فریدون رئیسی متولد ۱۳۲۴ در بابل بود که تحصیلات خود را تهران ادامه داد و بعد به استخدام هواپیمایی ملی در آمد و برای ادامه تحصیل به ایالات متحده ی آمریکا رفت و و حین ادامه تحصیل در رشته مهندسی مکانیک به کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور پیوست و از طریق آن جذب سازمان انقلابی شد. در راستای سیاست سازمان انقلابی که تمرکز بر فعالیت در داخل کشور بود به ایران رفت و در دانشکده پلی تکنیک نامنویسی کرد و به فعالیت در محیط دانشجویی پرداخت . در ضربه ی ساواک به سازمان انقلابی در سال ۵۵ که منجر به کشته شدن واعظ زاده و خسرو صفایی و دیگر رهبران و اعضای سازمان انقلابی شد او از معدود کسانی بود که جان از این مهلکه بسلامت برد. چندی نگذشت که دانشگاه را ترک کرد و به کار در کارخانه های مازندران پرداخت که آخرین بار در کارخانه ی سیمان نکا بود. با انقلاب ۵۷ کارخانه، کارشناسان خارجی مجبور به ترک کارخانه شدند و در این مرحله فریدون با کمک کارگران کارخانه را راه اندازی کرد و نگذاشت که کارگران بدون نان سر به بالین بگذارند.
او بدست خود خانه ای در کنار دیگر کارگران ساخت و زندگی اش هیچ تفاوتی با دیگر کارگران نداشت. محبوبیت او بین کارگران موجب شد تا او به عنوان شاخص ترین نماینده ی کارگران شناخته شود و برای رفع مشکلات کارگران به رئیس جمهوری وقت ابوالحسن بنی صدر مراجعه کند ، در این رابطه بود که بهشتی او را دید و از او خواست که برای رفع و رجوع مسایل کارگری به او مراجعه نماید تا زودتر مشکلاتش حل شود اما او چنین نکرد و دیری نگذشت که در اعتصابات کارگری ۵۹ دستگیر شد و پس از چند روز ازاد گردید. با محبوبیت روزافزون او مسئولیت دبیری کنفدراسیون کارگری را عهده دارد شد در حالی که مسئولیت معاونت حزب رنجبران مازندران را نیز عهده دار بود بدون هیچ دلیلی در سال ۶۰ دستگیر شد و پس از چند روز بعد در ۱۶ خرداد ۱۳۶۰ تیرباران شد.
جسد او طبق معمول آن زمان تحویل داده نمی شد سرانجام با نفوذ اشخاص محلی مجوز یافت که در قبرستان بهاییان در گل محله ی بابل که توسط عوامل رژیم مخروبه شده بود دفن گردد.
بعدها اجساد بسیار و گورهای دستجمعی دیگری در آن مکان کشف شد که رژیم اقدام به ساختمان سازی در آن ناحیه کرد تا جنایات خود را مخفی نگه دارد .
او ازدواج کرده بوده و از او یک دختر بجا مانده است.
یاد او و یاد همه جبانباختگان آزادی گرامی باد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر