاتمی ابداً انتظار نداشت انتخاب شود. در سال 2005، هیچکس نمی توانست پیروزی احمدی نژاد را پیش بینی کند. در سال 2013، همینطور حسن روحانی از پیروزی در انتخابات بسیار شگفت زده شد.
 
فکر می کنم مردم هنگام نظر سنجی ها واقعیت را بیان نمی کنند و کاندیدای خود را در آخرین لحظات بر می گزینند. کسانی که خود را با پیش بینی ها سرگرم می کنند اشخاص ساده لوحی هستند. دموکرات ها [اصلاح طلبان]  از روحانی پشتیبانی خواهند کرد. یکی از دلایلی که اصولگرایان بازنده شدند داشتن چهار کاندیدا بود. این بار آنان مرتکب این اشتباه نخواهند شد. اگر میان خود به توافق برسند و تنها یک کاندیدا برگزینند انتخابات بسیار جالب خواهد شد.
نوزدهم مارس 2017
منابع:
 
 

هیچ نظری موجود نیست: