گلاسنوست باند آقای خامنه ای
منصور امان
باند آقای خامنه ای با گُشاده دستی بی پیشینه ای در حال اسقاط جایگاه "فصل الخطاب" او است. رهبران و پایوران این باند با افشای جُزییات بیشتری از بی اعتنایی رییس دولت نظامی – امنیتی به دستور وی برای اخراج نکردن وزیر اطلاعات، آتوریته ضربه خورده وی را به گونه چشمگیر به روی صحنه می کشند.
شفاف سازی رابطه نه چندان مُقتدرانه "رهبر" با گُماشته اش را ابتدا به گونه مُحتاطانه نماینده او در روزنامه کیهان آغاز کرد. آقای شریعتمداری چگونگی "ناشایست" انتشار خبر مُخالفت "مقام مُعظم" با برکناری وزیر اطلاعات در رسانه های تحت کُنترُل دولت را جمع بندی کرد اما به این نیز بسنده نمود. این احتیاط نشانه ای از ابهام بیت ولی فقیه پیرامون واکُنش فراکسیون نظامی – امنیتی دولت به مُقاومت آشکار خود و اُمیدواری به عقب نشینی آن بود. انتشار نامه حمایت آمیز آقای خامنه ای به وزیر اخراج شده، آزمونی بود که می بایست به این ابهام خاتمه دهد.
دو روز بعد (1 اردیبهشت) چنین می نمود که ابهام برطرف شده باشد، البته نه به آنگونه که آقای خامنه ای انتظار می کشید. آقای احمد توکُلی، یک رهبر راست سُنتی از ارسال نامه مُستقیم آیت الله خامنه ای به رییس دولت که وی آن را "حُکم حُکومتی" خواند، خبر داد؛ موضوعی که تا این لحظه پوشیده نگه داشته شده بود. یک همریش آقای توکُلی به نام میثم تولایی نیز برای مُستند کردن افشاگری او، جُزییات امر را توضیح داد: "آقا نامه ای را خطاب به محمود مینویسند و خودشان داخل پاکت میگذارند و خودشان درب پاکت را چسب میزنند و با نماینده ویژه به پاستور ارسال می دارند."
بدینوسیله باند آقای خامنه ای به نادیده گیری تحقیرآمیز و آتوریته شکن "رهبر" از سوی آقای احمدی نژاد ابعاد بُزُرگ تری داد.
روز بعد نوبت وزیر برکنار شده پیشین اطلاعات، حُجت الاسلام مُحسنی اژه ای بود که پرونده آچمز شدن "آقا" در ماجرای اخراج خود را رو به عقب ورق بزند و توضیح دهد: " اتفاقی که برای ما رخ داد، مانند همین اتفاقی بود که برای مُصلحی رخ داد."
در این میان، انتشار "ناگُفته" هایی در باره دور زده شدن "آقا" در گُذشته، ارایه لیست از موارد "تمرُد" از او و فهرست کردن فرمانهایش که به بازی گرفته شده، زاویه اصلی ورود باند آقای خامنه ای به جدال درگرفته را تشکیل می دهد. ناگُفته پیداست که از جیب چه کسی مخارج ساز و برگ تاکتیک جنگی مزبور تمام و کمال پرداخت می شود.
حال پُرسش این است که کارزار به ظاهر خودغرضانه ی مزبور با چه هدفی صورت می گیرد و باند آیت الله خامنه ای، سود و زیان آن را چه گونه مُحاسبه می کند؟
توجه به سُخنان روز گُذشته آیت الله ها مصباح یزدی و مهدوی کنی که در آن اولی به مرزبندی در درون دستگاه قُدرت می پردازد و دُوُمی اُفق آن را ترسیم کرده، می تواند در این زمینه روشنگر باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر