۱۳۸۶ دی ۲۵, سه‌شنبه

اعمال نفوذ اسرائیل و سیاست خارجی آمریکاThe Israel Lobby and U.S. Foreign Policy

جان . ج. میرشیمر و استفان. م. والت
John J. Mearsheimer
and Stephen. M. Walt
ترجمه: ن . نوری زاده

N.Nourizadeh@gmail.com



پیشگفتار- 1
رقابت نهائی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک است. گرچه پیشگوئی نتیجه آن ناممکن میباشد، اما به آسانی میتوان مشخصات و ویژگی های چنین رقابتهای تبلیغاتی را از هم اکنون پیش بینی کرد.
بدیهی است که موضع داوطلبان ریاست جمهوری آمریکا در مورد بهداشت و درمان، سقط جنین، ازدواج همجنس گرایان، مالیات بر درآمد، آموزش و پرورش و مهاجرت با یکدیگر متفاوت است. همچنین بطور قاطع بحث و جدال آنها در مورد سیاست خارجی آمریکا سئوال برانگیز میباشد. برای مثال، از آنها پرسیده خواهد شد که: آمریکا در آینده چه روندی را میبایست در قبال عراق پی گیرد؟ بهترین راه حل آمریکا برای بحران دارفور ----- (Darfur) چیست؟ آمریکا در برابر بلند پروازی های هسته ای ایران چه خواهد کرد؟ سیاست آمریکا در مقابل مخالفت روسها با ناتو (NATO) چیست؟ آمریکا چه سیاستی را در برابر قدرت روزافزون چین اتخاذ خواهد کرد؟ و سرانجام ایالات متحده آمریکا چه راهکارهائی در برابر گرمایش زمین، مبارزه با تروریسم و از همه مهمتر افول روزافزون چهره بین المللی خود پیشنهاد خواهد کرد؟
اما ما با اطمینان راسخ میگوئیم که کلیه داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2008 بسان انتخابات دوره های گذشته در یک موضع اتفاق نظر دارند و آن موضع، پشتیبانی قاطع آنها از دولت یهود میباشد. کلیه داوطلبان انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا چه در گذشته و حال با بیانی محکم و آشکار بر این موضوع تاکید دارند که اگر آنها در این رقابت انتخاباتی پیروز شوند، بدون تردید در هر شرایطی در جهت دفاع از منافع اسرائیل گام برمیدارند. هیچیکدام از این داوطلبان تا بحال از سیاست های دولت اسرائیل کوچکترین انتقادی ننموده اند. آنها حتی جرئت نمیکنند که در سخنان خود یک سیاست بیطرف و منصفانه را در خاور میانه پیشنهاد کنند.
این موضوع بسیار مهم است که موفقیت آنها در انتخابات ریاست جمهوری بستگی تام به موضع آنان دارد که در اوائل سال 2007 در مورد اسرائیل ابراز داشته اند. برای مثال، روند انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در ژانویه 2007 یعنی زمانی که 4 داوطلب احتمالی ریاست جمهوری در کنفرانس هرزلیا (Herzlya) که در رابطه با موضوع امنیت اسرائیل بود، آغاز شد. همانگونه که جاشوا میتنایک (Joshua Mitnick) در هفته نامه یهود(Jowish Week) گزارش داد، رقابت این 4 داوطلب ریاست جمهوری آمریکا در دفاع مصرانه شان از دولت یهود بود. جان ادواردز (John Edwards) از حزب دمکرات به شنوندگان اسرائیلی گفت که: " آینده شما یعنی آینده ما" و بدنبال آن ادامه داد که: "پیمان اخوت بین آمریکا و اسرائیل پیمانی است که هرگز شکسته نخواهد شد." فرماندار سابق ایالت ماساچوست، میت رامنی (Mit Romney) اسرائیل را کشوری دوست داشتنی با مردمی که دوستشان دارد" توصیف کرد و به خطر افتادن اسرائیل از جانب ایران اتمی را شدیدا هشدار داد و در این رابطه اظهار داشت که " دنیا میباید به سه حقیقت اذعان کند، 1- باید ایران را متوقف کرد. 2- ایران را میتوان متوقف کرد. 3- ایران متوقف خواهد شد." سناتور جمهوری خواه ایالت آریزونا، جان مکین (John Mc Cain) اعلام کرد که " دفاع از اسرائیل جای هیچ سازش و مصالحه ای را باقی نمیگذارد" درحالیکه سخنگوی سابق کاخ سفید نئوت جینگریچ
(Newt Gingrich) به ببینندگان خود با صراحت گفت که: "اسرائیل برای موجودیت خود با بزگترین خطر از زمان پیروزیش در سال7 196 روبرو است." (1) سپس هیلاری کلینتون(Hillary Clinton) سناتور دمکرات ایالت نیویورک در کمیته امور عمومی آمریکا- اسرائیل (AIPAC) که در نیویورک برگزار میشد اظهار داشت: "در این لحظه که اسرائیل در مخاطره قرار گرفته است، این مطلب حیاتی است که گفته شود ما در کنار دوست و متحد خود تا به آخر ایستاده ائیم. ما در واقع در کنار دفاع از ارزشهای خود ایستاده ائیم. بدیهی است که اسرائیل آن پرتو نور حقیقتی است که تحت شعاع مخرب بنیادگرایان، افراط گرایان، خود کامگان و تروریسم همیسایه خود قرار گرفته است." (2) در همین رابطه یکی از رقبای دمکرات خانم کلینتون، یعنی آقای باراک اوباما (Barack Obama) سناتور ایالت ایلی نوی که در مارچ 2007 نسبت به وضعیت اسفناک فلسطینیان کمی اظهار همدردی کرده بود، مجبور شد یکماه بعد در سخنان خود در شیکاکو با صراحت و روشنی بیان دارد که: " او هیچگاه روابط دوستی ایالات متحده و اسرائیل را تغییر نخواهد داد." (3) دیگر داوطلبان ریاست جمهوری آمریکا مانند سناتور جمهوری خواه ایالت کانزاس، سام بروان بک (Sam Brownback) و بیل ریچاردسون (Bill Richardson) فرماندار سابق نیو مکزیکو، هواداری و حمایت بی شائبه خود را در دفاع از اسرائیل با شور و شعف اعلام کردند. (4)
این گونه رفتار های سیاسی ، انتخاباتی بیانگر چه چیزی است؟ چرا هیچگونه اختلاف نظری در مورد اسرائیل در میان داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وجود ندارد؟ در حالیکه شهروندان اسرائیلی اغلب نسبت به سیاست های دولت خود انتقاد میکنند، چرا در آمریکا با وجود واقعیت هائی که نشان میدهد اعمال سیاست های خاورمیانه آمریکا به راه خطا میرود، داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری چرا در این مورد سکوت اختیار کرده اند؟ چرا اسرائیل همواره از طرف داوطلبان ریاست جمهوری آمریکا در برابر اعمال سیاست های (غیر انسانی -م) خود نمره قبولی دریافت میکند؟ سرانجام چرا در میان کشورهای دیگر در جهان فقط اسرائیل است که این چنین مورد حمایت بی چون و چرای سیاستمداران آمریکائی قرار میگیرد؟
بعضی ها در پاسخ به این پرسشها ممکن است اظهار دارند که اسرائیل یک متحد استراتژیک و قابل اطمینان برای آمریکا در منطقه است و ضرورت دارد که از سوی آمریکا در برابر "جنگ علیه تروریسم" حمایت گردد. دیگران ممکن است پاسخ دهند که حمایت آمریکا از اسرائیل فقط بخاطر رعایت مسائل اخلاقی است، زیرا اسرائیل تنها کشور در منطقه است که " در ارزشهای ما سهیم است."
باید اذعان نمود که هیچیک از این دلایل قانع کننده نیست و باعث ایجاد امنیتی واقع بینانه و منصفانه در منطقه نمیگردد. بدیهی است که رابطه نزدیک واشنگتن با اورشلیم نه تنها امنیت را به ارمغان نیاورده است بلکه شکست تروریسم که در حال حاضر منافع آمریکا را در منطقه نشانه رفته است را با مشکل روبرو کرده است و نیز بطور همزمان روابط آمریکا را با متحدان خود در منطقه متزلزل ساخته است.
اینک که جنگ سرد پایان یافته است، هیچ سیاستمداری نه تنها حاضر نیست که در ملاء عام بیان دارد که دیگر اجباری به ادامه حمایت اسرائیل به جهت نقش استراتژیک آن در منطقه وجود ندارد بلکه حتی این موضوع به ذهن آنها هم خطور نمیکند.
همچنین دیگر هیچ الزام اخلاقی ایجاب نمیکند که آمریکا نتواند از سیاست های اسرائیل انتقاد کند. تنها الزام اخلاقی که هنوز به قوت خود باقی است موجودیت اسرائیل میباشد که آمریکا خود را موظف میداند که به دلایل اخلاقی به کمک اسرائیل بشتابد. اما باید توجه داشت که با رفتار وحشیانه ای که اسرائیلیها در برابر مردم فلسطین در سرزمین های اشغالی پیش گرفته اند، الزامات اخلاقی آمریکا حکم میکند که سیاست عادلانه و منصفانه ای را در منطقه دنبال نماید و حتی احتمالا مجبور شود که بسوی فلسطینیان متمایل گردد.
اما هنوز ما شاهد ابراز احساسات و شور وشعف افرادی هستیم که برای راهیابی به کاخ سفید و یا ورود به کنگره از دولت اسرائیل حمایت و پشتیبانی میکنند.
بدیهی است دلیل اصلی که سیاستمداران آمریکا با چنین شوقی از اسرائیل دفاع مینمایند فقط قدرت سیاسی نفوذ گران (Lobby) اسرائیلی است. تاثیر و فشار نفوذ گران اسرائیل در جهت فعال نمودن سیاست خارجی آمریکا در دفاع از منافع اسرائیل از انسجام افراد و یا سازمان ها برخوردار نیست. ما بعد ها به جزئیات عدم انسجام نفوذ گران اسرائیلی در آمریکا خواهیم پرداخت،عجالتا در اینجا بطور کلی میگوئیم که نفوذ گران اسرائیلی بر اساس یک توطئه و یا دسیسه چینی که از پیش توسط سازمانها و یا افرادی که دارای یک رهبریت مرکزی هستند، جهت "کنترل" سیاست خارجی آمریکا شکل نگرفته است. نفوذ گران اسرائیلی از گروه های منفعت طلب قدرتمند یهودی و غیر یهودی تشکیل شده اند. بعضی از اعضای این گروه ها و سازمان ها بر این باورند که برای حمایت و تقویت دولت یهود میباید به هر وسیله ممکن، تاثیر روی سیاست خارجی آمریکا گذارند. ( بعضی دیگر بخاطر آنکه منافع آنها در پیوند با منافع اسرائیل قرار دارد، از اسرائیل دفاع میکنند.- م). این افراد، گروه ها و یا سازمانهای نفوذ گر اسرائیلی از یکدیگر متفاوت اند و در هر موضوعی با هم توافق و تفاهم ندارند. گرچه وجه مشترک همه آنان تلاش نمودن در حفظ روابط مستحکم و ویژه بین آمریکا و اسرائیل است.
فعالان نفوذ گر اسرائیلی ماند دیگر گروه های نفوذ گر بومی و گروه های بهره ور(Interest Group) مطابق سنتهای دموکراتیک آمریکا عمل میکنند. آنها از طریق همکاریهای مشروع سیاسی و دموکراتیک خواست و نیات خود را پیش میبرند. (بدون شک نگارندگان این سطور از "سنت دموکراتیک" آمریکا که بر اساس سرمایه و قدرت بنا شده است آگاهی دارند و بخوبی میدانند که مشروعیت نظام ایالات متحده آمریکا از گذرگاه سرمایه و قدرت و یا به عکس عبور میکند.- م )
نفوذ گران اسرائیلی در طول زمان و به آرامی توانستند تبدیل به یکی از قدرتمندترین گروه های بهره ور در آمریکا شوند و توجه افراد و مقامات رتبه های بالای مملکتی را در جهت اهداف خود سوق دهند. آنان قاطعانه کوشش مینمایند که منافع اسرائیل را در هر شرایطی حفظ کنند و بنابراین مایل نیستند که سیاستمداران آمریکا انتقادی در مورد سیاست های اسرائیل در منطقه ابراز دارند و اگر هرازگاهی شرایط به نوعی است که میباید انتقادی از دولت اسرائیل بعمل آید، آنها در صدد برمیآیند که آن انتقاد خدشه ای به منافع اسرائیل وارد نیاورد و یا اگر امکان دارد آن انتقادات را در جهت منافع اسرائیل مطرح سازند. نفوذ گران اسرائیلی خواهان آن میباشند که آمریکا، اسرائیل را بعنوان ایالت پنجاه و یکم خود محسوب دارد و دولتمردان آمریکا هر آنچه را برای منافع ایالات خود لازم و ضروری میدانند برای اسرائیل نیز انجام دهند.
داوطلبان انتخاب ریاست جمهوری آمریکا و دیگر سیاستمداران دمکرات و یا جمهوریخواه آن همواره از انتقاد کردن مستقیم و یا غیر مستقیم که باعث آسیب رساندن به نفوذ گران اسرائیلی شود، واهمه دارند. آنان بخوبی میدانند که اگر سیاستمداری بخواهد اندک انتقادی به سیاست های اسرائیل بعمل آورد باید از کوشش به دستیابی هر مقام و منزلتی از جمله تصدی ریاست جمهوری آمریکا چشم بپوشد.

1- Joshua Mitnick, “Iran Threat Steals Show at Herzliya”, Jewish Week, January 26, 2007
2- Sanator Clinton’s Remarks to the American Israel Public Affairs Committee, February 1, 2007
3- Thomas Beaumont, “Up-Close Obama Urges Compassion in Mideast,”Des Moines Register, March 12, 2007
4- For pro – Israel statements by McCain, Clinton, Obama, Romney, Richardson and Brownback, Jerusalem Post, May 24, 20
07.

هیچ نظری موجود نیست: