از ساعت 8 معطل کردند اما ساعت 11 جنازه را حنیف ( پسر بزرگ هدی)و تقی رحمانی و امیر طیرانی ( دو تن ازنزدیک ترین دوستان هدی ) آوردنداز صبح رفته بودند کهریزک پزشکی قانونیابتدا گفته بودند منتظر دستور قاضی کشیک ایمیکبار نامه دستور کالبد شکافی به جای جواز دفن اشتباهی فرستاده شده بوداما نهایتاً خود قاضی کشیک آنجا رفته بود و جواز دفن را صادر کرده بودبعد هم جنازه را آوردند و غسل دادنددر پشت غسالخانه حیاطی استکه درب مستقلی دارد و مجزای از قسمت عمومی استاونجا خودشان ابتدا تا وسط حیاط جنازه رو آوردنداحتمالا از نیروهای امنیتی بودنداما ما تقاضا کردیم که خودمان جنازه رو ببریم که پذیرفتند قاضی کشیک هم اونجا بود که همکاری می کردنهایتا آقای انصاری راد نماز را خواندامنیتی ها هم فقط فیلم برداری می کردندشریف پسر دوم صابر به شدت به فیلم برداری اعتراض کردبعد از اقامه نماز جنازه به قطعه 100 بهشت زهرا با امبولانس منتقل شدکه ظاهرا مادر یا پدر هدی اونجا دفنندامبولانس سریع رفت مردم هم با اتوبوس رفتندمامورین هم خیلی زیاد بودندبعد حمید احراری با یک نفر دیگر جنازه را داخل قبر گذاشتند بعد حنیف و شریف ابتدا چند بیل خاک داخل قبر ریختندسپس تقی رحمانی به یاد حنیف ، مهندس سحابی، دکترمصدق ، تختی و هاله و منش هدی تدفین رو ادامه دادند سپس آقایان حامد سحابی ، سعید مدنی ، ستاری فرو دکتر پیمانتقی رحمانی در سخنانی کوتاهی ابتدا از مردم خواست نظم را رعایت کنند و از قبر فاصله بگیرند گفت هدی اهل نظم بود و ما هم باید او را همانگونه که زندگی کرده بود دفن کنیمو سپس گفت این بیل را می ریزم به یاد حنیف که هدی خیلی او را دوست داشتهمینطور مهندس سحابی، مصدق و تختی و هالهسپس از شاگردان هدی خواست که با مشارکت در تدفین با او بیعت کنندو آ ن ها هم مشارکت کردندحنیف از نوریزاد هم خواستدر تدفین مشارکت کنداو هم آمدمقامات امنیتی نسبت به فیلم برداری از مراسم به شدت حساس بودندصبح یک نفر داشت فیلم برداری می کرد که می خواستند او را بازداشت کنندکه مردم نگذاشتنددکتر پیمان هم هنگام مشارکت د رتدفین گفتمن از هدی درس مردانگی گرفتمهمسر هدی چند بار با صدای بلند گفت هدی شهید شدهمسر عزیزم شهید شددیگر نمی توانند او را به زندان بروندحنیف هم فریاد می زد گریه نکنیدبخندید پدرم مثل شیر بوداو شهید شدجمعیتهمه ضجه می زدند و می گریستندتدفین با طمانینه و بسیار زیبا برگزار شدهرچند که امنیتی ها فشار می آوردند که زودتر تمام شودو مدام هم از پشت بلند گوروضه خوان خودشان می گفت پیرمردها از صبح اینجا هستندبرای مراعات حال اونها زودتر مراسم را تمام کنیداما کسی توجهی نکردو مراسم خیلی خوب برگزار شدخیلی ها از شخصیتهای سیاسی آمده بودند مثل آقایان شاه حسینی ،دکتر ملکی ، دکتر پیمان ، ، دکتررفیعی ، محمد بسته نگار،دکتر شامخیحامد سحابیسعید مدنیمسعود آقایی:، احسان هوشمند، ستاری فر و میدری و علوی تبار و خیلی های دیگرهم بودند. خانم ها هم زیاد بودند مثل خانم مرتاضی ، گوارایی ، نرگس محمدی و خواهران مهندس سحابی و دیگران.احتمالا یک آقا و یک خانم خبرنگار دستگیر شدند. نمیدانم آزاد شدند یانه.یک خانم دیگر هم دستگیر شد که با وساطت دوستان و اخذ کارت شناسایی اش آزاد شد.
۱۳۹۰ خرداد ۲۳, دوشنبه
هم رفت در این خرداد پر حادته خردادی که دوستش داشت او یک لشگر بود به تنهایی سازمان ده و تشکیلاتی وقت گذار و تمام وقت انالله و انا الیه راجعون صبر صابر هم تمام شد رفت پیش عزت و هاله خدایا چه کنیم ما با این همه غم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر