"اعتقاد"به نظامی که با خون و جنايت بقايش تامين ميشود، بی ترديد به مراتب زشت تر و پليدتر از وفاداری به اين نظام به خاطر سودجويی است.
جواب عبدالحسین روح الامینی به مادران داغدار چیست؟ |
« بنده خود شاهد مرگ روحالامينی بودم چنان مرگ غمانگيزی بود ايشان از آلودگی که در محيط کهريزک بود چنان عفونتی کرده بود بنده ايشان که دچار تشنج شده بود که تا زندان اوين به کمک بچهها چند بار فک قفل شده ايشان را باز کردند و تنفس ايشان را برگردانند...با بيرحمی تمام حتی به محسن ميگفتند که فيلم بازی نکن پاشو کثافت و فحش رکيک ميدادند به ايشان، آرام از دنيا رفت.»
و يک شاهد ديگر:« درمورد روحالامينی می ديدم هنگامي که برای برخاستن دست کسی را ميگيرد چرک پشتاش به زمين چسبيده و کش ميآمد به همين خاطر او کمتر دراز می کشيد و يک بار ديدم محسن را به [همين]خاطر و به عنوان مخل بودن مورد شکنجه قرار دادند»
ودر مورد نحوه شهادت امير جوادی فر:
«در مورد مرگ اين اشخاص (جوادى فر ، كامرانى و روح الامينى ) مى توانم بگويم كه هر سه جوان و كاملا سالم بودند و فقط به علت شكنجه هايى كه در آنجا دادند فوت كردند. در مورد جوادى فر شب قبل از فوتش در آن اتاق حالش بسيار بد شده بود و نفسش كاملا گرفته بود همان زمان بود كه دود گازوئيل داخل اتاق كردند... فرداى آن روز كه مى خواستند ما را به اوين ببرند حدود يك ساعت درون اتوبوس نگه داشتند..آن اتوبوس زير تابش شديد نور خورشيد .. مثل دستگاه فر غذا سازى شده بود كه آن جوان ديگر طاقت نياورد و كمى خرخر كرد كه مامورين داخل اتوبوس هيچ توجهى نكردند با اينكه ما بسيار فرياد زديم كه كمكش كنيد فقط نگاه مى كردند و او در اتوبوس جان سپرد.»
گزارش جزئيات به شدت تکان دهنده ای دارد ولازم است تماما خوانده شود. بی ترديد برای اکثريت عظيمی از خوانندگان معمولی اين گزارش جگر خراش که وابسته به رژيم نباشند،يک واکنش حتمی احساس همدردی عميق با مادر، پدر و بستگان اين جوانان است و سپس خشم از نظامی بهيمی که پهلو به پهلوی فاشيسم ميزند.
اما هيهات، نظر پدر محسن الامينی را، در واکنش به اين هم بهيميت ببينيد. او که از ابوابجمعی سپاه پاسداران است، به دسته کر تبليغاتی و رسوای که رژيم درآستانه 9 دی راه انداخته پيوسته و در پاسخ سوال خبرنگار مهر که از واکنش متفاوت او نسبت به اين جنايت می پرسيد ميگويد:
«ظلم بزرگتر از کشته شدن فرزند بنده خساراتی بود که در جريان فتنه به انقلاب اسلامی وارد شد.» او سپس به بقيه اعضای کر پيوسته و «سران فتنه» را تهديد ميکند!!
چه چيزی موجب ميشود که آقای روح الامينی خون پسر را از دستهای قاتلين پاک کند؟ چطور ميتواند داغ فرزند را در دل داشته باشد، اما درد مادر ندا و سهراب و کامران و فرزاد و صدها و صدها داغ ديده ی اين نظام را به مسخره بگيرد؟ جواب عبدالحسين روح الامينی به مادران داغدار چيست؟ همه ميدانند اگر گزارش محرمانه ای هم در مورد قتل فجيع اين سه جوان در کهريزک تهيه شده تنها به خاطر «مقام» بودن پدر محسن است وگرنه اين نظامی است که خانواده ی انبوه قربانيان شکنجه و اعدامش نه حق سوگواری دارند نه حق شکايت حتی در حريم پستو های خودی. ديديم که گزارش کروبی به اين پستوها آنهم فقط به قصد تفحص، چه عواقبی برای او به بار آورد.
تازه مظالم محدود به آنهايی نيست که شهيد شده اند. در گزارش سازمان قضايی ارتش ،زندانيانی که شهادت داده اند مرتب گفته اند که اين نحوه برخورد مختص سه جوان نامبرده نبوده بلکه همه آنها را شامل ميشد. خشونت ماموران رژيم در خيابان ها نيز با صدها فيلم کوتاه ثبت شده است.
وسعت ظلم در اين نظام به حدی است که احدی نميتواند خود را به نديدن بزند و با مسخره بازی «محافل خودسر»، خاک بر حقيقت بپاشد.
از دو حال خارج نيست؟ يا ميل به حفظ جاه و مقام و مزاياست که پدر روح الامينی را تشويق ميکند خون فرزند خود را پايمال کند، و يا سرسپردگی به اين نظام. اولی که تعريفش معلوم است، اما دومی از اولی هم بدتراست. "اعتقاد" به نظامی که با خون و جنايت و با کهريزک بقايش تامين ميشود، بی ترديد به مراتب زشت تر و پليدتر از وفاداری به اين نظام به خاطر سودجويی است. زيرا اين نوع سرسپردگی نه فقط خود به توليد و بازتوليد مداوم جنايت می پردازد، بلکه جنايات قدرت پرستان و سودجويان را هم بدون دريافت جيره و مواجب توجيه ميکند.
هرچند نظام جمهوری اسلامی آنقدر پليد است که به اين اندازه از خدمتگزاری هم قناعت نميکند و عمله هايش هميشه در تلاشند و تا ذوب کامل مدافعان نظام از پا نمی نشينند.
چنانکه خدمت عبدالحسين روح الامينی به نظام برای اينکه جنايت کهريزک را به يک «محفل» حتی «چندمامور» تقليل دهد نيز ذوب شدگان در ولايت را راضی نکرده است. حسين قديانی يکی از ذوب شدگان سرشناس رژيم اسلامي، اين نوع ماستمالی کردن جنايت کهريزک را به خاطر آنکه به هر حال چند نفر از ماموران خادم رژيم را قربانی ميکند زير ضرب گرفته و نوشت: « جناب روح الامينی! شما پدر يک مجرم هستيد نه يک شهيد...شما در جرم پسرتان که البته خدايش بعيد می دانم به اين راحتی ها رحمت کند.. سهيم هستيد.»
اين ناسزا به پدر چون از طرف ذوب شدگان در نظام است و نه «فتنه گران»، آقای روح الامينی بايد آنرا توتيای چشم کند و به جان بخرد، اما ناسزا به پسری که به جوانی و زير شکنجه ی ماموران نظام جمهوری اسلامی ايران، چشم در نقاب خاک فروکشيد، «هديه» پدر است به پسر شهيدش. مردم عموما، و مادران و پدران داغدار خصوصا، اين پدر را به خاطر آن نخواهند بخشيد.
http://www.rahesabz.net/story/29749/
متن کامل کيفرخواست دادستان نظامی تهران عليه ۱٢عامل متهم فاجعه کهريزک
http://www.rahesabz.net/story/29661/
مصاحبه عبدالاحسين روح الامينی
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1220703
حسين قديانی
http://ghadiany.com/1389/914
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر