اين شعر" م۰ اميد":
بانان که هنوزنسبت باين رژيم در توهم سئ ساله زندگي ميکنند!!
از تهی سرشار،
جویبار لحظهها جاریست.
***
چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب، واندر آب بیند سنگ،
دوستان و دشمنان را میشناسم من.
زندگی را دوست میدارم؛
مرگ را دشمن.
وای، اما – با که باید گفت این؟ - من دوستی دارم
که به دشمن خواهم از او التجا بردن.
***
جویبار لحظهها جاری.
تهران، تیرماه 1335
شعر «چون سبوی تشنه» را با صدای شاعر بشنوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر