حکومت حيا کن دانشگاه رو رها کن!
گزارش ارسالی برای نشريه دانشجويی بذر
روز دوشنبه 16 مهر ماه ساعت 10 صبح مقرر گرديده بود تا محمود احمدی نژاد به مناسبت آغاز سال تحصيلی جديد در دانشگاه تهران سخنرانی کند. اطلاعيه برنامه از شب قبل در خبرگزاری های رسمی دولتی اعلام شده بود.
وقتی به دانشگاه رسيدم کنترل های شديد حراست دانشگاه در ورود و خروج دانشجويان ديده می شد و اکثريت افراد متفرقه مجبور بودند با استفاده از کارت ساير دانشجويان به دانشگاه وارد شوند. در داخل محوطه دانشگاه نيز حضور چند آمبولانس و يک ماشين آتش نشانی مشهود بود، گويی دانشجويان قصد انجام عمليات مسلحانه را دارند و اين امر نشان دهنده اوج وحشت رژيم آخوندی نسبت به جنبش دانشجويی است.
با توجه به برنامه حضور احمدی نژاد در دانشگاه کلمبيا، دولت انتظار حرکتی از جانب جنبش دانشجويی را داشت. از همين رو دولت فاشيستی جمهوری اسلامی با داشتن تجربه قبلی حرکت دانشجويان دانشگاه اميرکبير فکر خيلی از جوانب را کرد.
مکان سخنرانی تالار کتابخانه مرکزی دانشگاه بود که ورود و خروج در روزهای عادی به آن مکان با تحويل کيف و ارائه کارت دانشجويی ميسر است. ولی در اين روز بخش کتابخانه را تعطيل کرده و از قبل برای حضار جلسه کارت دعوت تهيه کردند. مدعوين مانند هميشه افراد دولتی، بسيجيان و دانشجويان دانشگاه هايی چون دانشگاه امام صادق هستند. کسانی که به جای اعتراض برای احمدی نژاد کف می زنند.
فضای خارج از کتابخانه يعنی محوطه دانشگاه نيز خالی از تدابير امنيتی نبود. حراست دانشگاه چند برابر گرديده بود و عوامل بسيجی نيز دست پيش را گرفته بودند که پس نيفتند. آنان در مقابل مسجد دانشگاه که روبروی کتابخانه است تجمعی را شکل دادند.
وقتی سرود "يار دبستانی" را شنيدم به دنبال مبدا صدا به محوطه مقابل دانشکده ادبيات در ضلع شرقی کتابخانه رفتم. تعدادی از دانشجويان مبارز دانشگاه جمع شده و منتظر ديگران بودند. يک نفر پلاکاردهايی را در ميان سايرين توزيع می کرد. عناوين اين پلاکاردها عبارت بود ند از:
"ما هم سوال داريم" ، "اخراج اساتيد منتقد، و نقض استقلال آکادميک محکوم است" ، "دانشجويان زندانی را آزاد کنيد" و ...
بعد از مدتی سرود خواندن يکی از دانشجويان ديگران را به حرکت به سمت کتابخانه دعوت کرد اما اعضاء انجمن اسلامی دانشگاه که خود را برگزار کننده تجمع اعتراضی می دانستند با وی مخالفت نموده و اعلام داشتند که ما قصد برخورد با بسيجيان را نداشته و می خواهيم يک حرکت مسالمت آميز به صورت گفتمان داشته باشيم.
در تمام اين لحظات صدای الله اکبر وشعارهای «مرگ بر انگليس»، «ما بيداريم» و«مرگ بر آمريکا» به گوش می رسيد. بسيجی ها همچنين با فرستادن صلوات و سينه زدن شعار «حسين حسين شعار ماست، شهادت افتخار ماست» را سر می دادند.
سرانجام دانشجويان مبارز تصميم گرفتند عليرغم مخالفت انجمن اسلامی به سمت کتابخانه حرکت کنند. حرکتشان را با سرود "يار دبستانی" آغاز کردند. وقتی به بسيجی ها رسيدند شعار سر دادند:
"مرگ بر ديکتاتور" ،«توپ تانک بسيجي، ديگر اثر ندارد»، «حکومت حيا کن دانشگاه رو رها کن»، «دانشجوی زندانی آزاد بايد گردد»، «شکنجه دانشجو، محکوم است محکوم است»، «حکومت زور نمی خوايم، پليس مزدور نمی خوايم»، «دانشجو می ميرد ذلت نمی پذيرد»، «محمود احمدی نژاد، عامل تبعيض و فساد» و «مرگ بر دولت مردم فريب » سر دادند .
بسيجيان امکان پيشروی به دانشجويان مبارز را نمی دادند. با صف جلويی تجمع درگير شدند و به ضرب و شتم پرداختند.
پس از اين حرکت دانشجويان انجمن اسلامی نيز اجباراَ به اين به نقطه نقل مکان کردند و به خواندن بيانيه های خود پرداختند. چند بيانيه از تشکل های مختلف خوانده شد. اکثر اين بيانيه ها خواستار آزادی دانشجويان و لغو اخراج اساتيد شدند و در برابر ادعاهايی که احمدی نژاد نسبت به وضعيت دانشگاه ها و مسائل اجتماعی ايران در سخنرانی دانشگاه کلمبيا ابراز داشته بود، موضع مخالف گرفتند. از موارد ديگری که در بيانيه ها مشترک بود تاکيد بر مسائل صنفی دانشگاه و اقدامات مسالمت آميز بود که دليل عمده اش ناشی از خط مشی سازشکارانه نگارندگان بيانيه ها بود. متاسفانه از سوی دانشجويان طيف چپ دانشگاه بيانيه ای تهيه نشده بود . و موضع راديکال آنها در نظرگاه دانشجويانی که تعدادی از آنها دانشجويان جديدالورود بودند ابراز نگرديد.
سرانجام بيانيه های انفعال طلبانه انجمنهای اسلامی نتوانست آب بر آتش خشم دانشجويان مبارز بريزد. در همين اثنا خبر آمد که عده ای از دانشجويان که اجازه ورود به دانشگاه را نيافتند با نشستن بر کف خيابان 16 آذر مانع از حرکت ماشينها شدند. تجمع ما نيز به سمت درب 16 آذر حرکت کرد. نيروهای انتظامی پشت دربهای دانشگاه صف بسته بودند تا مردم نتوانند شاهد اعتراض دانشجويان باشند ولی صدای عدالتخواهی دانشجويان را نمی توان به هيچ طريق خاموش کرد. دانشجويان هر چه بلندتر و رساتر شعار می دادند و قصد شکستن در را داشتند که نيروهای انتظامی با ضربات باتوم بر دستان آنها مانع از اين اقدام شدند. دانشجويان همچنين با ضرب و شتم حراستی ها آنها را از سر راه خود برداشتند؛ اقدام به سنگ پراکنی به سمت نيروهای انتظامی کردند، گارد ويژه با سپرهای مقاوم جای نيروهای قبلی را گرفتند. شعارهايی چون "ايران شده فلسطين ملت چرا نشستين" و "ای مردم با غيرت حمايت حمايت" به شعارهای دانشجويان اضافه شد. سپس دانشجويان مبارز از کنار نرده های دانشگاه حرکت کرده و مقابل مردمی که به نظاره ايستاده بودند شعار دادند و تا درب اصلی دانشگاه واقع در خيابان انقلاب به حرکت شان ادامه دادند. در آنجا نيز اقدام به شکستن در کردند و عکس العمل پليس مانند قبل بود.
دانشجويان به سنگ پراکنی بسمت نيروهای انتظامی ادامه دادند و همزمان شعار "جمهوری اسلامی فانوس رو به باد است" را سر دادند. اين قبيل شعارهای لرزه افکن نيروی انتظامی را مستاصل کرد. آنها با پخش گاز فلفل اقدام به سرکوب صدای دانشجويان کردند ولی دانشجويان مبارز از پای نايستادند. حوالی ظهر بود که خبر خروج احمدی نژاد رسيد. دانشجويان با شتاب به سمت او حرکت کردند ولی او از فرصت درگيری ميان دانشجويان و ماموران انتظامی در جلوی در اصلی استفاده کرد و از دانشگاه خارج شد.
بدون شک 16 مهر ماه 1386 را جنبش دانشجويی به خاطر خواهد سپرد. چرا که اين جنبش بار ديگر توانست بر وظيفه اصلی خود يعنی مبارزه با نظام کهنه و پوسيده جمهوری اسلامی تاکيد کند و بی آبرويی و بی پايگی رئيس جمهور اين نظام ارتجاعی را به چشم جهانيان پديدار کند.
به اميد آنکه در آينده نزديک شاهد اتحاد تمامی ستمديدگان جامعه با جنبش دانشجويی در مبارزه عليه نظام زور و ستم و استثمار باشيم.
گزارش ارسالی برای نشريه دانشجويی بذر
روز دوشنبه 16 مهر ماه ساعت 10 صبح مقرر گرديده بود تا محمود احمدی نژاد به مناسبت آغاز سال تحصيلی جديد در دانشگاه تهران سخنرانی کند. اطلاعيه برنامه از شب قبل در خبرگزاری های رسمی دولتی اعلام شده بود.
وقتی به دانشگاه رسيدم کنترل های شديد حراست دانشگاه در ورود و خروج دانشجويان ديده می شد و اکثريت افراد متفرقه مجبور بودند با استفاده از کارت ساير دانشجويان به دانشگاه وارد شوند. در داخل محوطه دانشگاه نيز حضور چند آمبولانس و يک ماشين آتش نشانی مشهود بود، گويی دانشجويان قصد انجام عمليات مسلحانه را دارند و اين امر نشان دهنده اوج وحشت رژيم آخوندی نسبت به جنبش دانشجويی است.
با توجه به برنامه حضور احمدی نژاد در دانشگاه کلمبيا، دولت انتظار حرکتی از جانب جنبش دانشجويی را داشت. از همين رو دولت فاشيستی جمهوری اسلامی با داشتن تجربه قبلی حرکت دانشجويان دانشگاه اميرکبير فکر خيلی از جوانب را کرد.
مکان سخنرانی تالار کتابخانه مرکزی دانشگاه بود که ورود و خروج در روزهای عادی به آن مکان با تحويل کيف و ارائه کارت دانشجويی ميسر است. ولی در اين روز بخش کتابخانه را تعطيل کرده و از قبل برای حضار جلسه کارت دعوت تهيه کردند. مدعوين مانند هميشه افراد دولتی، بسيجيان و دانشجويان دانشگاه هايی چون دانشگاه امام صادق هستند. کسانی که به جای اعتراض برای احمدی نژاد کف می زنند.
فضای خارج از کتابخانه يعنی محوطه دانشگاه نيز خالی از تدابير امنيتی نبود. حراست دانشگاه چند برابر گرديده بود و عوامل بسيجی نيز دست پيش را گرفته بودند که پس نيفتند. آنان در مقابل مسجد دانشگاه که روبروی کتابخانه است تجمعی را شکل دادند.
وقتی سرود "يار دبستانی" را شنيدم به دنبال مبدا صدا به محوطه مقابل دانشکده ادبيات در ضلع شرقی کتابخانه رفتم. تعدادی از دانشجويان مبارز دانشگاه جمع شده و منتظر ديگران بودند. يک نفر پلاکاردهايی را در ميان سايرين توزيع می کرد. عناوين اين پلاکاردها عبارت بود ند از:
"ما هم سوال داريم" ، "اخراج اساتيد منتقد، و نقض استقلال آکادميک محکوم است" ، "دانشجويان زندانی را آزاد کنيد" و ...
بعد از مدتی سرود خواندن يکی از دانشجويان ديگران را به حرکت به سمت کتابخانه دعوت کرد اما اعضاء انجمن اسلامی دانشگاه که خود را برگزار کننده تجمع اعتراضی می دانستند با وی مخالفت نموده و اعلام داشتند که ما قصد برخورد با بسيجيان را نداشته و می خواهيم يک حرکت مسالمت آميز به صورت گفتمان داشته باشيم.
در تمام اين لحظات صدای الله اکبر وشعارهای «مرگ بر انگليس»، «ما بيداريم» و«مرگ بر آمريکا» به گوش می رسيد. بسيجی ها همچنين با فرستادن صلوات و سينه زدن شعار «حسين حسين شعار ماست، شهادت افتخار ماست» را سر می دادند.
سرانجام دانشجويان مبارز تصميم گرفتند عليرغم مخالفت انجمن اسلامی به سمت کتابخانه حرکت کنند. حرکتشان را با سرود "يار دبستانی" آغاز کردند. وقتی به بسيجی ها رسيدند شعار سر دادند:
"مرگ بر ديکتاتور" ،«توپ تانک بسيجي، ديگر اثر ندارد»، «حکومت حيا کن دانشگاه رو رها کن»، «دانشجوی زندانی آزاد بايد گردد»، «شکنجه دانشجو، محکوم است محکوم است»، «حکومت زور نمی خوايم، پليس مزدور نمی خوايم»، «دانشجو می ميرد ذلت نمی پذيرد»، «محمود احمدی نژاد، عامل تبعيض و فساد» و «مرگ بر دولت مردم فريب » سر دادند .
بسيجيان امکان پيشروی به دانشجويان مبارز را نمی دادند. با صف جلويی تجمع درگير شدند و به ضرب و شتم پرداختند.
پس از اين حرکت دانشجويان انجمن اسلامی نيز اجباراَ به اين به نقطه نقل مکان کردند و به خواندن بيانيه های خود پرداختند. چند بيانيه از تشکل های مختلف خوانده شد. اکثر اين بيانيه ها خواستار آزادی دانشجويان و لغو اخراج اساتيد شدند و در برابر ادعاهايی که احمدی نژاد نسبت به وضعيت دانشگاه ها و مسائل اجتماعی ايران در سخنرانی دانشگاه کلمبيا ابراز داشته بود، موضع مخالف گرفتند. از موارد ديگری که در بيانيه ها مشترک بود تاکيد بر مسائل صنفی دانشگاه و اقدامات مسالمت آميز بود که دليل عمده اش ناشی از خط مشی سازشکارانه نگارندگان بيانيه ها بود. متاسفانه از سوی دانشجويان طيف چپ دانشگاه بيانيه ای تهيه نشده بود . و موضع راديکال آنها در نظرگاه دانشجويانی که تعدادی از آنها دانشجويان جديدالورود بودند ابراز نگرديد.
سرانجام بيانيه های انفعال طلبانه انجمنهای اسلامی نتوانست آب بر آتش خشم دانشجويان مبارز بريزد. در همين اثنا خبر آمد که عده ای از دانشجويان که اجازه ورود به دانشگاه را نيافتند با نشستن بر کف خيابان 16 آذر مانع از حرکت ماشينها شدند. تجمع ما نيز به سمت درب 16 آذر حرکت کرد. نيروهای انتظامی پشت دربهای دانشگاه صف بسته بودند تا مردم نتوانند شاهد اعتراض دانشجويان باشند ولی صدای عدالتخواهی دانشجويان را نمی توان به هيچ طريق خاموش کرد. دانشجويان هر چه بلندتر و رساتر شعار می دادند و قصد شکستن در را داشتند که نيروهای انتظامی با ضربات باتوم بر دستان آنها مانع از اين اقدام شدند. دانشجويان همچنين با ضرب و شتم حراستی ها آنها را از سر راه خود برداشتند؛ اقدام به سنگ پراکنی به سمت نيروهای انتظامی کردند، گارد ويژه با سپرهای مقاوم جای نيروهای قبلی را گرفتند. شعارهايی چون "ايران شده فلسطين ملت چرا نشستين" و "ای مردم با غيرت حمايت حمايت" به شعارهای دانشجويان اضافه شد. سپس دانشجويان مبارز از کنار نرده های دانشگاه حرکت کرده و مقابل مردمی که به نظاره ايستاده بودند شعار دادند و تا درب اصلی دانشگاه واقع در خيابان انقلاب به حرکت شان ادامه دادند. در آنجا نيز اقدام به شکستن در کردند و عکس العمل پليس مانند قبل بود.
دانشجويان به سنگ پراکنی بسمت نيروهای انتظامی ادامه دادند و همزمان شعار "جمهوری اسلامی فانوس رو به باد است" را سر دادند. اين قبيل شعارهای لرزه افکن نيروی انتظامی را مستاصل کرد. آنها با پخش گاز فلفل اقدام به سرکوب صدای دانشجويان کردند ولی دانشجويان مبارز از پای نايستادند. حوالی ظهر بود که خبر خروج احمدی نژاد رسيد. دانشجويان با شتاب به سمت او حرکت کردند ولی او از فرصت درگيری ميان دانشجويان و ماموران انتظامی در جلوی در اصلی استفاده کرد و از دانشگاه خارج شد.
بدون شک 16 مهر ماه 1386 را جنبش دانشجويی به خاطر خواهد سپرد. چرا که اين جنبش بار ديگر توانست بر وظيفه اصلی خود يعنی مبارزه با نظام کهنه و پوسيده جمهوری اسلامی تاکيد کند و بی آبرويی و بی پايگی رئيس جمهور اين نظام ارتجاعی را به چشم جهانيان پديدار کند.
به اميد آنکه در آينده نزديک شاهد اتحاد تمامی ستمديدگان جامعه با جنبش دانشجويی در مبارزه عليه نظام زور و ستم و استثمار باشيم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر