۱۳۸۶ اسفند ۱۴, سه‌شنبه

ديگر بس است کشتار مردم غزه! دفتر ملّی سازمان وحدت يهودی فرانسه برای صلح


ديگر بس است قتل عام مردم غزه
هيچ نکردن يعنی شريک جرم بودن
بيانيه سازمان وحدت يهودی فرانسه برای صلح

برگردان و توضيحات: محمد علی اصفهانی

بندم خود اگرچه بر پای نيست

سوز سرود اسيران با من است.

و اميدی خود به رهاييم ار نيست

دستی هست که بشک از چشمانم می سترد

.و نويدی خود اگر نيست

تسلّايی هست


احمد شاملو



خبرگزاری رويتر در ۲۹ فوريه طی گزارشی که به سراسر جهان مخابره کرد اطلاع داد که يک مقام عاليرتبه ی دفاع اسراييل، به صراحت و روشنی، و وقاحتی که تنها از دولت رسماً نژادپرست و بنيادگرای اسراييل بر می آيد و بس، گفته است که فلسطينی ها بايد خود را برای يک هولوکاست، آماده کنند. (۱)و فردای همان روز، يعنی در اول ماه مارس، اسراييل فقط در طی چند ساعت، در غزه، حداقل شصت فلسطينی عادی از دختر بچه ی شيرخواره ی يک ساله تا زن و مرد و پير و جوان و خرد و کلانِ ماه ها گرسنگی کشيده و بيمار و تکيده و نزار را بدون آن که هيچ سلاحی و يا قصد حمله يی و يا حتی قصد دفاعی داشته باشند، به عنوان پيش درآمد، به عنوان پيش قسط، و به عنوان دستگرمی نظاميان خود به قتل رسانيد.و اين تازه آغاز کار است.نمی دانم در همين ساعات پس از نيمه شب، که دارم اين ها را می نويسم چند کودک فلسطينی ديگر به خاک و خون کشيده شده اند؛ چند خانه ی ديگر بر سر ساکنانشان خراب شده است؛ و چند سفله ی «ايرانی» ديگر، در چند راهروی ديپلماتيک و نظامی و امنيتی ديگر، دم لابه کنان در پی فرماندهان و طراحان و پشتيبانان چنين عملياتی افتاده اند و تکه استخوانی می طلبند و اجرتی برای خوش رقصی هايشان و پاچه گيری هايشان:ـ که ما در هر جا که راهمان دادند برای شما تبليغ خواهيم کرد که مزدوران بنياد گرای حماس فلسطين را دو شقه کرده اند. (۲)ـ که ما، در ميان ابلهانی چند، اين سخن را جا خواهيم انداخت که هر کس که در جامعه ی ايرانی از حقوق مردم فلسطين و خاورميانه دفاع می کند و از جنايات امپرياليسم و صهيونيسم سخن می گويد، قصدش منحرف کردن افکار عمومی از مبارزه با رژیم است. و از مقاومت سرافراز و پاکبازی که بعد از بمباران ايران به وسيله ی آمريکا يا اسراييل و ورود درگيری ها به مرحله ی جنگ زمينی آزادی بخش، قرار است ايران را نجات دهد.ـ که کوفت...ـ و که زهر مار...اين سفلگان را در نکبت رؤيا های شومشان رها کنيم و به آن شعار جوشانی بيانديشيم که دانشجويان ما، کارگران ما، و زنان و مردان ما، از قيام تاريخی ۱۸ تير تا به امروز، برای نشان دادن همسانی ماهيت دو حکومت سفاک و جنايتکار در اسراييل و ايران، و همسانی ماهيت مبارزه ی دو ملّت سربلند و سرانجام پيروز ايران و فلسطين، در هر فرصتی و به هر مناسبتی فريادش می کنند:ايران شده فلسطين مردم چرا نشستين؟به جهانی برگرديم که ـ از جمله ـ عطر نفس پاک يهوديانی آزاده چون آهارون شابُتی ها و ميشل وارشاوسکی ها و «زنان سياه پوش» در اسراييل، و «سازمان وحدت يهودی فرانسه برای صلح» ها و «يهوديان اروپايی برای يک صلح عادلانه» ها و امثال اينان در اروپا و سراسر زمين، قابل تحملش می کند. (۳)و با هم، فارسی شده ی بيانيه ی همين امروز، یعنی دیروز، دوّم مارس سازمان وحدت يهودی فرانسه برای صلح را بخوانيم.

ديگر بس است کشتار مردم غزه! هيچ نکردن يعنی شريک جرم بودن!
دفتر ملّی سازمان وحدت يهودی فرانسه برای صلح يکشنبه دوّم مارس ۲۰۰
۸
دولت اسراييل، آشکارا و بدون پرده پوشی، در حال آماده سازی افکار عمومی جهان برای اشغال کامل نوار غزه است.اين اشغال، پيشاپيش شروع شده است؛ و طی فقط يک روز، يعنی اول مارس، بيش از ۶۰ شهروند عادی فلسطينی را به قتل رسانيده است.ماه هاست که اسراييل، نوار غزه را به عنوان «موجوديت متخاصم» اعلام کرده است و آن را تحت محاصره يی رذيلانه قرار داده است.دولت اسراييل برای خودش اين حق را قائل است که يک و نيم ميليون انسان ساکن غزه را گرسنگی بدهد.در غزه، همه چيز ناياب است: ابتدايی ترين مواد حياتی... آب... برق... دارو... کاغذ و دفتر بچه های مدرسه...باز اسراييل يک گام تکميلی ديگر در کار درنورديدن مرز های گستاخی برداشته است. کشته شدگانی که اشغالگران از آنان به عنوان تروريست، اکتيويست های کشته شده در عمليات موسوم به قتل های هدف گيری شده [اجرای حکم اعدام بدون محاکمه، از سوی «تنها دموکراسی خاورميانه» که « از فرط تمدن اصلاً حکم اعدام در آن لغو شده است» در سرزمين های خارج از اسراييل به وسيله ی نيرو های اسراييلی ـ م]، و يا «خسارات جانبی» نام می برند، تنها و تنها شهروندان ساده و بی گناهی هستند که هيچ چيز اضافی نمی خواهند به جز حق زندگی کردن و برخورداری از حيات طبيعی و معمولی.جامعه ی جهانی، شريک جرم اسراييل است: با سکوت خود. و با محکوم نکردن سازماندهندگان اين جنايت عليه بشريت.ما از دولت فرانسه می خواهيم که:ـ به روشن ترين وجه، جناياتی را که در غزه به وسيله ی ارتش اسراييل انجام می پذيرد محکوم کند. و همچنين محاصره ی غزه را.ـ دولت اسراييل را توسط شورای امنيت سازمان ملل متحد، به خاطر جنايت هايی که اين دولت در نوار غزه مشعول انجام دادن آن است به محکوميّت بکشاند؛ و خواهان قطع بی درنگ خشونت شود.ـ وزنه ی سياسی خود را در اتحاديه ی اروپا به کار گيرد تا اتحاديه اروپا اين وحشی گری غير قابل تحمل را فوراً محکوم کند و به اقدامی تنبيهی عليه اسراييل دست بزند: تعليق تمامی انواع همکاری های اقتصادی، و همکاری های سياسی، و همکاری های فرهنگی.ـ دست از مخدوش کردن مرز ميان اشغالگر و قربانی‌ بردارد.ـ پيشنهاد کند که تا زمانی که محاصره ی غزه ادامه دارد، اسراييل نيز مورد محاصره قرار بگيرد.ـ بر بی مجازات نهادن رهبران اسراييلی مجرم به جنايات جنگی، نقطه ی پايان بگذارد.ـ اجرای تمامی قوانين بين المللی را که اسراييل مورد تجاوزشان قرار داده است مطالبه کند.
www.ghoghnoos.org

توضيحات
۱ ـ در لينک زير می توانيد گزارش هايی از رويتر در اين زمينه را که البته مرتباً به روز، و کم و زيادمی شوند و تغيير می کنند بخوانيد. موضوعی که در متن به آن اشاره شد مربوط به اين لينک در همان تاريخ ۲۹ فوريه است:
http://www.reuters.com/article/topNews/idUSL2868601720080229
۲ ـ و اين در حالی است که ميشل وارشاوسکی نويسنده و تحليلگر برجسته ی اسراييلی ـ فرانسوی، از جمله در مقاله يی که به وسيله ی عمده ترين و پر طرفدار ترين جريان تروتسکيست فرانسه (ليگ کمونيست انقلابی) منتشر، و در مطبوعات و سايت های مترقی فراوانی بازتکثير شد، به روشنی توضيح می دهد که آنچه حماس در نوار غزه انجام داد، مقابله با کودتايی بود که در آمريکا و اسراييل طرح ريزی شده بود و با کمک محمود عباس (که رابرت فيسک صريحاً او را آژان و عامل اجرای اوامر غرب در فلسطين خوانده است) به وسيله ی محمد دحلان و هسته يی از اوباش پيرامون او قرار بود به اجرا در آید:
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar03/warschawski-l.html
و همچنين جان پيلجر تأکيد می کند که: مدتی طولانی است که حماس، به اسراييل، يک آتش بس ده ساله پيشنهاد کرده است؛ و از همان زمان گفته است که «واقعيت يک دولت يهودی» را می پذيرد. ولی اين موضوع، تقريباً هرگز، در غرب گزارش نشده است... تريبون «جامعه ی جهانی»، هدفش نه کمک به قربانی، بلکه اشغالگری يی صريح و غير قانونی را به عنوان «موضوعی قابل بحث» معرفی کردن است، از سويی؛ و يک حکومت فلسطينی انتخاب شده در انتخاباتی دموکراتيک را، از سوی ديگر، تحت عنوان «ميليتان های حماس» مورد طعن و لعن قرار دادن؛ و اين ادعا که «آن ها حق وجود اسراييل را نفی می کنند». در حالی که برعکس: اين، اسراييل است که آشکارا و بدون ابهام، حق وجود داشتن و زندگی کردن فلسطينيان را نفی می کند...
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/pilger-gaza.html
و محمود درويش بر تفاوت ماهوی حماس و بنيادگرايانی که مسأله ی اصليشان «شريعت» است پای می فشارد:
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar15/darwishlemonde.html
و ميشل وارشاوسکی، و رابرت فيسک، و جان پيلجر، و محمود درويش، نه بنيادگرا هستند، نه عاشق چشم و ابروی حماس، و نه اطفال نادان فريبخورده يی محتاج راهنمايی قديم الاستخدام ها و جديدالاستخدام های موساد و پنتاگون.۳ ـ اَهارون شابُتی، از بزرگترين و نام آور ترين شاعران اسراييل، نويسنده، مترجم، و استاد دانشگاه تل آويو، لحظه يی درنگ نمی کند در اين که ژنرال های آدمکش اسراييلی را، که به نظر می رسد علاقه ی خاصی به قتل زنان و کودکان فلسطينی و برانداختن نسل فلسطينيان از جهان، و نسل کشی جمعی آن ها دارند، با نازی ها مقايسه کند.
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/shabatai-fr.html

هیچ نظری موجود نیست: