جنیفر پیتز
ترجمه بهروز عارفی
ترجمه بهروز عارفی
طی سال های دهه های 1830 و 1840، همان قدر که سلطه فرانسه بر الجزایر گسترش می یافت، امپراتوری فرانسه در وجود الکسی دو توکویل یکی از بانفوذ ترین حامیان سیاسی خود را باز می یافت. در سال 1837، اندکی پیش از آن که توکویل به نوشتن درباره الجزایر بپردازد، بخاطر انتشار «از دموکراسی در آمریکا» به شهرت رسیده بود. در سال های 1839 تا 1851، هنگامی که یکی از نمایندگان برجسته مجلس نمایندگان بود، توکویل بخش قابل توجهی از وقت خود را به پیگیری فتح الجزایر معطوف می ساخت. او با بررسی روش هائی که فرانسه برای تحکیم سلطه اش در الجزایر بکار می گرفت، به عنوان یکی از بهترین کارشناسان این مقوله در مجلس مطرح شد.
موضعگیری مساعد توکویل را نسبت به گسترش فتوحات و استعمار الجزایر که در پرتو قدرت فرانسه میسر شد، باید در پرتو اعتقادات او به برابری انسان ها تحلیل کرد. این تحلیل همچنین باید در پرتو این حقیقت که او خود را اومانیست و مدافع اصول انقلاب 1789 می دانست و بویژه تعهد او به سود سیاست بین المللی عادلانه و شرافتمندانه انجام شود. توکویل اندیشمندی بود که بدرستی به عنوان مدافع خودمختاری محلی و نوع معینی از کثرت گرائی (پلورالیسم) شناخته شده بود. از این رو نمونه او بسیار جالب است، چرا که امکان میدهد در مورد دلایل آهستگی وارد کردن لیبرالیسم در دفاع ازکثرت گرائی بطور عام و احترام واقعی به کثرت گرائی فرهنگی اندیشید. (...)
نوشته های توکویل در مورد گسترش مستعمرات فرانسه در سال های 1830 تا 1840 و سهم فعالی که او در این مورد به عهده داشت، در عین حال که فی نفسه گویا بود، بیانگر دگرگونی چشمگیرلیبرالیسم دوران او بود. مشغله سیاسی او بمثابه مدافع فتح الجزایرو سلطه استعماری بر آن سرزمین، حتی اگر این امر با خشونت فراوانی نسبت به بومیان الجزایرهمراه بود، امکان می دهد تا بتوان دلیل سلب اعتمادی را درک کرد که قبلا به هنگام موج گسترش امپراتوری قرن نوزدهم ، نسبت به امپراتوری ابرازمیشد. باید افزود که دنی دیدرو و بنژامن کونستان نیز همین مسئله را بیان کرده بودند. »
تولد وجدان راحت استعماری، صفحه 196 تا 197.
Jennifer PITTS, « Tocqueville et l’empire »
لوموند دیپلماتیک، آوریل 2008.
موضعگیری مساعد توکویل را نسبت به گسترش فتوحات و استعمار الجزایر که در پرتو قدرت فرانسه میسر شد، باید در پرتو اعتقادات او به برابری انسان ها تحلیل کرد. این تحلیل همچنین باید در پرتو این حقیقت که او خود را اومانیست و مدافع اصول انقلاب 1789 می دانست و بویژه تعهد او به سود سیاست بین المللی عادلانه و شرافتمندانه انجام شود. توکویل اندیشمندی بود که بدرستی به عنوان مدافع خودمختاری محلی و نوع معینی از کثرت گرائی (پلورالیسم) شناخته شده بود. از این رو نمونه او بسیار جالب است، چرا که امکان میدهد در مورد دلایل آهستگی وارد کردن لیبرالیسم در دفاع ازکثرت گرائی بطور عام و احترام واقعی به کثرت گرائی فرهنگی اندیشید. (...)
نوشته های توکویل در مورد گسترش مستعمرات فرانسه در سال های 1830 تا 1840 و سهم فعالی که او در این مورد به عهده داشت، در عین حال که فی نفسه گویا بود، بیانگر دگرگونی چشمگیرلیبرالیسم دوران او بود. مشغله سیاسی او بمثابه مدافع فتح الجزایرو سلطه استعماری بر آن سرزمین، حتی اگر این امر با خشونت فراوانی نسبت به بومیان الجزایرهمراه بود، امکان می دهد تا بتوان دلیل سلب اعتمادی را درک کرد که قبلا به هنگام موج گسترش امپراتوری قرن نوزدهم ، نسبت به امپراتوری ابرازمیشد. باید افزود که دنی دیدرو و بنژامن کونستان نیز همین مسئله را بیان کرده بودند. »
تولد وجدان راحت استعماری، صفحه 196 تا 197.
Jennifer PITTS, « Tocqueville et l’empire »
لوموند دیپلماتیک، آوریل 2008.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر