۱۳۹۱ دی ۲۲, جمعه


نیمه پنهان کیهان /خاطرات منتشر نشده حسن شایانفر

احزاب و شخصیت‌ها - هفته نامه متن نوشت:

ابراهیم یزدی، سید‌محمد خاتمی، شهید حسن شاهچراغی و مهدی نصیری نام‌هایی هستند که هر یک کارنامه سیاسی و فرهنگی‌شان، کم یا بیش، به طریقی به کیهان گره خورده است. کیهان، یومیه عصر دیروز و روزنامه صبح امروز پایتخت، هرگز از این نام‌های بزرگ، کوچکتر نبوده، است. چون کیهان، نه صرفا یک روزنامه موثر، نه یک سنت روزنامه‌نگاری چند ده ساله، بلکه به واسطه کردار و گفتار آخرین مدیرش، حسن شیریعتمداری، حالا یک مشی سیاسی پررنگ است.
حاج حسن شایانفر، معاون فرهنگی شریعتمداری و از ستون‌های این فراگشت کیهانی، حالا دیگر به واسطه پخش تصویرش در برنامه «راز آرماگدون» از شبکه ششم سیما، شناخته شده‌تر از سال‌هایی است که اصلاح‌طلبان، به نام «برادر حسن» شهره‌اش کرده بودند. آنچه می‌خوانید روایتی است از زبان وی و در گفت‌وگویی رودر رو درباره تاریخ گروهی که امروز کیهان را اداره می‌کند.
یاران چگونه گرد آمدند
نخست باید راز گرد آمدن گروهی را دریافت که کیهان را از یک روزنامه عصر، به نهاد و چه بسا سنتی سیاسی بدل کردند. شایانفر از اواسط دهه 60 یاد می‌کند که گروهی از کارشناسان سپاه و معاونت اجتماعی وزارت اطلاعات به زندان اوین رفتند تا با زندانیان سیاسی چپ‌گرای دیدار و مباحثه کنند که عموما با جوانی و خام‌سری، به دلیل کم‌تجربگی، در گروه‌های مخالف انقلاب و نظام انقلابی، عضو و چه بسا گرفتار شده بودند.
حالا شاید همه می‌دانیم که از میان گروهی که برای بحث با زندانیان به بند‌های سیاسی و امنیتی زندان‌ها اعزام شده بودند، دو نام چندان پاییدند که بعد‌ها در فضای رسانه‌ای دهه‌های دوم و سوم انقلاب اسلامی، انعکاس بیشتری یافت. این دو که دو دهه بعد، در نوشته‌های مخالفان‌شان، با عنوان «برادر حسین و برادر حسن» حی و حاضر بودند، چنان در کارشان حاذق و موفق نشان دادند که به تعبیر مرد
فرهنگی شماره یک این روز‌های کیهان، «برخی از زندانیان دهه 60 را به نوشتن خاطرات سیاسی‌شان از گروه‌های مخالف» تشویق و ترغیب کنند؛ همان مونولوگ‌هایی که «در خلوت زندانی نوشته شده بودند اما محصول گفت و شنود کارشناسان و زندانیان بود» و چه بسا نهایتا به هیات یک گفت‌وگوی بلند میان چهره‌ای ناشناس و زندانی سرشناس منتشر می‌شد؛ همان نوشته‌هایی که در آنها بخش‌هایی از روابط پشت پرده سازمان‌های سیاسی معاند مسلح و غیر مسلح افشا می‌شد تا به این وسیله از عضویت و گرایش جوانان و نوجوانان جویای نام به آنها کاسته شود.
حسین شریعتمداری، مدیر مسوول امروز موسسه‌ای که شایانفر ذیل آن یک دفتر پژوهشی را اداره می‌کند و دیروز از جمله کارشناسان تحولات درونی بود، در 5 دی 1378 در روزنامه‌اش بخشی از این فعالیت‌ها را چنین تشریح کرده است: «دعوت از اینجانب برای بحث و گفت‌وگو با زندانیان گروهکی، از جانب حجت‌الاسلام مجید انصاری صورت گرفته بود... اینجانب آن هنگام را جزو پربرکت‌ترین ایام عمرم می‌دانم که بر اثر آن، تعداد قابل توجهی از عناصر گروهکی بریده از انقلاب و مردم، به آغوش انقلاب و ملت بازگشتند... بنده هیچگاه بازجو نبوده‌ام. ولی بارها ابراز تاسف کرده و می‌کنم که چرا ثواب بازجو بودن در نظام جمهوری اسلامی ایران، در نامه اعمال من ثبت نشده است.»
حسین شریعتمداری (فرزند محمد و متولد 1326 دماوند» و محمد‌حسن شایانفر (متولد 1335) هرچند هفته یک بار، مجموعه نوشته‌های این زندانیان را برای چاپ در اختیار مسئولان وزارت ارشاد می گذاشتند. آنها «یکی، دو کتاب از این دست را با کمک چاپخانه وزارت ارشاد چاپ کرده و در میان زندانیان، دانشگاه‌ها و مرکز روشنفکری کشور پخش کردند. این کتاب‌ها چنان با استقبال مواجه شد که گردانندگان آن برای چاپ سریع‌تر مجموعه‌های بعدی، تحت فشار قرار گرفتند.» مونولوگ‌های دیالوگ شده یا همان نوشت‌های «تواب‌ها» خیلی بیشتر از آن بود که برای چاپ آن به یک گاهنامه بسنده کرد.
حاج‌حسن یادش می‌آید که فیض‌الله عرب سرخی، مدیر‌کل حراست وزارت ارشاد در دهه شصت، و زندانی امنیتی دهه هشتاد و نود، در آن زمان، «یک پیشنهاد هیجان‌انگیز داد». او به شریعتمداری و شایانفر پیشنهاد کرد که این نوشته‌ها را برای چاپ، به روزنامه کیهان بسپارند تا هم وقت‌شان برای کار‌های اجرایی گرفته نشود و هم این دست‌نوشته‌های سرنوشت‌ساز، در اختیار مخاطبان گسترده‌تری، به وسعت سراسر ایران، قرار گیرد.
جریان «انحصار‌گر چپ‌گرای» مسلط بر کیهان دهه 60 کم‌کم از کناره گرفتند یا کنار گذاشته شدند تا گروه جدید زمان امور را در دست بگیرند. سید‌محمد خاتمی، محمود شمس (ماشا‌ءالله شمس‌الواعظین)، ابراهیم اصغر‌زاده، مصطفی رخ‌صفت (محافظ شیخ صادق خلخالی)، هادی خانیکی و رضا کفاش‌ها (تهرانی)، از بلند‌آوازه‌ترین نام‌هایی بودند که کیهان را برای نسل بعدی مدیران آن خالی می‌کردند. این تغییر مدیریتی در آغاز با مدیر مسئولی به نام مهدی نصیری همراه شد اما سرانجام مسئولیت کیهان به شریعتمداری و معاونت فرهنگی آن، به حاج‌حسن گفت‌وگوی ما رسید.
حلقه یاران پژوهشگر
مؤسسه پژوهشهای کیهان، دو اتاق کوچک در یال شرقی طبقه دم این مؤسسه است. این بخش که از تأثیرگذارترین بخش‌های کیهان است، نقش مؤثری در تدوین معاصر تاریخ معاصر براساس گرایش موردپسند مدیران کنونی مؤسسه کیهان دارد. ادبیاتی شفاف و غیرمحافظه‌کارانه بنا بر دسترسی دقیق و مستند به سوابق افراد، جذابیت ویژه‌ای به کتاب‌های تولید شده در این مؤسسه می‌دهد؛ کتاب‌هایی که گاهی برنامه‌های مستند انتقادی نسبت به جریان روشنفکری دگراندیش یا حتی سریال‌ها و فیلم‌های داستانی محتوی شعارهای انقلابی تلویزیون جمهوری‌اسلامی از آن‌ها تغذیه کرده است؛ شاید دو برنامه ماندگار تلویزیون در نیمه اول دهه هفتاد، «سراب» و «هویت»، باقیات صالحات همین طبقه دوم است». الان در آن طبقه دوم به روایت حاج حسن می‌توان «چهره‌های زحمتکشی یافت که کارشان پژوهش بی‌مزد و منت در احوال تاریخ معاصر و انقلاب است.»
اما از میان همه این پژوهشگران متحول شده، حالا مهم‌ترین و برجسته‌ترین، جوانی است بلندبالا که عهد ماقبل توبه‌اش به دوران اصلاحات می‌رسد، و شاید از آخرین پرورده‌های حاج‌حسن در مسیر درکه - توپخانه است؛‌«پیام فضلی‌نژاد نیز از چهره‌های جوان و خبرسازی است که با مؤسسه پژوهش‌های کیهان همکاری کرده است. کتاب «شوالیه‌های ناتوی فرهنگی»، مجموعه‌ای از مقاله‌هایی است که به قلم او و چاپ کیان روانه بازار نشر شده است.» نوشته‌های او برخلاف نویسندگان قدیمی معاونت فرهنگی کیهان، مهارت‌های رمان‌نویسی و داستان‌سرایی نیز دارد. حجت‌الاسلام حمید رسایی، نماینده اصولگرای مجلس، از بنیانگذاران جریان پایداری و مدیر مسئول هفته‌نا‌‌مه 9دی، از دیگر پرورش‌یافتگان مکتب کیهان است. «زمانی که محمدحسین صفارهرندی از کیهان به دولت راه یافت و وزیر اشاد شد، رسایی به توصیه و سفارش حسن شایانفر، در این وزارتخانه به کار گرفته شد و مدیریت اداره ارشاد قم را عهده‌دار شد. هر چند او بعدها راه خود را از گردانندگان کیهان جدا کرد و جز نوشتن مقاله‌ای و آرزوی سلامتی برای «حسن شایانفر»، رابطه دیگری با ما نداشت.»
مؤسسه پژوهش‌های کیهان از سال‌ها پیش مسئولیت صفحه‌ای در روزنامه کیهان را (عمدتاً صفحه 14) برعهده دارد که عنوان آن «نیمه پنهان» است. بسیاری از اعضای کانون نویسندگان و گروه‌های چپ، حدود 15 سال پیش با این کابوس به خواب می‌رفتند که روز آینده سند یا مطلبی علیه آن‌ها در این صفحه کیهان چاپ شود، ولی در سال‌های اخیر، این بخش از کیهان توجه خود را به گروهی از اصلاح‌طلبان تندرو و مخالفان خارج کشور معطوف کرده و نیمه پنهان چپ‌ها را نمی‌نگاشت.
حسن شایانفر در یک دوره زمانی با حکم محمود احمدی‌نژاد به عضو هیأت‌مدیره مرکز اسناد ریاست‌جمهوری منصوب شد. مرکزی که هنوز بسیاری از اسناد آن منتشر نشده است و انتشار اسناد آن، می‌تواند در تدوین تاریخ اداری و مدیریت اقتصادی ایران تحول ایجاد کند. شایانفر تا پیش از بیماری اخیرش، از حضور در مقابل دوربین‌ها اجتناب می‌کرد و هیچ‌گاه حاضر به مصاحبه با رسانه‌ها نمی‌شد. این مساله باعث شده بود تا برخی تحلیل‌گران او را هم‌ردیف افرادی همچون ابراهیم‌زادگان، رییس باشگاه خبرنگاران جوان، بدانند که به دلیل سوابق امنیتی‌اش، مانع  چاپ عکسش می‌شد. اما در دو سال اخیر، شایانفر به راحتی در جلسات عمومی ظاهر می‌شود و گفت‌وگوهایی نیز با برخی شبکه‌های تلویزیونی داشته که آن گمانه‌زنی را باطل می‌کند.
حالا؛ روزگار پیریحاج‌حسن و حاج‌حسین، هر دو از بیماری‌های ناشی از کار زیاد و دشوار رنج می‌برند. اولی، در سال 1390 «به شدت گرفتار بیماری شبکه‌های عصبی» شد و مدتی در بیمارستان بقیه‌الله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بستری شد. او حتی در این بیماری، مدتی قدرت تکلمش را نیز از دست داد که «خشنودی بسیاری از گروه‌های مخالف نظام به ویژه گروههای اهل مبارزه مسلحانه را به همراه داشت.» در بیمارستان اما دوستان بسیاری به ملاقات رییس مؤسسه پژوهش‌های کیهان رفتند؛ تصویر عیادت پیام فضلی‌نژاد و دیگر شاگردان و پرورده‌های مکتب کیهان از استادشان در رسانه‌های بازتاب داشت.




هیچ نظری موجود نیست: