ديوان بلخ در لاهه, ديکتاتورهای خودی و غير خودی - توفان ديوان بلخ در لاهه ديکتاتورهای خودی و غير خودی نشريات تبليغاتی غرب امپرياليستی پر است از حکم دستگيری آقای البشير. آقای البشير يک فرد عادی نيست رئيس جمهور کشور مستقل سودان است. قرار دستگيری وی را دادگاه معروف کيفری جهانی که مرکزش در کشور هلند است صادر کرده است. اين همان دادگاهی است که بخودش اجازه می دهد از قيافه هر کس که خوشش نيامد با بستن چند اتهام راست و دروغ قبل از دستگيري، حکم اعدامش را صادر کند. در ايران اسلامی وقتی می خواهند از کسی انتقام بگيرند بر اساس همان قانون قصاص عمل می کنند. در اروپای متمدن هر کس نوکری امپرياليستها را نکند قصاصش می کنند. ما ايرانيها به اين نمايش دادگاه بلخ می گوئيم که فعلا مرکزش از بلخ به لاهه منتقل شده است. دادگاه کيفری جهانی مدعی است که برای جنايتکاران جنگی و رهبران جنايتکار جهانی حکم بازداشت صادر کرده و آنها را محاکمه می کند تا کسی در جهان خدائی نکرده به اين فکر نباشد که می تواند بدون مجازات دارفانی را وداع گويد، می تواند حقوق بشر را نقض کند و يا شکنجه را برسميت بشناسد. دادگاه کيفری جهانی خود را قيم عالم جا می زند و با تبليغات گوشخراش از �حقوق بشر�، �دموکراسی� دفاع کرده و خود را حامی آن جلوه می دهد. دادگاه کيفری جهانی مرکز مشتی بازيگران سياسی مزور دو چهره است که با يک کوزه شيره راه افتاده و سر مردم را کلاه می گذارند. کسی که اين قرارهای بازداشت را صادر می کند آقای مورنو اوکامپو است. وی تا کنون برای دو تن از افراد بلند پايه سودان بجرم کشتار مردم دارفو قرار مجرميت صادر کرده است. وی در تائيد اقداماتش به نشريه زود دويچه تسايتونگ آلمان گفت: �چنانچه از جنايات جديد جنگی جلوگيری نشود و مسئولين مجازات نشوند اين نشانه مسئوليت رهبران دولت از جنبه حقوق جزائی است�(زوددويچه تسايتونگ 12تا 13 ژوئن 2008). تبليغات غربی بدون ارائه سندی از کشتار 300 هزار تن مردم دارفو صحبت می کند تو گوئی ارتش آمريکا به جای عراق به دارفو تجاوز کرده است. وی اضافه کرد که اين بی تفاوتی می تواند برای رئيس جمهور آقای عمر البشير عواقب داشته باشد. احمد موسی علی مدير انجمن آلمانی کمک به دارفو از حکم دادگاه کيفری جهانی پشتيبانی نموده و اظهار داشت: �به نقض حقوق بشر بايد برخورد کرد. حکم دستگيري، هشداری به همه ديکتاتورهای اين دنياست� وی افزود �تعقيب البشير برای انسانهای دارفو نشانه مهمی است که ببينند دنيا با آنها همدردی می کند�.(در همان مقاله). طبيعتا آقای احمد علی يا سبيلش را امپرياليست آلمان بخاطر بوی نفت در دارفو چرب کرده است و يا آنقدر مغزش کوچک است که از خودش نمی پرسد پس با اين يال و کوپال دادگاه کيفری جهانی چرا ديکتاتورها هنوز بر سر کارند و خون مردم را می خورند. حقيقت اين است که ديکتاتورها و مستبدين و شکنجه گران و آدمکشان از زاويه چشم امپرياليستها و نوکرانشان خوب و بد دارند. همه آن آدمکشان حرفه ای و جنايتکاران شقی که از منافع امپرياليستها و کنسرنها دفاع می کنند تا موقعيکه تاريخ مصرفشان باطل نشده است بزرگترين مديران و متحدين با کياست بوده که در زمره دوستان جنايتکاران واقعی که امپرياليستها باشند به حساب می آيند. به فهرست اسامی شاه، سوهارتو، کرزاي، انور سادات، حسنی مبارک، ملک حسين، ملک حسن، توچمان، پينوشه، فوجيمور، اوريبِ، و..نگاه کنيد تا چشم و گوشتان باز شود. همينکه تاريخ مصرف آنها به پايان رسيد و يا با تغيير جهت از منافع رقبای امپرياليستهای غربی به حمايت برخاستند و يا حتی عليرغم ديکتاتوری واستبدادشان از استقلال ملی کشورشان حمايت کردند آنوقت است که موج اتهام به سوی آنها سرايز می شود و پرونده سالهای پيش آنها نيز از بايگانيهای امپرياليستها بيرون می ريزد تا با ايجاد افکار عمومی منافع آزمندانه خويش را جا بيندازند. هر انسان آزاده ای آرزو دارد که دادگاهی عدالتخواه در جهان پيدا شود که تمام جنايتکاران ضد بشر را به محاکمه بکشد تا برای همه سرمشق باشد. تا همه ببينند و بفهمند که نمی شود با انسانها روش ضد انسانی داشت. نمی شود برای حفظ منافع طبقاتی استثمارگرانه بشريت را به خاک و خون کشيد و سر سالم بدر برد. قلب ميليونها بشر روی زمين برای چنين عدالتی و برای اجرای بدون قيد وشرط آن می تپد. هيچ انسان آزاده ای نمی تواندبا اين افکار و انديشه به مخالفت برخيزد. مشکل از جائی شروع می شود که دادگاه کيفری جهانی بخود اجازه می دهد نقش پليس و دادستان و قاضی و مفسر را خود بازی کند. هر کس که در جهان موی دماغ آقايان بود بيکباره برايش پرونده سازی می کنند و دربوقهای تبليغاتی می دمند که در پی تعقيب جنايتکار هستند. تا وی را دستگير نکرده و به جزای اعمال زشت و يا از نظر دادگاه کيفری زشت نرسد از پای نمی نشينند. هر قوه قضائيه ای نياز به توانائی اجرائی دارد. نياز دارد که قوه ای حکم صادره را به اجراء بگذارد در غير اين صورت صدور اين احکام مثل چکهای بی محل است در کشوی ميز قاضی باد می خورد. آن عامل اجرائی در اينجا ممالک امپرياليستی اروپا و در راسشان آلمان است. حتی امپرياليست آمريکا برای رای اين دادگاه پشيزی ارزش قايل نيست و تصميمات آن را برسميت نمی شناسد. آمريکايها با بی شرمی گفته اند که اين دادگاه حق ندارد هيچ آمريکائی را محاکمه کند و اگر روزی روزگاری پای يک جنايتکار آمريکائی بر کرسی اتهام اين دادگاه رسيد امپرياليست آمريکا حق دارد به کشور هلند حمله کند و تبعه آمريکائی را از زندانهای ديوان کيفری جهانی رهائی بخشد. پنتاگون طرحهای حمله به هلند را نيز آماده دارد. در حقيقت ديوان کيفری جهانی ابزار اعمال قدرت و قلدری اروپائی هاست تا مخالفين خويش را با اين تاکتيک جديد از بين ببرند. ماهيت اين �عدالتخواهی� و يا �عدالتجوئی� چيز ديگری جز تقويت نزادپرستی و استعمار نيست. به سخنان ترش و شيرين انديشمندان و مبلغان امپرياليستی نبايد گوش داد و فريب اکاذيب آنها را خورد بايد ماهيت اين ديوان داوری تقلبی امپرياليستی را شناخت. با حکم اين ديوان ميلوسوويچ رهبر مردم يوگسلاوی را دستگير کردند و وقتی قادر نشدند با اسناد تقلبی و مسخره وی را محکوم کنند وی را در زندان کشتند و نامش را مرگ ناشی از بيماری جلوه دادند. در حاليکه جنايتکاران جنگی که فاجعه يوگسلاوی را بوجود آوردند و مناطق غير نظامی را در بلگراد بمباران کردند و دسته دسته نازيها را به يوگسلاوی برای تجزيه آن کشور با پول و تسليحات و جنگ روانی و اشاعه اکاذيب ارسال کردند در وزارت خارجه آلمان و در ستاد ناتو نشسته بودند و برای جنايت عليه بشريت نقشه می کشيدند. هم اکنون يکی از قاچاقچيان مافيائی که مورد تعقيب بين المللی است به عنوان رهبر مردم کوزوو زير چتر حمايت ناتو و آلمان و آمريکا قرار دارد و جناياتش عليه بشريت بياری همين دادگاه کيفری جهانی کتمان می شود. زيرا امپرياليستهای اروپائی به چنين سگهای زنجيری برای پياده کردن آخرين پرده نمايش تجزيه يوگسلاوی نياز دارند. جرج بوش پدر و پسر جنايتکار جنگی اند. زيرا هم در يوگوسلاوی و هم در عراق از گلوله های راديو آکتيو برای درهم شکستن مقاومت مردم استفاده کردند. مناطق عظيمی در يوگسلاوی و عراق به مواد راديو آکتيو آلوده شده است. و جان ميليونها انسان در خطر است. امپرياليستها به دولت صدام حسين گاز و سلاحهای کشتار جمعی شيميائی دادند تا عليه ايران و اکراد عراق بکار برد ولی کاسه کوزه ها را بر سر صدام حسين شکاندند. آنها شهر فلوجه را با ساکنينش با بمب فسفات سوزاندند و بر سر مردم عراق و افغانستان بمبهای خوشه ای می ريزند. صهيونيستها ميلونها بمب خوشه ای در زمان تجاوز به جنوب لبنان به آن کشور پرتاب کرده اند و هزاران نفر را به قتل رسانده اند ولی آقای ايهود اولمرت نخست وزير دزد اسرائيل مانند اسلاف خود با گردن افراشته به اين جنايات خود عليه �تروريسم� افتخار کرده ايران را با بمب اتمی تهديد می کند. امپرياليستها دادگاه ابوغريب در عراق براه انداختند، دادگاه گوانتانامو برپا ساختند، از نظر قانونی شکنجه کردن را که عملی زشت و ضد انسانی است رسمی و قانونی کردند، آدمربائی و گروگانگيری را تا سطوح دولتی ارتقاء دادند و به دول تروريست بدل شدند. آمريکائيها با ياری آلمانها و انگليسها و ساير دول اروپائی شبکه ای جاسوسی برای آدمربائی در جهان ايجاد کردند و می کنند. در فلسطين به بهانه اينکه چرا مردم به سازمان حماس در يک انتخابات دموکراتيک رای داده اند و نوکر آنها محمود عباس انتخاب نشده است مردم را به گرسنگی و تشنگی محکوم کرده اند و آنها را روزانه می کشند. از حقوق بشر آنها دادگاه کيفری جهانی سخن نمی راند، از اين سخن نمی راند که 5/1 ميليون انسان در اسارت بسر می برند و جز از حق مردن از ساير حقوق محرومند. اين دادگاه کيفری جهانی رگ غيرتش به جوش نمی آيد که حکم دستگيری اين جنايتکاران را صادر کند. رئيس جمهور کلمبيا با ايجاد جوخه های مرگ هزاران نفر را در کلمبيا نابوده کرده است و عليرغم بدنامی حکمی عليه وی صادر نمی شود. ژنرال پينوشه جنايتکار را همه می شناسند. وقتی عليه وی اعلام جرم شد دولت انگلستان با حقه بازی وی را از زير تيغ داوری عمومی رهائی بخشيد و به کشور شيلی فراريش داد تا با خيال راحت ادامه زندگی خويش را بگذراند. در آن زمان دادگاه کيفری جهانی صدايش در نيامد. حالا که دادگاه کيفری جهانی دست به اعتراض زده بوی نفت دارفو را چشيده است که بيشتر زير نفوذ چينی هاست. مبارزه امپرياليستهای غربی با آقای البشير و يا موگابه و يا نظاير آنها دلسوزی برای حقوق بشر نيست دلسوزی برای منافع از دست رفته است. اين دادگاه مسخره کوشيد در شورای امنيت سازمان ملل بر ضد حکومت مستقل سودان به دسيسه دست بزند. دول چين ، روسيه، ويتنام، اتحاديه آفريقا، اتحاديه عرب و ممالک اسلامی و بسياری ممالک ديگر جهان با اين تزوير و دسيسه به مقابله برخاستند و نقشه شوم اين �عدالتخواهان� تقلبی را که دزدان با چراغ هستند خنثی کردند. حزب ما هوادار حقوق انسانهاست و برای آن مبارزه می کند. حزب ما هوادار استقلال کشورهاست و از آن دفاع می کند. حزب ما موافق محاکمه جنايتکاران است باين جهت پيشنهاد می کند روسای جمهور و نخست وزيران آمريکا، انگلستان، آلمان، فرانسه، روسيه، ايتاليا، استراليا و اسرائيل که در کشتار مردم جهان نقش فعال داشته اند در يک دادگاه جهانی محاکمه شوند تا معلوم شود کدام شخصيتها در بمباران مردم يوگسلاوی دست داشته اند، در کشتار مردم عراق و افغانستان دست دارند و... دادگاهی که اين عمل را نکند مشروعيت محاکمه ديکتاتورها و مستبدين دست دوم را ندارد. اين دادگاه تنها اهرم فشار امپرياليستهاست تا استقلال ممالک را بزير پرسش ببرند و بخواهند مکانيسمی در جهان اختراع کنند که با اتکاء به آن در امور داخلی ممالک دخالت بی شرمانه کرده و حرمت حقوق بشر را از بين ببرند. اين دادگاه کار تزوير و دروغگوئی را به يک فضليت بدل کرده است. اين است که بايد نقش کثيف اين ديوان داوری تقلبی امپرياليستی را افشاء کرد و در مقابل تبليغات دروغين آن از استقلال ممالک و حق حاکميت ملی آنها حمايت نمود. دفاع از اين حقوق هرگز به معنی حمايت از ماهيت رژيمهای حاکم در اين ممالک نيست. همانگونه که ما از حقوق بشر صرفنظر از اينکه زن باشد يا مرد، مذهبی باشد يا غير مذهبي، مجرم باشد يا بی گناه... دفاع می کنيم از حق ملتها و دولتها نيز در اجرای حاکميت ملی خويش، در دفاع از استقلال و تماميت ارضی شان حمايت خواهيم کرد. اين امپرياليستها هستند که نخست استقلال و سپس حاکميت ملی را از بين برده تا براحتی بتوانند حقوق انسانها را با وحشيانه ترين وضعی شبيه آنچه در عراق و افغانستان و فلسطين می گذرد زير پا بگذارند.
بر گرفته ازتوفان شماره 102 شهريور ماه 1387 ارگان مرکزی حزب کارايران
www.toufan.org toufan@toufan.org
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر